تحلیلگر سیاسی اصولگرا:

اصلاح‌طلبان را مانند گربه مرتضی علی از هر طرف بیندازیم چهاردست‌وپا پایین می‌آیند

تحلیلگر سیاسی اصولگرا، گفت: مجلسِ کامل اصلاح‌طلب یا کامل اصولگرا بهتر از مجلسی است که افراد بی‌هویت سیاسی در آن حضور داشته باشند و غیرقابل پیش‌بینی باشد.

اصلاح‌طلبان را مانند گربه مرتضی علی از هر طرف بیندازیم چهاردست‌وپا پایین می‌آیند

اصلاح‌طلبان و اصولگرایان به عنوان 2 جریان سیاسی اصلی در کشور هنوز برنامه مشخصی برای انتخابات مجلس یازدهم در اسفندماه ندارند. مبحثی که ناصر ایمانی، تحلیلگر سیاسی اصولگرا، در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین، به آن اشاره کرد و این روند را از طرف هر 2 جناح سیاسی خطرناک دانست. او با تاکید بر اینکه بلاتکلیفی 2 جناح سیاسی اصلی کشور موجب می‌شود افرادی بدون هویت سیاسی به مجلس راه یابند، گفت با این وضعیت مجلسی غیرقابل پیش‌بینی تشکیل می‌شود که خطرناک است. ایمانی بلاتکلیفی در میان جریان‌های سیاسی اصلی را یک زنگ خطر برای کشور قلمداد کرد. مشروح گفت‌وگو با ناصر ایمانی، تحلیلگر سیاسی اصولگرا، را در ادامه بخوانید.

با توجه به جلساتی که زیر نظر جامعه روحانیت مبارز برگزار می‌شود و برخی نشست‌هایی که به منظور ایجاد وحدت پابرجاست، شانس موفقیت اصولگرایان و وحدت میان آنها چقدر است؟

برای توضیح این موضوع ابتدا باید توضیح دهم که منظور من از کلمه وحدت چیست. اگر منظور وحدت مطلق است، باید بگویم از این به ‌بعد و در سال‌های آینده، شاهد چنین وحدت مطلقی، چه در جناح اصلاح‌طلب و چه در جناح اصولگرا، نخواهیم بود. جناح‌ها نباید به دنبال وحدت مطلق باشند. منظور از وحدت مطلق این است که یک جناح، چه اصولگرا چه اصلاح‌طلب‌، همه طیف‌ها، جریان‌ها و افراد شاخص‌شان، بخواهند در یک انتخابات ذیل یک لیست در شهری مثل تهران قرار گیرند و آن را امضا کنند؛ این وحدت مطلق می‌شود. به نظر من برخلاف 20 یا 30 سال ابتدایی انقلاب، چنین وحدتی دیگر دست‌نیافتنی است.

چرا فکر می‌کنید ایجاد وحدت مطلق میان جریان‌ها امکان‌پذیر نیست؟

دلایل فراوانی در هر 2 جناح وجود دارد. هم‌اکنون بین طیف‌های مختلف جریان اصلاح‌طلب حتی بر سر حضور در انتخابات به شدت اختلاف‌ نظر وجود دارد، چه برسد به اینکه بخواهند به وحدت نظر در مورد نحوه حضور در انتخابات برسند و چه برسد به اینکه بخواهند به یک لیست مشترک حداقل در شهرهای بزرگ برسند.

بنابراین ما نباید از جناح‌های سیاسی انتظار وحدت مطلق داشته باشیم- به‌ طور مشخص الان راجع‌ به اصولگرایان صحبت می‌کنیم- این کار برای جناح‌های سیاسی هزینه‌های بسیاری دارد و جناح‌ها دیگر قادر به پرداخت این هزینه برای وحدت مطلق نیستند. باید به دنبال وحدت معقول حداکثری باشند. وحدتی که به پشتوانه یک عقلانیت سیاسی و حداکثری به دست آید؛ یعنی سعی کنند حتی‌الامکان بین طیف‌های گوناگون و افراد مختلف جناح‌های خود بیشترین حد پوشش را لحاظ کنند. این تعریف وحدت از نظر بنده است. حالا با این تعریف می‌خواهیم بگوییم وضعیت جناح اصولگرا در انتخابات چگونه است.

من فکر می‌کنم جریان اصولگرایی برای حضور در انتخابات، حتی به شکل حضور حداکثری، سازماندهی لازم را ندارد و هنوز در مراحل ابتدایی است. این موضوع البته باعث از دست‌ رفتن زمان برای آنها می‌شود. در واقع فرصت چندانی برای این سازماندهی ندارند.

تا آنجا که اطلاع دارم، در مرکزیتی که برای این کار گذاشته‌اند، هنوز در نحوه دعوت از طیف‌های مختلف اصولگرا و شیوه حضور آنها در مرکزیت تصمیم‌گیری به اشتراک نظر نرسیده‌اند- من نمی‌گویم نمی‌رسند، می‌گویم هنوز نرسیده‌اند- البته به‌ لحاظ زمانی هم کمی زمان به ضرر آنهاست و تاخیر دارد.

از طرف دیگر بحث‌هایی مطرح است که آیا اساساً این شیوه که مرکزیتی، ولو اینکه با حضور حداکثری طیف‌های مختلف بخواهد تصمیماتی را بگیرد و بعد آن را در کل کشور میان اصولگرایان اجرا کند، روش عقلانی و دموکراتیک است؟ سر این موضوع هم بحث بسیاری است.

البته متاسفانه هر 2 جناح کم‌وبیش به این مشکلی که اشاره کردم دچار هستند؛ یعنی وضعیت آن جناح هم خیلی بهتر از این جناح نیست و این یک زنگ خطر است، چون اگر هر 2 جناح دارای یک نوع لَختی در تصمیم‌گیری باشند اصلاً برای وضعیت سیاسی عمومی کشور در انتخابات خوب نیست. مهم نیست که اسم آن اصلاح‌طلب است یا اصولگرا، اما این وضعیت که هر 2 جناح گرفتار لختی و کندی هستند و یک نوع عدم اشتراک نظر دارند و آن انرژی و شادابی لازم را برای حضور در انتخابات ندارند، خیلی خبر میمون و خوشایندی نیست.

من با اصلاح‌طلبان عزیز بر سر فریادی که سا‌ل‌هاست درباره نظارت استصوابی می‌زنند توافق ندارم؛ اینکه روشن است. فکر می‌کنم بیشتر نوعی بهانه‌جویی است تا اینکه یک واقعیت عینی در صحنه سیاسی باشد. البته منکر برخی از کاستی‌ها در شورای نگهبان و تایید صلاحیت‌ها نیستم

فکر می‌کنید اگر عدم تصمیم‌گیری در هر 2 جناح ادامه پیدا کند، کشور با چه وضعیتی در نزدیکی انتخابات روبه‌رو خواهد شد؟

به‌ طور طبیعی افراد یا جریان‌های دیگری که شاید مشخصه سیاسی خاصی هم نداشته باشند، صندلی‌های مجلس را اشغال خواهند کرد. این اتفاق در حوزه‌های کوچک‌تر بیشتر امکان‌پذیر است؛ یعنی افرادی که هویت سیاسی، تاریخچه سیاسی، سوابق سیاسی، سوابق اجرایی، میزان شناختِ دیدگاه آنها نسبت به کلیت نظام، هیچ‌کدام از اینها مشخص نیست، این‌گونه افراد امکان حضور در مجلس را بیشتر پیدا می‌کنند. عده‌ای اسم این افراد را جریان سوم می‌گذارند. من تمایلی ندارم که اینها را جریان بنامم، چون جریان تعریفی دارد؛ جریان عبارت است از مرکزیتی که یک سازماندهی را انجام دهد.

اگر در مجلس آینده 2 جناح سیاسی با انرژی کافی در انتخابات شرکت نکنند، شاید افرادی که کمتر هویت مشخص سیاسی دارند، امکان حضور در صندلی‌های مجلس را پیدا کنند. در این صورت ما با مجلسی مواجه خواهیم بود که اسمش را می‌شود مجلس غیرقابل پیش‌بینی گذاشت و این اصلاً برای نظام خوب نیست.

فکر می‌کنید نظام برای رخ‌ ندادن چنین اتفاقی، برای هر 2 جناح سیاسی، چه‌کار باید انجام دهد؟ اصلاً به نفع جناح‌های سیاسی هست که به بهبود وضعیت کمکی کنند یا خیر؟ مثلاً اصلاح‌طلبان از نحوه نظارت استصوابی شکایت دارند، از انتخابات آزاد، باز شدن فضای سیاسی کشور و... صحبت می‌کنند و از آن‌ طرف اصولگرایان وضعیت متفاوتی دارند. به نظر شما حاکمیت در چنین وضعیتی باید چه کاری انجام دهد؟ با توجه به اینکه ممکن است افرادی بی‌هویت سیاسی وارد مجلس شوند.

من با اصلاح‌طلبان عزیز بر سر فریادی که سا‌ل‌هاست درباره نظارت استصوابی می‌زنند توافق ندارم؛ اینکه روشن است. فکر می‌کنم بیشتر نوعی بهانه‌جویی است تا اینکه یک واقعیت عینی در صحنه سیاسی باشد. البته منکر برخی از کاستی‌ها در شورای نگهبان و تایید صلاحیت‌ها نیستم. نسبت به برخی از عدم تایید صلاحیت‌ها طی سال‌های گذشته اعتراض دارم، به برخی از تایید صلاحیت‌ها هم معترض هستم و صحبت‌های اصلاح‌طلبان درباره انتخابات آزاد را هم باور ندارم. فکر می‌کنم این صحبت‌ها اصلاً به قدوقواره اصلاح‌طلبان نمی‌خورد، چون خودشان هم می‌دانند این صحبت‌ها شعاری بیش نیست. در هیچ کجای دنیا هم چنین چیزی اجرا نمی‌شود. اینها فقط یکسری شعارهای دهان‌پرکن و سیاسی است و واقعیت عینی ندارد. از این بحث‌ها بگذریم... من نمی‌دانم منظور شما از حاکمیت چیست، آیا منظور فقط رهبری است؟

به‌ هر حال مجموعه‌ای از حاکمیت در مورد سیاست‌های کلی نظام تصمیم‌ می‌گیرند...

به نظر من خیلی بحث حاکمیت مطرح نیست؛ یعنی جریان‌های سیاسی، هر 2 جناح، باید برای کشور احساس خطر کنند، به‌ خصوص جریان‌هایی که دلسوز هستند باید تلاش و انرژی بیشتری داشته باشند و اجازه ‌ندهند مجلس، یک مجلس غیرقابل پیش‌بینی شود.

من همواره این جمله را گفته‌ام که واقعاً اگر قرار باشد مجلسی از افراد کمترشناخته‌شده تشکیل شود، اگر به بنده‌‌ی اصولگرا بگویید آیا مجلس اصلاح‌طلب بهتر است یا مجلس بی‌هویت یا کم‌هویت، می‌گویم مجلس اصلاح‌طلب.

فکر می‌کنم اصلاح‌طلبانِ معتقد به کشور، مملکت و نظام هم باید همین ایده را داشته باشند که یک مجلس اصولگرا بهتر از مجلسی متشکل از افرادی است که هویت مشخص سیاسی چندانی ندارند. اگر هر 2 جناح سیاسی واقعاً به این جمله‌ای که عرض کردم اعتقاد پیدا کنند، تلاش می‌کنند همکاری کنند یا دست‌کم فضا را آلوده‌ نکنند تا انتخابات سالمی در پیش داشته باشیم. حال تعدادی از اصلاح‌طلبان به مجلس راه خواهند یافت و تعدادی از اصولگرایان.

پس معتقدید جناح‌های سیاسی خودشان باید فکری کنند... در واقع مشکل از سوی جناح‌های سیاسی است، نه حاکمیت؟

بله... همان‌طور که عرض کردم، این بحث شورای نگهبان و... اصلاً بحث مهمی نیست. اینها واقعیت‌ سیاسی ندارد، بیشتر یک ژست سیاسی است که سال‌ها از جانب اصلاح‌طلبان گرفته می‌شود و هیچ مفهومی هم ندارد. برای این صحبت هم دلایل متعددی داریم و داشتیم و قبلاً هم گفتیم و در آینده هم لازم باشد می‌گوییم. اینها بیشتر شعارهای سیاسی است. اصلاح‌طلبان باید از این شعارها رد شوند، اگر بخواهند این شعارها را بیرون، در سطح جامعه، سر دهند، جز ناامیدی مردم در انتخابات هیچ نکته دیگری ندارد.

در مورد اینکه نمی‌توانند چهره‌های سیاسی شاخص را وارد رقابت‌های انتخاباتی کنند....

اینها همه صحبت‌های کشداری است. اصلاً در کلیت، واقعیت عینی ندارد. چهره‌های سیاسی خوبی هم که به مدت چهار سال در مجلس هستند، چه کاری انجام داده‌اند؟ بحث بر سر این‌ موضوعات نیست؛ مثلاً دولت فعلی دولت اصلاح‌طلب است، در این شکی نیست. فکر نمی‌کنم کسی بگوید این دولت اصولگرایان است.

اما خودشان هم تاکیدی ندارند که این دولت اصلاح‌طلب است.

الان که اوضاع خراب شده می‌گویند اصلاح‌طلب نیست، اما از سال 92 چه کسی از این دولت حمایت کرد؟

بله، الان هم منکر حمایت نمی‌شوند...

سال 96 چه کسی دولت را حمایت کرد؟ چه کسی مردم را تشویق کرد که پای صندوق‌های رای بیایند؟ اکثریت قریب‌ به‌ اتفاق وزرای دولت فعلی اصلاح‌طلب هستند یا اصولگرا؟ آیا می‌خواهید نام ببرم؟

بینابین هستند...

نه چنین نیست. شاید فقط یک نفر مثل آقای رحمانی‌فضلی اصولگرا باشد، قاطبه همه اصلاح‌طلب هستند. خب این دولت اصلاح‌طلب (!) چه کاری انجام داد؟ این افراد که دیگر از فیلتر شورای نگهبان رد نشدند و ربطی به شورای نگهبان نداشت. به نظر من اینها شعار و بهانه‌جویی است؛ مثلاً مجلس ششم هم که از فیلتر شورای نگهبان رد شد برای کشور چه کاری انجام داد؟ آنها که قریب‌ به‌ اتفاق اصلاح‌طلب بودند!

این حرف‌ها همه بهانه است، واقعیت خارجی ندارد و شعاری بیش نیست که سال‌هاست تکرار می‌کنند. مساله اصلاح‌طلبان این است که هیچ‌وقت نمی‌خواهند مسئولیت بپذیرند. مشکل اصلی اصلاح‌طلبان این است. آن زمانی که مسئولیت بر عهده می‌گیرند، اگر خوب کار کنند، می‌گویند خوب کار کردیم، مثل برجام در دولت اول. اگر کار خراب شود، می‌گویند شورای نگهبان اجازه نداد نیروهای اصلی وارد کار شوند؛ به گربه مرتضی علی می‌مانند، از هر طرف بیندازیم چهاردست‌وپا پایین می‌آیند.

منبع: اعتمادآنلاین

66

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 2
  • نگین
    0

    اصلاح طلب و اصولگرا هر دو روی یک سکه اند فقط مردمو گذاشتند سر کار و زمان خریدند اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماحرا

  • سید علی
    0

    خواهشمندیم اینقدر از اصلاح طلب و اصول گرا صحبت نکنید دوران هردو به سر رسیده ما به هیچکدام از شما دوحزب اعتماد نداریم ...هرحزبی آمد تا کوچکترین مدیران حزب قبل را جابجا کرد .وعده های داده شده به فراموشی سپرده شد .خانواده و خویشان پست ها را اشغال کردند و کسور را به ورطه نابودی سوق دادند... کور و کر هستید یا نفهمید؟؟ نمیبینید وضعیت مردم را نسبت به 10 سال گذشته؟؟؟ فساد و تن فروشی و کلیه فروشی و فرزند فروشی مردم را نمیبینید؟؟؟ برادران عراقیتان مشهد و شمال را پاتایا کرده اند ازخون شهیدان خجالت نمیکشید؟؟؟ میگفتند زمان جنگ برای اینکه جنازه عریان دختر ایرانی را تیرک پایین بیاورند 6 شهید دادیم ،حال بخاطر بی کفیاتی اصولگراهاو اصلاحطلب ها که پشت صحنه یکی هستند عراقی با دلارهاو درهم درحال خوشگذرانی با نوامیس ایرانی ها هستند... این چه وطن دوستی است؟؟ این چه مسلمانی است؟؟ درکجای اسلام آمده است که مسئولان و وابستگانشان باید متنعم ازبیت المال باشند و اکثریت مردم در گرسنگی رنج و فقر وفشار؟؟؟ برخورد مولا علی علیه السلام با زیاده خواهی برادر نابینایشان را که فراموش نکرده اید؟؟ مگر پیامبر اسلام نفرمودند ازدربی که فقر وارد شود دین خارج میشود؟؟ مگر اینکه تمام این حرف ها دروغ و ساختگی باشد که قطعا مولا علی کسی نبوده که بیت المال را بخاطر برادی ببخشد .. پس عیب و نقص و دروغ و ریاکاری در شماهاست ...

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها