خبرفوری بررسی میکند؛
چرا اصلاحطلبان نتوانستند کرسیهای بهارستان را فتح کنند؟
تجربه انتخاباتهایی که اصلاح طلبان در آن پیروز شدند نشان میدهد یکی از شرایط این پیروزی، توانایی آنها برای به میدان آوردن قشر خاکستری جامعه پای صندق های رای بوده است.
به گزارش خبر فوری ، انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی با رقابت پنج هزار و ۵۰۰ داوطلب نمایندگی و مشارکت ۴۲,۵۷ درصد از واجدان شرایط روز جمعه دوم اسفند برگزار شد. پس از شمارش آر که ابتدا به صورت غیر رسمی فضای مجازی را پرتعببر خودشان کرد و بعد از سوی وزارت کشور اعلام شد اصولگرایان موفق شدند با ۷۶،۲ درصد، ۲۲۱ کرسی پارلمان را به دست آورند و نیز سهم اصلاحطلبان، ۱۸ کرسی و مستقلین و اقلیتهای دینی، ۵۳ کرسی بود. اما سوال اینجاست که چرا اصلاحطلبان علیرغم اینکه با لیست وارد عرصه انتخابات شدند ، چنین نتایج ضعیفی را گرفتند.
**رد صلاحیتها عامل اصلی ناامیدی طرفداران
پس از آنکه اصلاحطلبان در روزهای ثبت نام برای انتخابات مجلس یازدهم در این عرصه اعلام آمادگی کردند و چهره های آنها مدارکشان را برای شرکت در انتخابات به وزارت کشور و استانداریها تحویل دادند، هنوز امید داشتند که با تایید صلاحیت از سوی شورای نگهبان و هیات های نظارت بتوانند وارد رقابت با رقیبان قدیمی خود یعنی اصولگرایان شوند ، ولی با اعلام نتایج از سوی هیات های نظارت و ردصلاحیت بسیاری از آنها این امیدواری کمرنگ شد تا بتوانند به بهارستان راه یابند. این مسئله به بدنه اصلاحطلبان و به تبع آن طرفداران این جریان سیاسی نیز منتقل شد و نشانه این موضوع بی تفاوتی و شاید به عبارتی اعلام نارضایتی در روز 2 اسفند خود را نشان داد و نتیجه آن شد که اصولگرایان در میدان کم رقیب وارد بازی انتخابات شدند.
** عملکرد اصلاحطلبان و فراکسیون امید و شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان
در ادامه بررسی این موضوع باید به کارنامه نسبتا ضعیف فراکسیون امید در مجلس اشاره کرد. کارنامه ای که بدنه اصلاح طلبان جامعه انتقادات بسیاری را نسبت به آن داشتند و بارها در مواضع خود صراحتا به آن موضوع اشاره کردند . از سوی دیگر عملکرد شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان نیز منتقدان زیادی داشت. عملکرد شخص محمد رضا عارف از مواردی بود که در بسیاری از مواقع مورد گلایه خصوصا اعضای حزب کارگزاران سازندگی و اتحاد ملت قرار داشت.
** قشر خاکستری پشتیبانان بازی برد اصلاحطلبان
تجربه انتخاباتهایی که اصلاح طلبان در آن پیروز شدند نشان میدهد یکی از شرایط این پیروزی، توانایی آنها برای به میدان آوردن قشر خاکستری جامعه پای صندق های رای بوده است . قشری که الزاما با دستور یا تکلیف پای صندق نمیآیند بلکه فقط زمانی حاضرند پای صندوق بیایند که واقعا احساس کنند که با رای آنها قرار است تغییر جدی رخ دهد در این شرایط است که برای نوشتن رای خود وقت میگذارند .
** اعتماد از دست رفته اصلاح طلبان
عملکرد سرشار از انتقاد دولت برای اصلاح طلبان بسیار گران تمام شده است و نتیجه آن نیز از دست دادن اعتماد جامعه است . از سوی دیگر تاکتیک ائتلاف اصلاح طلبان در مجلس دهم با اصولگرایان معتدل این ناامیدی در سطح جامعه دامن زده است که شاید اصلاح طلبان دیگر نتوانند اصلاحات مدنظر بدنه جامعه را دنبال کنند .
22
بجای این دلالیل بی منطق بهتر نیست اصل اتفاق به پای صندوق نیامده مردم را بررسی کنید ؟ که مهمترینش : بیکاری فقر اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فاصله طبقاتی اصحاب قدرت و ثروت با اکثریت مردم و کمرنگ شدن نقش مجلس و رئیس جمهور در اداره کشور و قانونگذاری و اعمال قدرت نهادهای غیر انتخابی و ده ها دلیل اجتماعی دیگر که موجب بی اعتمادی ملت گردیده . پس بجای پوشاندن این عیوب اشکار فقط شکست اصلاح طلبان را نبش قبر نکنید. این رای حداقلی را هم پیروزی اصولگرایان ندانید ( که عین شکست است) علت قهر مردم را مرتفع کنید. ..
من به این دسته اخبار میگم اخبار توجیهی .. مردم تهت فشار هستن اصلاح طلبها فقط دنبال مسایل جناحی و منافع خودشون موقعی که به نفعشون باشه میگن باید ما بیاییم سر کار تا رقیب ترسناکه نیاد .. وقتی اومدن با عملکرد ضعیفشون آخر دبه میکنن که اصلا ما نبودیم اصلا اختیار نداریم نمیگذارند کار کنیم و این آخریشم که خیلی جالبه میگن با اصولگرا ها ی معتدل ائتلاف کرده بودیم و اگرم نتیجه خوب نیود بازم بخاطر اونا بوده .. من یاد گرفتم به کسی که مسئولیت عمل و حرفشو (هرچند که اشتباه باشه) به عهده نمیگیره به هیچ وجه اعتماد نکنم . جناح منفعت طلب = همیشه طلبکار
این انتظاراتی که شما دارید اصلا با 98 درصد رای مردم پایمال شده شما خودت برو یه دولت تاسیس کن و هرکاری دوست داشتی بکن آخرش هم میشی مثل شاه یا قذافی یا یکی دیگه از نوکرهای اسراییل و امریکا هدف از انتخابات وکالت دادن به تعدادی از مردم تا به نمایندگی از ما حرف ما را در چهار چوب نظام جمهوری اسلامی بزنن نه اینکه خط قرمزهای چرت وپرت رو رد کنن ولی دوزار به ملت فکر نکنند
دلیل اصلی عدم شرکت مردم در انتخابات حذف مجلس در تصمیم گیری های اساسی. نظارت استصوابی و انتصابات است نه چیز دیگری لطفا ادرس غلط به مردم ندهیدمثلا ایا مجلس می تواند طرح برقراری ارتباط با امریکا و اسراییل را تصویب کن محال است می تواند نظارت استصوابی را لغو کند محال است . می تواند مانع از اعزام نیروهای نظامی به سایر کشورها شود محال است و .... اینها باعث بی ارزش شدن رای و انتخابات شده اند نه چیز دیگری
اگه خود پدر خانده اصلاحات هم میومد فکر نکنم رای میاورد
هرکس کارآیی داشته باشدودرمسیرانقلاب گام برداردوپیروخط رهبرباشداصلاح طلب باشدوچه اصولگرافرق ندارد
مردم به تدریج فهمیدن که انتخابات در ایران کاملاً با نظارت استصوابی تشریفاتی و بی خاصیت است.واگرحتا آمار اعلام شده را درست فرض کنیم ۷۵ درصد مردم تهران آگاهانه در انتخابات شرکت نکردند.
چون داور به نفع میگیره