یادداشت؛ حسین محمدی فام

معرفت یا رؤیت امام زمان(ع)؟

دیدار امام زمان(عج) در صورتی مطلوب است که اولاً معرفت درستی به مقام ایشان پیدا و ثانیاً با ترک گناهان و انجام صحیح واجبات و مستحبات، رضایت قلبی ایشان را جلب کنیم.

معرفت یا رؤیت امام زمان(ع)؟

در آستانه عید بزرگ نیمه شعبان و سالروز ولادت حضرت مهدی(عج)، خوب است به این مسأله مهم بپردازیم که پرداختن به بحث رؤیت آن حضرت تا چه میزان از اهمیت برخوردار است و به عبارت دیگر آیا ما باید به دنبال دیدار آن حضرت نیز باشیم و یا خیر؟ برای پاسخ به این سؤال، باید در وظائفی که نسبت به ایشان داریم بازنگری کرده و جایگاه مسأله رؤیت را در آن بیابیم.

اولین وظیفه هر شیعه نسبت به امام زمانش، معرفت و شناخت اوست. پیامبر اکرم(ص) در روایت متواتری فرمود: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة؛ هر که بمیرد در حالی که امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است.»(1) همین حدیث در منابع اهل سنت نیز با کمی تفاوت اینطور آمده است: «مَنْ مَاتَ بِغَیرِ إِمَامٍ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً؛ کسی که بدون امام بمیرد، به مرگ جاهلی مرده است.»(2)

مسلماً منظور از معرفت در این روایت نبوی، شناخت نام، کنیه و تاریخ ولادت و مانند آن نیست؛ بلکه منظور از شناخت، آگاهی پیدا کردن به جایگاه امامت و ولایت، شناخت صفات معنوی آن حضرت و دانستن وظایف ما نسبت به وجود امام است. اگر کسی اینگونه شناختی نسبت به امام زمانش نداشته باشد به مرگ جاهلی از دنیا می‌­رود، یعنی کافر و بی‌دین پا به عالم برزخ و قیامت می­‌گذارد.

در روایتی داریم که امام صادق(ع) به زراره فرمود که اگر دوران غیبت قائم ما را درک کردی به این دعا مداومت کن: «... اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی؛ خدایا حجتت را به من بشناسان، زیرا اگر تو حجتت را به من نشناسانى از طریقه دینم گمراه میشوم.»(3) پس ما قبل از پرداختن به رؤیت و زیارت امام زمانمان باید او را درست بشناسیم و هرگاه شناخت و معرفت حقیقی حاصل شد، به مسأله دیدار روی نورانی ایشان بپردازیم.

دومین وظیفه مهم ما در دوران غیبت، اطاعت از دستورات آن حضرت و آباء گرامی ایشان است که در یک کلمه خلاصه می‌شود: "تقوا". ما باید پیش و بیش از آنکه به فکر دیدار حضرت باشیم، به فکر رضایت ایشان باشیم وگرنه به فرض که توفیق شرفیابی به محضر ایشان فراهم شود، آیا در صورتی که ایشان از ما و اعمال ما ناراحت باشد، آن دیدار سودی برای ما خواهد داشت؟ و یا جز شرمساری و خجالت‌زدگی چیزی عائدمان خواهد شد؟

لذا حضرت صادق علیه‌السلام فرمود: «اِنَّ لِصاحَبِ هذا الاَمرِ غیبة فَلیَتَّقِ اللهَ عبدُه ولیَتَمَسَّک بِدینِه؛ به یقین برای صاحب این امر غیبتی است، پس بنده خدا باید تقوای الهی پیشه کند و به دینش چنگ زند.»(4) تقوا در معنای دقیقش یعنی عمل به همه فرائض و واجبات و ترک همه محرمات و گناهان. حال سؤال اینجاست آیا من که هنوز اهل تقوا نشده‌­ام و بسیاری از واجبات مانند امر به معروف و نهی از منکر را سبک شمارده‌­ام و خدای ناکرده به برخی گناهان مبتلا هستم، چگونه دم از اشتیاق به زیارت آن حضرت بزنم؟ حتی اگر تشرفی حاصل شود، وقتی ایشان از اعمال من ناراضی است، آن دیدار چه نفعی برای من خواهد داشت؟

