خاطرات آیتالله هاشمی؛ ۱۱ خرداد ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶؛
وزير اطلاعات اجازه خواست كه خبر تسليم شدن شيخ علی تهرانی را به رسانهها بدهد / محسن راجع به شرارتهاى باند دلال در ارتباط با طرحهاى نفت و گاز گزارش داد
«شب میهمان رهبرى بودم، درباره سفر به عربستان و تركيه، وضع طرحهاى مهم توسعه خراسان و تجزیه استان خراسان و مسایل انتخابات مجلس و آينده كار دولت و وضع فرماندهى سپاه صحبت شد.»
خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
دكتر [محمدعلي] نجفى، [وزير آموزش و پرورش] آمد، به كانون پرورش فكرى كودكان و نوجوانان رفتيم. در بين راه توضيحات داد. از كتابخانه مرجع، تابلوهاى آموزشى، كتابهاى برنده، جوايز و كارگاههاى تصوير و فيلم و كارتونسازى بازديد كرديم. در اجتماع آنها به سرود و گزارش گوش داديم و من صحبت تشويقآميز كردم. به نيازها گوش دادم و وعده كمك براى كتابخانههاى سيار و تكميل ساختمان در دست احداث دادم. مصاحبه نمودم. از مدرسه شاهد در همان خيابان بازديد كردم و براى دانشآموزان صحبت كوتاهى نمودم.
در كنار پارك ساعى بوديم. با تقاضاى [آقاي غلامحسين كرباسچي]، شهردار تهران از پارك بازديد كرديم. بدون اطلاع قبلى، پياده از پارك گذشتيم. مردم هم حضور داشتند و تعجب كرده بودند. پارك را خيلى تميز و جالب درست كردهاند.
به دفترم رفتم. عقد ازدواج يكى از كاركنان مونث نهاد را بستم. آقاى [سيد رضا] زوارهاى آمد؛ مطلب مهمى نداشت. انتظار حذف بعضى از كادرهاى راديكال را دارد. [آقاي غلامرضا آقازاده]، وزير نفت آمد. براى گرفتن سهميه ارزى استمداد كرد و موفقيتهاى خود را در اكتشاف نفت و گاز در دريا توضيح داد.
عصر آقاى [مرتضي] الويرى آمد. براى كارش با رييس سازمان برنامه و بودجه توافق ندارند. شوراى اقتصاد جلسه داشت. خريد كالاهاى اساسى، توزيع سيمان و مقررات مناطق آزاد در دستور بود.
سال ۱۳۷۲
در خانه بودم. محسن آمد. راجع به شرارتهاى باند دلال در ارتباط با طرحهاى نفت وگاز گزارشى داد و مزاحمتهاى آنها براى شركت سازههاى دريايى را گفت. عصر براى شركت در مراسم ورزشكاران باستانى به زورخانه بانك ملى رفتم؛ مراسم باحالى داشتند و هر يك به نحوى هنرنمايى كردند. بازوبند پهلوان [ايوب] بنينصرت از تبريز را دادم. آنها هم بازوبند پهلوانى به عنوان قدردانى به من دادند. درخواست يك ساختمان براى ورزش باستانى كردند؛ پذيرفتم. صحبت كوتاه تشويقآميز نمودم. نزديك غروب برگشتم.
در خيابانها، جامعه روحانيت مبارز و خانه كارگر، عكسها و پوسترهاى تبليغاتى عكس ورزشكاران باستان زيادى از من گذاشتهاند؛ پيغام دادم كه اسراف نكنند. تا آخر شب كارها را انجام دادم.
در خانه بودم. محسن آمد. راجع به شرارتهاى باند دلال در ارتباط با طرحهاى نفت وگاز گزارشى داد و مزاحمتهاى آنها براى شركت سازههاى دريايى را گفت
سال ۱۳۷۳
به مناسبت روز جهانى كودك، از منزل به مركز كانون پرورش فکری كودكان و نوجوانان رفتم. از چند نمايش كارهاى سرگرمى و پرورشى خلاقيت كودكان بازديدكرديم. در آمفىتئاتر، پاى چند برنامه هنريشان نشستيم و گزارش شنيديم. برايشان صحبت كردم.
خيلى شاداب و باروحيه بودند. سرپرستان كتابخانههاى کانون سراسر كشور هم حضور داشتند. همزمان، سازمان بهزيستى هم جشن ديگرى داشت كه عفت و فاطى در آنجا شركت نمودند و براى آنها هم جالب بوده.
تا ظهر كارهاى دفتر را تمام كردم. آقاى عادلى، [رییسکل بانک مرکزی] آمد. گزارش قيمت ارز را داد ؛ به سرعت نزول مىكند و به زير 2300 ريال براى هر دلار رسيده و چند روز پيش 2900 ريال بود. براى سطح نهايى مورد نظر مشورت كرد؛ گفتم بعد از سفر اصفهان، بررسى و تصميمگيرى شود.
آقاى [سیدکمال] خرازى، [نماینده دایم ایران در سازمان ملل] آمد و گفت احتمال ارجاع پرونده جزاير سهگانه [=تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی]، به شوراى امنيت سازمان ملل جدى است. پيشنهاد داشت كه ما پيشدستى كنيم و بند هفت قطعنامه 598 در مورد جنگ ايران و عراق را در مورد امنيت كلى منطقه، فعال نماييم.
بعد از نماز به فرودگاه [مهرآباد] رفتيم و با چند تن از وزرا، معاونان و اعضاى خانواده به سوى اصفهان پرواز كرديم. بعد از استقبال رسمى و افتتاح پاويون فرودگاه اصفهان، به كارخانه ساخت لولههاى قطور حلزونى، عزيمت کردیم. این کارخانه مىتواند تا قطر سه متر، لوله بسازد. ورق را از فولاد مباركه مىگيرد. از بخش خصوصى است؛ بازده خوبى هم دارد. تشويقشان كردم.
به مركز انرژى هستهاى پرواز كرديم. بعد از استماع گزارش آقاى رسولى، از يك رآكتور كوچك تحقيقاتى بازديد کردیم. این رآکتور را با حدود يك ميليون دلار هزينه ارزى، با كمك چينىها ساختهايم؛ قبلاً فرانسه براى ساخت چنين رآكتوري، بيست و پنج ميليون دلار مىخواسته است.
به كارخانه ال - اى - بى در كنار پالايشگاه اصفهان، پرواز کردیم. مدير اجراى طرح توضيح داد؛ پانصد هزار تن ظرفيت ساخت ماده اساسى شويندهها دارد. تاكنون این ماده وارد مىشده است. از نفت سفيد و بنزين خطى میسازند. از كارخانهاي كه 138 ميليون دلار هزينه ارزى برده است، بازديد کردیم؛ با اينكه خودمان نصب كردهايم و با توجه به تجربه و پيشرفت صنايع داخلى، اگر امروز بخواهيم بسازيم، دوسوم آن مبلغ، هزينه ارزى دارد.
به محل بيمارستان نهصدوپنجاه تختخوابى اصفهان پرواز کردیم. مديركل بهدارى استان و ریيس بيمارستان توضيح دادند. از چند اتاق عمل و آزمايشگاههاى مدرن بازديد کردیم. از چند مريض هم عيادت نمودیم. در اجتماع مديران و اساتيد در آمفىتئاتر شركت کردم. پس از استماع گزارش مبسوط آقاى دكتر اسفنديارى و طرح نيازها، منجمله تسريع در دادن اعتبارات و تأخير دريافت وامى كه من از حساب 220 دادهام، صحبتهاى تشويقآميز کردم و نصيحت به بهرهبردارى مناسب و توجه بيشتر به بهداشت نمودم.
شب شده بود. با ماشين به ترمينال مسافربرى جنوب اصفهان رفتيم. شهردار توضيحات خوبى داد. از بخشهاى مختلف بازديد كرديم. تشويقشان كردم؛ كار خوبى است. در مقابل ترمينال، به احساسات مردمى كه اجتماع كرده بودند، پاسخ دادم. به استاندارى رفتيم. بعد از نماز و شام، استراحت کردم. محسن و فاطى و عفت و على هم در استراحتگاهها با من بودند. مهدى به جاى ديگرى رفته بود.
سال ۱۳۷۴
مديران و مربيان و جمعي از كودكان عضو كتابخانه كانون پرورش[فکری کودکان و نوجوانان] آمدند. با سرود و دكلمه و شعرخواني و دادن جايزه به كودكان برندة جوايز بينالمللي و عكس و مصاحبه و گزارش آقاي [محسن] چينيفروشان، [رییس كانون پرورش فكري] و صحبتهاي من گذشت؛ برنامه شاد و باروحي بود.
