دردسر سرقت گوشی گوینده خبر

پسرجوان که برای تأمین هزینه ازدواج به گوشی‌قاپی‌های سریالی با دوستش دست می‌زد، گمان نمی‌برد گرفتار شود. او درسرقت آخرش، گوشی خانمی که گوینده خبر تلویزیون بود را دزدید.

دردسر سرقت گوشی گوینده خبر

از اوایل شهریور امسال زنان و مردانی با حضور در شعبه چهارم دادیاری دادسرای ناحیه ۳۴ تهران از دو مرد جوان به اتهام سرقت گوشی تلفن‌همراهشان شکایت کردند.

با دستور دادیار مدرس، تحقیقات مأموران پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران آغازشد. بررسی‌ها نشان می‌داد مالباختگان هنگام مکالمه تلفنی در خیابان یا خودرو گرفتار دو سارقی شدند که سوار موتورسیکلت‌های آپاچی و هوندا بوده و بیشتر گوشی‌های سرقتی اپل و سامسونگ بوده است.

دزدان در میدان آزادی، انقلاب، فرودگاه مهرآباد و دیگر محله‌های شهر تهران ۱۵ثانیه‌ای به این سرقت‌ها دست زده بودند.

جست‌وجوهای پلیسی ادامه داشت تا این‌که چند روز پیش خانم جوانی که از گویندگان خبر تلویزیون بود، با حضور در پلیس آگاهی شکایت کرد که با همکارش سوار خودرویی در میدان آزادی بودند تا به خانه بروند که موتورسواری به خودروی مورد نظر نزدیک شده و با قاپیدن گوشی‌اش فرار کرده است، اما موقع فرار سارق توانسته چهره او را به خاطر بسپارد. این در حالی بود که افسر پرونده چند بار به گوشی سرقتی گوینده خبر زنگ زد که کسی پاسخگو نبود و بعد تلفنش خاموش شد.

دو روز بعد از این ماجرا بود که خانمی با شماره مأمور جوان تماس گرفت و اعلام کرد با این شماره چندبار به گوشی نامزدش زنگ زده شده است.

زمانی که مأمور به او گفت گوشی نامزدش سرقتی بوده وی شوکه شد و با حضور در پلیس آگاهی گفت: من و محسن مدتی بود که نامزد کرده بودیم، اما او چند بار تلفنی و تلگرامی با چند خانم دوست شده و به من خیانت کرده بود که این اواخر قول داد اشتباهاتش را جبران کند و بعد ازدواج کنیم. آن شب وقتی چند بار گوشی جدیدی که می‌گفت خریداری کرده زنگ خورد و او پاسخ نداد. گمان کردم که او این بارهم خیانت کرده که با آن شماره تلفن تماس گرفتم که متوجه سارق بودن نامزدم شدم.

در تحقیقات بعدی محسن بازداشت شد و در جریان تحقیقات اعتراف کرد که با همدستی دوستش فرید به گوشی‌‌قاپی‌های سریالی دست زده‌اند. حتی گوشی تلفن همراه خانم گوینده خبر تلویزیون را هم وی سرقت کرده است.

وی اظهار داشت: پیک موتوری بودم، اما با کارفرمایم درگیر شده و بعد از اخراج بیکار شدم. اما به دروغ به نامزدم گفتم در مغازه دیگری مشغول به کار شده‌ام. برای تأمین هزینه ازدواجمان سارق شدم. در قهوه‌خانه‌ای در جنوب تهران با دو خلافکار آشنا شده و دو هفته‌ای آموزش دزدی را از آنها دیدم. گفتند اگر شش ماه سرقت کنیم پولدار شده و هزینه ازدواجم جور می‌شود. ترک موتور می‌نشستیم و زمانی که مردم در حال مکالمه در خیابان یا در خودروها با پنجره پایین بودند، ۱۵ ثانیه‌ای گوشی‌هایشان که اپل و سامسونگ بود را دزدیده و هرکدام را زیر یک میلیون تومان به مالخری در کرج فروخته و پول را میان هم تقسیم می‌کردیم.

با اعتراف وی، فرید هم بازداشت و به این دزدی‌های سریالی اعتراف کرد. آنها در حالی در بازداشت به سر می‌برندکه تاکنون ۲۶ مالباخته آنها را شناسایی کرده‌اند.

24

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها