بهنام کدام پدر؟ «پدرسالار» یا «پدرخوانده»
سید ناصر نعمتی / کارشناس فرهنگ و رسانه
تیغ سانسور رسانهها بهاندازهای که چهره پدرها را در تاریخ فرهنگ و هنر تراشیده و نمایش غیرواقعی از آن ارائه کرده کمتر پدیدهای را اینگونه مورد لطف قرار داده است! پدرهایی که صنایع رسانهای برای ما به نمایش گذاشتهاند را باید با ذرهبین بین خانوادهها جستجو کرد. واقعا پدر شما شبیه کدام یک از این تصاویر است؟ «پدرسالار» یا «پدرخوانده»
خانواده بهعنوان یکی از کانونهای ارتباطات اجتماعی و اصیلترین آنها، کمتر مجال پیدا کرده از لابلای واژهها و تصاویر ژورنالیستی یا قابهای سینما و تلویزیون تصویر سالمی از خود نمایش دهد و آنچه تاکنون دیده شده کاریکاتورهایی است که بزرگنمایی و غلو در آنها برای برجستهسازی یک آسیب (هرچند با نیت هشدار و درمان)، به تصویر کلی این نهاد ضربه وارد کرده است. نقش پدر در این میان بیش از سایر اعضای خانواده دستخوش این نمایش کاریکاتوری بوده به گونهای که به سختی میتوان لابلای تصاویر و تعابیر رسانهای، موجود سالمی «بهنام پدر» پیدا کرد. این بازنمایی طبیعی است؟
ریشهیابی این گونهی نمایش از «پدر» اگر درگیر توجیهات رایج سوژهپردازانه برای این تصویرسازی نشود شاید بتواند راه پیش روی تولیدات رسانهای را روشنتر سازد. پدرهای آینده در تقسیم نقش «خیر و شر» در قصههای سینمایی به «نقش اول» بیشتر نیاز دارند. این کلیشه که مردِ شرّ قصه جذابتری برای مخاطب خواهد شد را باید شکست تا تصویر مرد مطلوب در ارتباطات اجتماعی بهبود پیدا کند.
شاید برخی برجستهسازی نقشهای منفی و کاریکاتورهای زشت از پدرها در تصاویر رسانهای را جزو ویژگیهای این صنعت و آن را از چارچوبسازیهای رایج بدانند اما نقطه مقابل این ماجرا چیست؟ تقریبا هیچ تصویر قابل اتکا و سالمی از نقش «پدری» نمیتوان در خاطرهی رسانهای جامعه یافت یا اگر پیدا شود آنقدر کمرنگ است که برآیند تصویرهای موجود میشود «تصور»هایی ناقص و ناقض اصول ارتباطات اجتماعی.
این تصورها چهره دوستداشتنی پدرها را برای نسل بعد تحت تاثیر قرار میدهد اگر نگوییم که نسل کنونی نیز از آن بهره برده است! برای همین است که شاید نتوانید میدان پدر را به راحتی در شهرها پیدا کنید اما میدان مادر به عنوان یک تصور سالمتر که مجسم شده، بهراحتی پیدا میشود.
منبع: خبر فوری
17