شوخی‌های شبکه‌های اجتماعی؛ بفرمایید آش!

حالا هی ما می‌گفتیم آش غذا نیست یه عده‌تون همیشه مخالفت می‌کردین، فقط لجبازی. بقیه مخالفت‌هاتون هم از همین جنسه.

Reza GhS

الان بری سوپری رشته آش بخری واست میذاره تو مشما مشکی.

حشمت کرایست

‏آش نخورده و دهن سوخته معنی جدیدی پیدا کرد.

روباه نارنجی

‏کم واسه خریدن یه سری چیزا خجالت می‌کشیدیم، از این به بعد تو آش فروشی هم رفتیم باید دستمونو بذاریم رو صورتمون آشنا نبینه.

کئورج جلونی

واسه یه کاسه آش صیغه خوندن ببین برای لوبیاپلو باید چیکار کنن!

Morteza Naemeh

ولی ناموسا شکلاتو با آش نخورید اسهال میشید.

ولادیمیر

سوپ صد، آش پونصد.

میکل عانژ

فوت فتیش‌ها آش پشت پا میخورن.

عطاراف

این پسره تو سریال پدر سر همین چیزا خودشو از پنجره کلاس انداخت پایین و مشخصه که خیلی اذیت شد که این‌بار برای این‌که دست و پاش سالم بمونه صیغه رو قبول کرد.

هاتف

آدم این سریال آقازاده رو میبینه می‌فهمه چقدر تو ایران پسر بودن سخته. هر لحظه ممکنه یه دختر گولت بزنه و از اعتمادت سوءاستفاده کنه.

پویا زد

طرف تا اومد شکلاتو بگیره بچه‌های گشت ریختن تو خونه. الان چند روز تو بازداشتگاه موندن.

خلاصه که آش نخورده و دهن سوخته...

حواس‌پرت

الان تازه دوزاریم جا افتاد که چرا دختر همسایه هی آش میاورد و در جواب نذرتون قبول باشه سر به نشانه تاسف تکون می‌داد.

هاشم

از این به بعد هرکی گفت بریم آش بخوریم بزنید تو دهنش.

نانا

‏اصلا دیدم به سید مهدی عوض شد، بی‌حیا آدم بغل امامزاده صالح آش می‌فروشه؟

OuriapA

‏آش کشک خالته بخوری پاته نخوری پاته = ازدواج فامیلی.

الهه مرداد

شهری که آشکده نداره عاشق زیاد داره.

آقای سنگ

دیدم نسبت به هرچی آشه عوض شد.

دختر گل

دیگه به سربازا نگین آش خور.

مرتضی قربانی