آقاي [غلامرضا] شافعي، [وزیر تعاون] آمد. گزارش سفر قطر را داد و مشكلاتي كه در راه همكاري با [جمهوری] آذربايجان پيشآمده و دربارة مسافرتها و عبور لوله نفت آذربايجان از ايران، نظرخواهي كرد؛ گفتم توجه به مشكلات آنها هم بشود.
آقاي [محسن] اراكي، نماينده رهبري در انگلستان آمد و براي رونق كارش و تأمين قرض هزينههاي كنگره شيخ انصاري استمداد كرد. آقاي [حسن] روحاني، [دبیر شورای عالی امنیت ملی] آمد. دربارة انتخابات آينده مجلس و مسایل جاري كشور، منجمله رهبري جامعه روحانيت مبارز مذاكره كرديم.
[آقای علی فلاحیان]، وزير اطلاعات، تلفني اجازه خواست كه تسليم.شدن شيخ علي تهراني در مرز را به رسانهها بدهد؛ چند روز پيش تسليم شده و اظهار ندامت دارد و در بازداشت است. خبرش مخفي نگه داشته شده و اخيراً دارد شايع ميشود.
سال ۱۳۷۵
در خانه بودم. تا عصر بيشتر به مطالعه تاريخ مغول گذشت. ساعت چهار بعد از ظهر، براى افتتاح كنگره «امام خمينى و فرهنگ عاشورا» به دانشگاه تهران رفتيم كه با گزارش آقاى [محمد] واعظزاده[خراسانی، دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی] و صحبت من انجام شد. به خانه برگشتم. مهدى، همشيرهزاده آمد و براى حساب سال و پرداخت وجوه شرعيه چك داد.
سال ۱۳۷۶
براى مراسم روز جهانى كودك و افتتاح فاز دوم، به كانون پرورش فکری كودكان و نوجوانان رفتيم. جمعى از كودكان و مربيان بودند. از بخشهاى مختلف، منجمله نمايشگاه و نحوه ساخت فيلمهاى كارتون بازديد كرديم. در آمفىتئاتر، آقاي [محسن] چينىفروشان، [مدیرعامل کانون]، در مورد مراكز كانون در كشور و آمار آثار فرهنگى روي كودكان و نوجوانان گزارش داد و از كمكهاى من قدردانى كرد. چند كودك هم با سرود و دكلمه، از خدمات و محبتهاى من تشكر و گلافشانى كردند. من هم صحبت دلگرمكننده براى آينده كودكان و كارهایىكه براى نسل نوجوان آينده انجام شده، صحبت كردم.
در دفترم پس از انجام كارها، سفير جديدمان از غنا آمد. پس از توضيح سوابق خود و وضع كشور غنا، پيشنهادهایی براى توسعه همكارى داد. تيم كوهنوردان آمدند. عازم صعود به قله هفت هزار مترى در شمال پاكستان هستند. سئوالات زيادى از نحوه صعود و نحوه زندگى در ارتفاعات و نيازها نمودم و به هر يك قرآن و سكهاى دادم و پرچمى كه بناست نصب كنند، تحويلشان دادم.
آقاى محمد حجتى آمد. چند تقاضا داشت. آقاى [سیدمحمد] ميرمحمدى، [دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی] و [محمدرضا] دهقاني، [معاون اور تشکیلات و روشها] آمدند.گزارش نتيجهكار تدوين تشكيلاتكلان كشور را آوردند و با توجه به نتايج انتخابات، سئوالاتى از اوضاع سياسى نمودند. دكتر حبيبى، [معاون اول رییسجمهور] براى امور جارى و دستور جلسه مجمع تشخيص مصلحت نظام آمد و گفت، آقاى [سیدمحمد] خاتمى، [رییسجمهور منتخب] از او خواسته در سمت معاون اولى بماندكه نپذيرفته است. عصر در جلسه هیأت دولت، چند مصوبه داشتيم. آقاى [سیدمحمد] خاتمى، [رییسجمهور منتخب] آمد. توضيحاتى دربارة برنامههاى روزانهاش داد و براى آينده مشورت كرد.
شب میهمان رهبرى بودم، دربارة سفر به عربستان و تركيه، وضع طرحهاى مهم توسعه خراسان و تجزیه استان خراسان و مسایل انتخابات مجلس و آينده كار دولت و [اعطای] نشان آقاى كرباسچى -كه موافق نيستند- و وضع فرماندهى سپاه صحبت شد.
منبع: انتخاب
66
خبرفوری این اراجیف چه دردی ازمردم دوا می کند چرا مزخرفات کسی که مملکت را به باد فنا داد را تیتر می کنید