برندگان و بازندگان قطع‌ شدن اینترنت

«از آنجا که ممکن است باز هم این اتفاقات تکرار شود، لازم است واکاوی دقیق‌تری صورت گیرد تا دست‌اندرکاران متوجه باشند این شیوه قطع کامل اینترنت همگانی قابل تکرار نیست و به عواقب آن بیشتر بیندیشند.»

برندگان و بازندگان قطع‌ شدن اینترنت

عمادالدین باقی ، جامعه‌شناس در روزنامه سازندگی نوشت:

در نخستین ساعات روز جمعه ۲۴ آبان ۹۸ خبر ناگهانی سهمیه‌بندی و افزایش قیمت بنزین در خروجی رسانه‏ها قرار گرفت. ابتدا افکار عمومی در حالت شوک بود و به تدریج و به ویژه با اثرگذاری جهت‌دهنده رسانه‏های برون‌مرزی و شبکه‏های اجتماعی، واکنش‏ها آغاز شد؛ واکنش‏هایی که یکی از سخت‌ترین حوادث ۴۰سال گذشته در اعتراضات مردمی را رقم زد، به گونه‏ای که سرانجام مقام رهبری دستور دلجویی از همه آسیب‌دیدگان را صادر کردند. حکومت با توجه به تجربه حوادث گذشته، چه در ایران چه در کشورهای دیگر، از نخستین روز اعتراض‏ها اقدام به قطع کامل اینترنت همگانی کرد، ولی ابعاد حوادث را محدود نکرد و فقط موقتا از نگاه‏ها پنهان کرد و برعکس بستر درآمیختن اخبار واقعیت‏ها را با شایعات مساعد نمود. این قبیل اقدامات البته فقط در کشورهایی میسر است که منابع و صنایع بزرگ در انحصار دولت هستند و بخش خصوصی و جامعه مدنی ضعیف و بی‏قدرت است.

از آنجا که ممکن است باز هم این اتفاقات تکرار شود، لازم است واکاوی دقیق‌تری صورت گیرد تا دست‌اندرکاران متوجه باشند این شیوه قابل تکرار نیست و به عواقب آن بیشتر بیندیشند. امروزه در همه جهان، مؤسسات تحقیقاتی و شرکت‏های داده‌پردازی فراوانی از جمله در حوزه رسانه‏ها، لحظه به لحظه رویدادهای وب و فضای مجازی را رصد کرده و آثار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن را برآورد، تحلیل و پیش‌بینی می‏کنند و هیچ متخصصی، شیوه‏های اتخاذ شده در ایران را کارآمد ارزیابی نمی‏کند.

از نظر اقتصادی:

پیش از قطعی اینترنت، در حدود یک میلیون و سیصد و هشتاد و هشت تا یک میلیون و سیصد و هشتاد و نه کانال تلگرامی برای ایرانیان وجود داشت. تاکید می‏کنم اینها فقط تعداد کانال‏های موجود و غیر از پیج‏های شخصی بود که تعداد بیشتری را در بر می‏گیرد.

بر اساس یافته‏های یک شرکت داده‌پردازی در فضای آشکار نت، تعداد کل بازدید‏های کانال‏های تلگرامی که در روزهای پنج‌شنبه وجمعه ۱۶ تا ۱۷ آبان حدود یک میلیارد و ۲۱۰ میلیون بود، در تاریخ جمعه ۲۴ آبان تا شنبه ۲۵ آبان به یک میلیارد و ۴۹۵ میلیون افزایش یافت، اما روز بعد یعنی شنبه تا یکشنبه که هنوز اینترنت قطع نشده بود به ۹۶۱ میلیون و ۹۱۰ هزار کاهش پیدا کرد و در فاصله روز یکشنبه ۲۶ آبان که اینترنت قطع شد تا روز شنبه ۲ آذر، تعداد بازدیدهای کانال‏های تلگرامی بین ۱۵۵ تا ۱۹۱ هزار بازدید، نوسان داشت، یعنی به صفر نرسیده بود و این تعداد که احتمالاً یا از خارج کشور بوده یا مسئولین و نهادهایی که در داخل دسترسی به اینترنت داشته‏اند فعالیت وجود داشت.

اما نکته مهم این است که این تعداد بازدید از کانال‏های تلگرامی در یک روز که از حداقل یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر تا یک میلیارد و سیصد و یک میلیارد و چهارصد و یک میلیارد و پانصد هزار بازدید در یک روز بوده‏اند، عمده آنها در واقع بازدید از کانال‏های تلگرامی سیاسی نبوده و غالبا مربوط به فعالیت انواع مشاغل، ارتباطات و فعالیت‏های اداری به خصوص در بخش خصوصی، ارتباطات خویشاوندی، مسائل درمانی و بسیاری از امور مربوط به زندگی روزمره مردم است. اگر تعداد پیج‏های شخصی را که بسیار بیش از کانال‏ها هستند و آنها هم عمدتا برای راه اندازی کارهای روزمره مردم، بدون نیاز به آمدوشدهایِ مولد آلودگی هوا و هزینه‌بر است بیفزاییم، آنگاه ابعاد زیان بار قطعی اینترنت بیشتر روشن می‏شود.

موضوع برآورد خسارت‏ها در گزارش‏های دیگران به تفصیل مورد بحث قرار گرفته که از آن می‏گذرم و فقط به یک آمار اشاره می‏کنم که خسارت قطعی اینترنت را دست کم ده هزار میلیارد تومان برآورد کرده است(سازندگی،ش۵۳۵ دوشنبه۱۱ آذر۹۸ص۷).

از نظر حقوقی:

اینترنت یک وسیله چندکارکردی است. از جهتی کارکرد رسانه‏ای دارد و قطع آن یعنی توقیف رسانه و چنین اقدامی باید تابع قانون رسانه باشد و طبق قانون فقط می‏توان هر کسی را که با آن مرتکب جرم شده، اینترنتش را قطع کرد و بر اساس «اصل شخصی بودن جرم و مجازات» نمی‏توان به خاطر جرم کسی، همه را تنبیه کرد.
از جهت وابستگی مشاغل به اینترنت، کارکرد دیگر آن شبیه برق است و قطع آن مانند قطع برق یک شهر به‌خاطر تخلف بعضی افراد است و قطع برق شهروندی ۱- بدون دلیل، ۲- بدون اطلاع او و۳ - برای مدتی نامعین، سه جرم جداگانه است و حکومت باید غرامت قطعی اینترنت را در این مدت بپردازد و هرکس متضرر شده حق شکایت دارد.

از نظر اجتماعی:

همانطور که قطعی بنزین می‏تواند عامل شورش شود، در دنیای امروز قطعی اینترنت هم می‏تواند و بلکه ظرفیت بیشتری برای شورش دارد، زیرا وابستگی منافع و مشاغل به اینترنت بیش از بنزین است. قطع کردن اینترنت مصداق اهانت به کرامت انسان نیز هست، زیرا راه دستیابی فرد به آگاهی را که جزو ضروریات زیست اجتماعی امروز شده است، می‏بندد.

همین جنبه اهانت‌آمیز بودنش، تحریک‌کننده نارضایتی و خشم شهروندان هم هست. در چند روز قطعی اینترنت به وضوح روند افزایش دما را می‏دیدم، اما پیش از رسیدن آن به نقطه جوش، نت وصل شد.

فناوری جدید:

وقتی راه‌ها بسته شوند اینطور نیست که همه تسلیم شوند. خلاقیت و جوشش ذهن، ذاتی آدمی است و نمی‏توان جلویش را گرفت و میل به بیان آن را هم نمی‏شود سرکوب کرد و افراد راه‏های تازه‏ای را پیدا می‏کنند. از دیش‏های ماهواره‏ای تا تلفن‏های ماهواره‏ای و فناوری‏های دیگر قابلیت این را دارند که جایگزین اینترنت دولتی شده؛ یا شبکه نقطه‏ای که از گوشی‏های هوشمند موجود در دست مردم تشکیل می‏شود (نک: روزنامه سازندگی،ش )، یا دادن اینترنت آزاد به ایرانیانی که به دنبال امکانات فنی آن می‏روند.

انتقال مرجعیت رسانه‌ای:

وقتی راه‌ها بسته شود، نمی‏توان جلوی میل غریزی به بیان را در انسان گرفت و هرکسی برای بیان نظر خود راهش را پیدا می‏کند. در قدیم این نظرات شبنامه و اعلامیه می‏شد و اکنون علاوه بر آنها، تشدید گرایش به مصاحبه با رسانه‏های خارجی را در پی می‏آورد. وقتی شهروندان در داخل کشور در صدا و سیمایی که با پول خودشان اداره می‏شود، امکان حرف زدن ندارند و شبکه‏های اجتماعی هم به روی‌‌شان بسته شوند، برای دفاع از حق بودن و حق اندیشیدن و حق بیان خود که دفاع از موجودیت و هویت خویش هست، با هر رسانه‏ای گفت‏وگو خواهند کرد. در چند روز قطعی اینترنت این گرایش در بسیاری تشدید شده بود.

هم‌چنین قطعی اینترنت سبب شد فضای مجازی در انحصار جریان انحلال‌طلب درآید و منتقدان دیگر، به ویژه مخالفان مدنی حضور چندانی در فضای مجازی نداشته باشند، در نتیجه عده خاصی از کاربران خارج از ایران و رسانه‏های برون‌مرزی توانستند روایت مورد نظر خود را به جهان مخابره کنند. تحلیل بیش از ۴,۱ میلیون توئیت و پست اینستاگرامی در یک تحقیق نشان می‏دهد با وجود قطعی گسترده اینترنت، آنها موفقیت چشمگیری در روزهای ناآرامی داشته‏اند و میانگین انتشار روزانه توئیت پیرامون حوادث آبان ۹۸ بیش از ۳ برابر توئیت‏ها در اعتراضات دی ۹۶ است.

تحلیل محتوای پیام‏ها در توئیتر و اینستاگرام نشان می‏دهد که در واقع حاکمیت از بیم شنیدن صداهای مختلف، فضا را به انحصار یک صدا یا دو صدای متضاد با نتیجه‏ای بعضا واحد درآورد و در آن چند روز مردم مجبور بودند فقط یا صدای بلندگوهای رسمی مانند صداوسیما و برخی روزنامه‏های همسوی آنان را بشنوند یا صدای اپوزیسیون انحلال‌طلب؛ و در معرض انتخاب میان یک دوقطبی قرار گرفتند.رویکرد کاربران توئیتر در این شرایط که اینترنت داخلی قطع شده بود، این گونه بوده است که ۶۹ درصد قرمز (به شدت منفی)، ۱۹ درصد خنثی، ۷ درصد انتقادی و ۵ درصد مثبت است.

برندگان و بازندگان قطع‌ شدن اینترنت

فضای اینستاگرام هم تفاوت چندانی با توئیتر ندارد و رویکرد کاربران اینستاگرام ۶۳ درصد قرمز، ۲۰ درصد خنثی، ۱۳ درصد انتقادی و فقط ۴ درصد مثبت است.البته این آمارها در روزهای متفاوت فرق می‏کند؛ مثلاً در روز اول یعنی ۲۵ آبان که موج اول واکنش‏ها در شبکه‏های اجتماعی را شاهد بودیم و جامعه در وضعیت شوک اولیه به سر می‏برد، در توییتر ۸۷% پیام‏ها قرمز یا به شدت منفی، ۸% خنثی، ۳% انتقادی و ۲% مثبت است، اما به سبب قطعی کامل اینترنت در روز ۲۸ آبان، آمار واکنش‏های منفی به ۹۲ درصد افزایش یافت و پیام‏های خنثی ۳ درصد کاهش پیدا کرده است.

برندگان و بازندگان قطع‌ شدن اینترنت

چون فضای توئیتر در مقایسه با اینستاگرام تندتر است، در اینستاگرام در روز اول یعنی ۲۵ آبان، ۳۸ درصد قرمز یا منفی، ۳۰ درصد انتقادی، ۲۷ درصد خنثی و ۵ درصد مثبت است.

برندگان و بازندگان قطع‌ شدن اینترنت

گرچه حاکمیت فکر می‏کند با قطعی اینترنت، می‌تواند شورش را مهار می‏کند؛ در نتیجه امام جمعه تهران در اولین جمعه پس از اعتراضات در نماز جمعه تهران، ضمن اینکه همه معترضان را محارب قلمداد کرد و حتی گفت سیاهی‌لشکرها هم باید چنان تنبیه شوند که تا آخر عمرشان جرات نکنند به سیاهی‌لشکر شدن در اعتراضات فکر کنند. ادامه داد: «اگر مسئولان می‏خواهند بدانند اقدام‏شان چقدر مهم بوده، ببینند که دشمنان ملت از قطع اینترنت تا چه اندازه ناراحت هستند؛ یعنی شما لانه زنبور را پیدا کردید. این کار تا اینجا این بارک‏الله دارد. پیام‏رسان‏های داخلی را تقویت کنید تا نیاز مردم به اینترنت تأمین شود. هر چه زودتر اینترنت بومی و ملی را راه‏اندازی کنید و در رابطه با شبکه‏های خارجی اگر بنا به باز کردن است، تقاضا می‏کنم بازِ باز نکنید»(خاتمی، جمعه ۱ آذر۹۸). اما آمارها در مجموع نشان می‏دهند با قطعی اینترنت در درجه اول مردم و در درجه دوم حاکمیت بازنده فضای مجازی بوده. در مقطع ناآرامی‏ها، اینترنت رها از کنترل حکومت، منبع اصلی جهت‌دهی به افکار عمومی در جهان است و عدم انحصار و وجود تنوع در این زمینه می‏تواند بیشتر به سود جامعه باشد و جلوی کانالیزه کردن را بگیرد. جامعه از انسداد رسانه‏ای به شدت آسیب می‏بیند، اما اگر بپذیریم زیان مردم به زیان حکومت هم هست، در این صورت خود عوامل انسداد، بازنده نهایی هستند.

برندگان و بازندگان قطع‌ شدن اینترنت



66

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها