سه پیغام از یک دیدار
علی رضایی/ روزنامه نگار
«مردم ایران هراسانند و همه با نگرانی روزها را دنبال می کنند و از فردای خود بیشتر از امروزشان نگرانند. دولت ایران هم خود را در بن بست می بیند و هیچ راهی برای رهایی از وضعیت موجود ندارد. اوضاع داخلی ایران بسیار آشفته است و تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی به دنبال معامله ای با جهان هستند که بتوانند لااقل شکم مردم را سیر کنند. بدتر از همه، ترس عجیبی از جنگ در دل مردم ایران به راه افتاده و همه برای فرار از جنگ حاضرند به هر ذلتی تن دهند.»
این اوصاف تخیلی که در بالا گفته شد، ظاهرا به واقعیتی برای ترامپ و حامیانش تبدیل شده است. چنانکه رئیس جمهور آمریکا طی روزهای اخیر همچنانکه در مقابل شومینه کاخ سفید روی صندلی راک خود لم داده و روزنامه های آمریکایی میخواند، انگار در یک رویای آمریکایی هم به سر می برد و با تصور اینکه ایران به بن بست رسیده، گمان می کند که با فرستادن نمایندگانش به ایران جهت میانجی گری، در آینده ای نه چندان دور به تمام اهداف خود در غرب آسیا دست خواهد یافت.
اما عمر این هپروت و لحظات شیرین توهم بسیار کوتاه بود؛ صبح پنج شنبه بعد از آنکه اخبار مربوط به دیدار شینزو آبه فرستاده ترامپ با رهبر انقلاب در رسانه ها پیچید، سکته ای به مثابه یک انفجار اتمی در مغز ترامپ رخ داد و چنان از هم پاشید و به خود پیچید که دیگر هوس فرستادن نماینده به ایران را نکند و توهمات ذاتی دولتمردان آمریکایی درباره ایران را از خود دور کند. ترامپ هرچند که همچنان لبخند می زند و چنان وانمود می کند که از نتیجه این دیدار هیچ تعجبی نکرده است، اما بزرگترین تصویر و تصور از واقعیت ایران را اکنون می تواند مشاهده کند؛ واقعیتی که کاملا برعکس آن توهم آمریکایی است که در ابتدای مطلب گفته شد؛ واقعیتی که در ادامه به آن می پردازیم:
«مردم ایران اگرچه با مشکلاتی مواجه هستند اما نسبت به آینده امیدوارند و زندگی عادی خود را دنبال می کنند. دولت ایران هم در تلاش است تا بتواند مصائب ناشی از تحریم های ظالمانه آمریکا و اروپا را کم اثر کند و در این مسیر هیچ بن بستی در مقابل خود نمی بیند. ایران از مذاکرات محترمانه و عادلانه استقبال می کند اما هرگز بر اساس توهمات غربی عمل نخواهد کرد و وارد هر معامله ای به هر قیمتی نخواهد شد. مشکلات کشور عمدتا راهکار داخلی دارد و با مدیریت داخلی، انضباط مالی، مقاومت، ایستادگی و تسلیم ناپذیری حل خواهد شد. ایران هرگز به دنبال جنگ با هیچ دولت و حاکمیت مستقلی نیست، اما اگر جنگی علیه ایران به راه افتد از هیچ نیرویی هراس ندارد و بدون ذره ای ترس و با قدرت تمام، درس بزرگی به دشمن خواهد داد تا عبرتی باشد برای همه زورگویان.»
این پیغامی بود که از دیدار نخست وزیر ژاپن با رهبر انقلاب به دولت ها در سراسر جهان مخابره شد تا بدانند که ایران تحت فشار و زور و تحریم، وارد معامله و مذاکره نخواهد شد و انتهای این درخواست، بن بست برای غرب است نه ایران.
دومین پیغامی که از دیدار شینزو آبه با رهبر انقلاب ارسال شد برای ملت های جهان به خصوص ملت ایران بود. اینکه باید در مقابل زورگویی ایستاد و هر جای دنیا در هر زمان که مردم در مقابل زور، زانو زدند و تسلیم شدند، به بردگی و ذلت کشیده شدند و هیچ عاقبت خوبی نصیبشان نشده است. نمونه اش همین افغانستان که این کشور با مردمش همچنان در اسارت آمریکا به سر می برند. نمونه دیگرش همین مردم ایران در قبل از دهه 40 تا آنجا که در سال 43 پس از تصویب لایحه کاپیتولاسیون، ارزش شاه ایران از سگ آمریکایی پایین تر آمد و امام خمینی (ره) به سخنرانی در این خصوص پرداختند که آن سخنرانی از جمله نقاط آغازین اعتراض مردم و انقلاب 57 بود و امام (ره) یک گام بزرگ برای خارج شدن مردم ایران از اسارت آمریکایی ها را برداشتند و فرمودند: «اگر چنانچه کسى سگ آمریکایى را زیر بگیرد بازخواست از او می کنند، اگر شاه ایران یک سگ آمریکایى را زیر بگیرد بازخواست مى کنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایى، شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد چرا؟»
این عاقبتِ دوستی و صلح تحت فشار و زور است. مذاکره و صلح زیر پرچم بی ارادگی و وابستگی محض، نتیجه اش می شود کاپیتولاسیون. از ترس جنگ و رفع تحریم و مشکلات، تن به هر مذاکره ای بدهیم و هر لایحه ای را تصویب کنیم و به هر قیمتی وارد معامله و صلح با کسی شویم که یک چماق بزرگ دستش گرفته و می خواهد مدام بالای سرمان رژه برود و از گزینه های روی میزش بگوید. بدیهی است هر ملتی که تن به چنین صلحی بدهد و راضی شود که در برابر قلدری و زورگویی آمریکا پرچم صلح نشان دهد، به مرور زمان و بسیار نرم و در عین حال شیک و مجلسی، این واقعیت را شاهد خواهد بود که ارزش خود را از سگ آمریکایی هم پایین تر آورده است.