خود آن حضرت تصریح کرده است که اگر شیعیان ما اهل تقوا باشند، زیارت ما از آنان سلب نمی‌­شود: «وَ لَوْ أَنَّ أَشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا یَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ؛ اگر چنانچه شیعیان ما -که خداوند به طاعت خود موفّقشان بدارد- در راه وفا به پیمانی که بر عهده دارند همدل می‌شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد و سعادت دیدار زودتر نصیب آنان می‌شد، دیداری بر مبنای شناخت راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما. پس ما را از ایشان دور نمی‌دارد مگر آن دسته از کردارهایشان که برایمان ناپسند و ناخوشایند بوده و از آنان روا نمی‌داریم و خداوند یاری کننده است و ما را کفایت می‌کند و وکیل خوبی است.»(5)

دقیقاً در این پیغام امام زمان(عج) بر دو چیز تأکید شده است:

وفا به پیمان الهی(تقوا) و دوری از کارهایی که برای امام زمان(عج) ناپسند است.
رؤیت و مشاهده بر مبنای شناخت و معرفتی حقیقی.
پس دیدار امام زمان(عج) در صورتی مطلوب است که ما اولاً معرفت درستی به مقام ایشان پیدا کنیم و ثانیاً با ترک گناهان و انجام صحیح واجبات و مستحبات، رضایت قلبی ایشان را جلب کنیم. در آن صورت است که طلب زیارت و رؤیت آن وجود نورانی معنا پیدا می‌­کند، در غیر این صورت، به قول مرحوم استاد ما هر زیارت و دیداری به کار نمی‌­آید، عمر سعد و شمر هم در کربلا امام حسین(ع) را دیدند...

در پایان و در آستانه سالروز ولادت آن حضرت از خداوند متعال طلب می­‌کنیم که با معرفتی حقیقی و وجودی عاری از گناه و معصیت این فراز دعای عهد(6) را در حق ما به اجابت برساند:

اَللّـهُمَّ اَرِنیِ الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ وَ اکْحُلْ ناظِری بِنَظْرَة منِّی اِلَیْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ ، وَ اَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بی مَحَجَّتَهُ . . . ؛ خدایا بنمایان به من آن جمال ارجمند و آن پیشانى نورانى پسندیده را و سرمه وصال دیدارش را به یک نگاه به دیده‌ام بکش و شتاب کن در ظهورش و آسان گردان خروجش را و وسیع گردان راهش را و مرا به راه او درآور...

1ـ شیخ کلینی، کافی، ج3، ص58 و شیخ صدوق، کمال الدین، ج2، ص409

2ـ ابن حنبل، مسند احمد، ج28، ص88
3ـ شیخ کلینی، کافی، ج1، ص342
4ـ شیخ کلینی، کافی، ج2، ص132
5ـ شیخ طبرسی، الاحتجاج، ج2، ص479
6ـ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان

منبع: تسنیم

24

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • ناشناس
    0

    فرق انتظار فرج خدا پسندانه با انتظاری که در تصور بشر است چیست؟ --- انتظار فرج در زمان شدتها و مصیبتها و بلایای بزرگ بمعنای انتظار رحمت الهی با استغفار از گناهان و تعهد در محضر همه جایی خداوند به ترک معصیت و عدم بازگشت به آن با دعا و نیایش صادقانه به درگاه خداوند حاضر وناظر و توانای مطلق همراه با انجام اعمال صالحه ی خداپسندانه برای ایجاد گشایش و رفع بلا و آسان سازی مصیبتها در دین توصیه شده است. انتظار و توقع فرج در ظهور بنده ای که بی تردید توانی فرا تر از توان توصیف شده ی پیامبران در قرآن برای او تعیین نگردیده و با هیچ اصل عقلی و منطقی قابل اثبات نیست نمی تواند پایه دینی اصیل در وحی الهی ازجانب خداوند داشته باشد. این گونه انتظار چون همواره در معرض سوء استفاده ی دین فروشان و مذهب فروشان شیاد قرار دارد هرگز باهیچ دلیلی قابل باور نیست که از جانب خداوند حکیم مطلق در دین الهی توصیه شده باشد بلکه ساخته و پرداخته اندیشه های ناقص ذهن بشر است. --- گرامی داشت کدام آیین دینی با انجام کارها و مراسم و مناسک و شعایر من در آوردی خرافه آلود با هدر دادن اموال و داراییها بی هیچ گونه بازده مثبت و سازنده که توسط بشر انجام می گیرد در قرآن توصیه شده و با کدام دلبل عقلی قابل اثبات و پذیرفتنی است؟؟؟!!!

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها