موج سنگین اعتراض مجازی به چسب هل
همهچیز از یک جشن تولد شروع شد؛ تولد مدیرعامل کارخانه چسب هل. خوشحالی ساختگی کارگران و فاصله عجیب طبقاتی بیش از حد توی ذوق میزند. دکتر خلیل نظری مالک این کارخانه است سال ۲۰۱۷ در یک جشنواره اختراعات برای حل مشکل ریزگردها با اختراع چسب گیاهی اسمش را سرزبانها انداخت. اما فراگیری موضوع آنقدر نبود که ذهنمان را درگیر کند. ۲۷ مرداد ۹۶ با پخش شدن عکسهایی از قوانین استخدامی این مجموعه بیشتر از قبل رسانهها روی نامش زوم کردند.
به گزارش خبر فوری به نقل از گُلوَنی :
کیم جونگ هل وارد میشود
گزارش تصویری همان تولد باعث شد که نوعی خشم عمومی در فضای مجازی دامنگیر تیم مدیریت این کارخانه شود. انتشار فایل پیدیاف قوانین این مجموعه باعث شد که این خشم عمومی هدفمندتر شود. قوانینی بسته که در آن میزان ارزش ریالی و سودآوری آدمها برای کارخانه ملاک اصلی است. متممهایی مثل استفاده از کلمه "این دفعه" ممنوع است یا استفاده از سرویس بهداشتی فقط برای ۱۰ دقیقه مجاز است، باعث شد دیکتاتوری تم اصلی خیلی از خرده قانونها باشد.
ماندن یا نماندن، مسئله این است
نبود سندیکای کارگری یکی از معضلات اصلی در مسائل مشابه است، استفاده تمام قد از کارگران بدون اعطای تسهیلات خاص زمینه بروز مشکلات روحی در بین این اقشار است. فشار اقتصادی هم همیشه هست. ظاهراً این کارخانه با پیشفرض حقوق دو برابر عرف جامعه جلوی اعتراضات را میگیرد اما بندهایی از قوانین نشان میدهد مدیرعامل با پرداخت وام به کارگران کمی مشکل دارد. جریمههای ۱۲۰ هزار تومانی در صورت نقض قوانین و اطلاق عنوان صدقه به این جریمهها باعث میشود ایده پرداختهای صندوق قرض الحسنه به کارگران به مراتب کارآمدتر بهنظر برسد. قوانین بسته این کارخانه باعث میشود بعد انسانی روابط در محیط کار دچار چالشهای اساسی شود باید دید آیا عنوان بخش خصوصی میتواند وسیلهای برای توجیه ظلم به کارگران در محیطهای کاری شود.
چسب هلها زیادند
بازار کار، پر از کارفرماهایی با ایدههای خلاق روی کاغذ است. رسانهای شدن ماجرای این کارخانه میتواند ضربه مالی سنگینی به این کارخانه وارد کند. کارخانههایی از این دست زیادند. با قوانین شخصی که در ظاهر باعث رونق اقتصادی میشوند. مشکل اینجاست که زیر ساختهای جامعه با مدینه فاضله چینی_کرهای آنها در تضاد است. ما نه به اندازه آنها درگیر رقابت میشویم نه مانند آنها از نظر مالی تٲمین میشویم. چسب هل شاید رٶیای ساختن یک گوگل کوچولو را در سر داشته باشد اما تا چیزی شبیه یک کارخانه تمام قد بودن راه درازی در پیش است.
کمپینهای نه به انحصارطلبی
بهنظر میرسد کمپینهای نه به انحصار طلبی مدیران در راهند. می توان روی آنها برای کاهش آمار بیگاری از کارگران و القای قوانین غیرمنطقی و غیرعرفی به آنها حساب باز کرد. شاید فردا کارخانه یا واحد صنعتی شما سوژه کاربران مجازی شود برای دور ماندن از این جنجال قوانین افراط گرایانه را تعدیل کنید. جلوی خشم کاربران مجازی خیلی دوام نمیآورید.
35
ما چون چيزي بنام فرهنگ سازماني در ايران نداريم و باري به هر جهت هستيم برايمان اين گونه مباحث غير قابل هضم است.اما شما اگر يك يهودي را استخدام و در قرارداد ايشان ذكر كنيد بايد نماز بخواند او با عنايت به اينكه هيچ اعتقادي به اسلام و آميزه هاي اسلامي نداشته باشد نماز خواهد خواند.