سومین پیغام حاصل از دیدار نخست وزیر ژاپن با رهبر انقلاب خطاب به دولتمردان ایرانی و مسئولان و کارگزاران نظام بود. پیغامی که البته طی سال های گذشته بارها توسط رهبر انقلاب ابراز شده بود و ایشان از بی اعتمادی به آمریکا و خوشبین نبودن به آمریکا گفته بودند.
«توسعه درون زا» و «نگاه به دورن و امید به منابع داخلی» از دیگر مقولات مستتر در این پیغام بود. برجام تجربه ای بود که به همه ثابت کرد، «تدبیر و امید» با نگاه به «خارج از مرزها» محقق نخواهد شد و همه مشکلات ولو آنکه ریشه خارجی داشته باشد، می توان برایشان یک راهکار داخلی پیدا کرد. فرمایشات رهبر انقلاب به شینزو، این نکته را به دولتمردان و سایر مسئولان گوشزد می کند که اگر ایران با «فشار حداکثری» مواجه هست، باید «کار حداکثری» در داخل ملموس باشد. اینکه صرفا به مذاکره امید داشته باشیم و یا بدتر اینکه پس از شکست فرستادگان ترامپ به ایران با دستکاری تعمدی نرخ ارز و اوضاع بازار توسط برخی بدخواهان، طوری جلوه داده شود که همه مشکلاتمان در صورت سازش و مذاکره حل خواهد شد و حالا که نشد دیگر هیچ (!)، این کارهای پوچ، نتیجه ای نخواهد داشت.
مردم هم البته به خوبی این مسائل را درک می کنند و اسیر دستکاری های بازار و خبرسازی های جعلی نمی شوند و به خوبی این واقعیت را فهمیده اند که اگر برخی مسئولان به جای باندبازی و بندبازی در سیاست، به کار و رونق تولید و حمایت از تولیدکننده داخلی و استفاده از ذهن و توان جوانان روی آورند، بسیاری از مشکلات سخت با خلاقیت همین جوانان قابل حل است و اراده این ملت، بزرگترین و قویترین پدافند است در برابر همه تهدیدات.
15
چونکه روشن گشت اندر خانه لامپ. ناگهان فکرم برفت سوی ترامپ. گفتم بیتی بگویم بی ریا. تا که هم بنده خوش اید هم خدا. ای ترامپ این جنگو این آشوب چیست. گو خدای تو خدای خلق کیست. ما زیک گوهر ویکجا آمدیم. رفته اند اجداد حال ما آمدیم. از تو اسکندر مگر ابتر نبود. از تو ناپلءون مگر بهتر نبود. کو کجایند نیستش نامونشان سعی کن باکار خود زیبابمان. هرکه درقدرت فروتن بودبماند کس برایش سوره الحمد خواند. دست کوتاه کن زاین تحریمو جنگ. چونکه میخ آهنی باشد به سنگ. احمد قره چاپلو گوید سخن. دست به امضاهای تحریم هی نزن. شاعر احمد قره چاپلو. کاشمر کوهسرخ روستای قراچه.
ترامپ بادقت بخون. کجاشعله ترسد زنیز ار خشک. کجاشیر به میدان رزم کرده پشت. بودفکروفرهنگ ماچون حسین ع نترسیم زاشوبوهرشوروشین. یل تیزبین آرش کمان مسلط بهر نقطه مادرجهان.برون کن زسرفکراشوب ما که گرددقیامت زماچونبپا. وماازتبار رسول امین ص. علی ع گونه ما مقتدر درزمین. ره ما حسین است دراخرکلام. نباشد ره دیگری والسلام. آگر هشت سال یاکه هشتاد سال. شود جنگ نیاید بدلها ملال. همی شیردلهای این کشوریم. که فرمان زسید علی میبریم. تقدیم به رهبر معظم انقلاب. شاعر احمد قره چاپلو کاشمر کوهسرخ. روستای قراچه