مصاحبه جنجالی سید محمدغرضی پیرامون مسائلی مانند درگیری با سران حزب جمهوری / در قضیه مجتبی طالقانی به دستور آیت الله طالقانی بازداشت و با فرمان امام آزاد شدم

محمد غرضی گفت: بهشتی و هاشمی مخالف من بودند،ولی پشوانه من امام بود. در قضیه مجتبی طالقانی به دستور آیت الله طالقانی بازداشت و با فرمان امام آزاد شدم

مصاحبه جنجالی سید محمدغرضی پیرامون مسائلی مانند درگیری با سران حزب جمهوری / در قضیه مجتبی طالقانی به دستور آیت الله طالقانی بازداشت و با فرمان امام آزاد شدم

به گزارش خبر فوری ، مستقل آنلاین مصاحبه ای را با سید محمد غرضی( وزیر سابق پست) داشته که مهم ترین مطالب آن به شرح زیر است:
◼️غرضی در خصوص سیر مخالفتش با سران حزب جمهوری اسلامی چنین گفت: به بهشتی گفتم از منبر حزب موریانه بالا می‌رود. مرحوم بهشتی به من پیشنهاد عضویت در حزب را داد قبول نکردم و خیلی از من ناراحت شد.
◼️با بهشتی اختلاف نظرهای تند و تیزی داشتم. مرحوم بهشتی انقلابی نبود.
در سال ۱۳۴۷ در اصفهان بحثی شدید با بهشتی داشتم.
◼️خبط من این بود که درسال ۱۳۴۸ زمانی که آقای هاشمی رفسنجانی کتاب امیر کبیر را نوشت من اعتراض کردم که آقای هاشمی باید به جای این کتاب، سرگذشت مدرس را کتاب می‌کرد نه امیر کبیر! از همینجا آقای هاشمی رفسجانی با من در افتاد.
◼️من بارها بر نفی امتیازطلبی سران احزاب در ایران به تفصیل سخن گفتم و همین مواضع من باعث شد که دیدگاه‌های دکتر بهشتی و آقای هاشمی رفسنجانی به من منفی شود.
◼️غرضی علت نخست وزیر نشدنش را مخالفت‌های آقایان بهشتی و هاشمی رفسنجانی می‌داند و چنین می‌گوید:
◼️امام ۵ بار من را به حزب معرفی کرد و سران حزب آقایان هاشمی و بهشتی هر ۵ بار حزب با نخست وزیری من مخالفت کردند.
◼️آقای هاشمی از مخالفان سرسخت نخست وزیری من بود. ایشان برای اینکه من نخست وزیر نشوم سراغ جامعه مدرسین حوزه علمیه رفت و به آنان گفت سپاه با نخست وزیری غرضی مخالف است.
◼️آقای هاشمی رفسنجانی شبی که قرار بود فردایش من برای رای اعتماد به مجلس بروم نمایندگان حزب در مجلس اول را جمع کرد و به آنان گفت اگر غرضی نخست وزیر شود یک نفر از حزب جمهوری را به کابینه نمی برد.
◼️ایشان حتی به احمدآقا و امام گفته بود برای ۲ نفر توسط مجلس در جلسه غیرعلنی برایشان رای گرفته‌ایم: موسوی۸۰ و غرضی۶۰ رای آورده است.
◼️سران حزب جمهوری اصلا از من خوششان نمی‌آمد چون من از ابتدا با حزب بازی مخالف بودم. احزاب و سرانشان هیچگاه در تاریخ ۴۰ ساله انقلاب ما، دنبال منافع عامه نبوده و نیستند، بلکه همواره منافع خودشان بر منافع ناس ارجح دانسته‌اند.
نکته دیگر اینکه سابقه من در انقلاب بیش از آقای هاشمی بود. ایشان بعد از قضیه حسنعلی منصور در سپهر سیاسی ایران جا باز کرد اما من از دهه سی در بطن جریانات علیه رژیم ستم‌شاهی حضور داشتم.
◼️در دهه ۳۰ من به نماز جمعه آیت‌الله منتظری می‌رفتم و مرتب درباره مفاهیم چپ و راست با ایشان گفتگوهای طولانی داشتیم.
◼️درباره شهیدچمران باید بگویم در دهلاویه با ایشان و آیت‌الله اشراقی بودیم، به چمران گفتم نرو جلو‌، گوش نکرد و به من که حاکم و استاندار خوزستان بودم گفت: می‌روم خط مقدم فرمانده عوض کنم.
حرف مرا گوش نکرد و من آقای اشراقی را از همراهی با چمران منصرف کردم و با مرحوم اشراقی آمدیم عقب، ۲ یا ۳ دقیقه بعد گفتند چمران تیر خورده و تمام کرده است.
◼️غرضی در خصوص ماجرای ربودن مجتبی طالقانی و قهر تاریخی آیت الله طالقانی گفت:
من فرمانده سپاه بودم. بچه‌های سپاه، مجتبی طالقانی را‌ گرفته بودند و ما هم ایشان را در محل خودمان بازداشت کرده بودیم. آقای طالقانی ما را خواست و رفتیم خدمتشان در آنجا آقای علی بابایی خیلی نخاله بازی در آورد و موجب عصبانیت مرحوم طالقانی شد. به دستور آیت الله طالقانی توسط سرهنگ رحیمی که مسئولیت دژبانی کشور را به عهده داشت تحویل داده شدم و من را به بازداشتگاه بردند. فردا صبح ساعت ۷ صبح آیت الله جنتی و شهید عراقی خدمت امام می‌روند و می‌گویند بخاطر مسئله مجتبی طالقانی به امر آقای طالقانی غرضی بازداشت شده است. امام آقای اشراقی دامادش را به زندان فرستاد و آزادم کرد. به همراه مرحوم اشراقی نزد امام رفتیم. امام به من گفت از قضیه بازداشت و این مسائل پیش آمده هرگز ناراحت نشوید. بنده هم گفتم نه ناراحت نیستم به محل کار خویش برگشتم. به علت نخاله بازی آقای علی بابایی مرحوم طالقانی تحت تاثیر قرار گرفت و به باغ آقای علی بابایی در کرج رفتند.
◼️به هرحال مجتبی طالقانی اگرچه ابتدا از نیروهای انقلابی بود ولی جذب تقی شهرام و قاتل شریف‌واقفی شد.
◼️من که الان نباید بعد از چهل سال پاسخگوی دستگیری مجتبی طالقانی باشم. چون این اقدام بنده و سایر دوستان در راستای دفاع از اهداف انقلاب بوده است.

منبع: مستقل آنلاین

38

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 2
  • امید
    0

    در جاییکه ایشان می گوید من به مرحوم هاشمی گفتم به جای کتاب امیرکبیر چرا درباره شهید مدرس ننوشته است ایکاش ایشان خود که از دهه30در سپهر سیاسی ایران بوده است دست به قلم می شد و به جای متهم کردن دیگران لااقل کاری صحیح کرده بود..روایت ایشان در مورد مجتبی طالقانی با روایت جدید ایشان متفاوت است...ایشان چگونه کل حزب جمهوری اسلامی را می گویند قبول نداشتم وحتی چندبار شهید بهشتی از من خواست و نپذیرفتم..رد صلاحیت ایشان یکی از کارهای بزرگ شورای نگهبان بود چرا که التزام عملی به ولایت باید نمود عینی و عملی داشته باشد...این فرد همه را متهم کرد و نقش خود را در انقلاب خیلی خیلی پررنگ کرد

  • حسین
    0

    خوب شد پس به شما رای ندادم

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها