اگر در فضا بميريد، چه بر سر بدنتان خواهد آمد؟

هنگاميکه خدمهي آپولو ۱۱ قرار بود پس از يک گردش ۲۲ ساعته سطح ماه را ترک کنند، دو متن سخنراني روي ميز کار رئيس جمهور وقت آمريکا، ريچارد نيکسون، قرار داشت. در متن سخنراني جايگزين که براي پيشامدهاي ناگوار محتمل آماده شده بود، آمده است: «سرنوشت اينگونه مقدر کرده بود که مرداني که براي اکتشاف صلحجويانه به ماه عزيمت کردند، روي ماه بمانند تا در صلح و آرامش چشم بر جهان فروبندند.» آيا امکان داشت باز آلدرين و نيل آرمسترانگ بقيهي عمر خود را در حال خيره شدن به نور آبي زمين از فاصلهي ۴۰۰ هزار کيلومتري بگذرانند؟
مرگ در فضا از هنگامي که بشر در سفينههاي فضايي قرار گرفت و به فضا رفت، تاکنون ۱۸ نفر از جمله ۱۴ فضانورد ناسا از دست رفتهاند. اين آمار با توجه به تاريخچهي پرتاب انسان با استفاده از موشک به فضا، بدون اينکه بدانيم چه چيزي در انتظار ما است، آمار نسبتا پاييني است. زماني که در مأموريتي مرگومير وجود داشت، کليهي خدمه از بين رفتهاند و هيچکس زنده نمانده است.
اما هرچه به مأموريت ارسال انسان به مريخ نزديکتر ميشويم، احتمال مرگ انسانها در اين مأموريت، چه در مسير رسيدن به مريخ و چه در زمان اقامت در مريخ با آن شرايط سخت محيطي يا هر دليل ديگري بيشتر ميشود. حادث شدن هر مشکلي در مريخ، مثل مشکلات فني يا کمبود غذا، ميتواند منجر به رها شدن خدمهي مأموريت در تبعيد و سرگرداني شود.
هيچ راه حل جايگزيني در ناسا مورد بحث قرار نگرفته و ايدههاي گروههاي خصوصي مانند مريخ يک (Mars One) نيز فعلا در حد يک رؤيا است. اما يک مأموريت حمل انسان مدتي است در حال بررسي بوده و احتمالا تا اوايل دههي ۲۰۴۰ انسان قدم بر مريخ خواهد گذاشت. ناسا براي مأموريت «سفر به مريخ» حدود سه سال زمان براي رفت و برگشت در نظر گرفته، که زمان زيادي براي رخ دادن مشکلات بيشمار محتمل است.
پائول ولپ، زيستشناس اخلاقگراي دانشگاه اموري، ميگويد: «سؤال واقعا جالب اين است که اگر در يک مأموريت فضايي به مريخ يا ايستگاه فضايي، مرگي رخ دهد، چه اتفاقي خواهد افتاد؟ اگر بازگرداندن جسد به زمين ماهها يا سالها طول بکشد، يا اصلا برگرداندن آن به زمين غيرممکن باشد، چه خواهد شد. امروزه فضانوردان با استفاده از فضاپيماهاي روسي سايوز (Soyuz) به فضا فرستاده ميشوند، سپس چند ماه درايستگاه فضايي بينالمللي ميمانند. از آنجا که فضانوردان در هنگام پرتاب در سلامت کامل به سر ميبرند، مرگ در ايستگاه فضايي ميتواند به علت يک تصادف هنگام يک پيادهروي فضايي رخ دهد.
کريس هادفيلد، فضانورد کانادايي و فرمانده سابق ايستگاه فضايي بينالمللي، ميگويد: «در بدترين سناريو، ممکن است اتفاقي در حين پيادهروي فضايي رخ دهد. ممکن است ناگهان در معرض يک شهابسنگ بسيار کوچک قرار بگيريد و نتوانيد هيچ کاري براي جلوگيري از اصابت آن به خود انجام دهيد. اين برخورد ميتواند باعث ايجاد يک حفره در لباس فضايي شما و در عرض چند ثانيه باعث ناتواني و در نهايت نابودي شما شود. اين فضانورد فرضي تنها ۱۵ ثانيه تا از دست رفتن هشيارياش زمان دارد. پيش از اينکه يخ بزند، به احتمال زياد در اثر خفگي يا کاهش فشار ناشي از خلأ ميميرد. ۱۰ ثانيه قرار گرفتن در فضاي خلأ باعث تبخير آب موجود در پوست و خون او ميشود، در حالي که بدن او همچون بالوني پر از هوا منبسط ميشود. ريهها از بين ميروند و اگر تا اين لحظه نمرده باشد، پس از ۳۰ ثانيه فلج ميشود. احتمال مرگ در ايستگاه فضايي بينالمللي کم است و تاکنون هرگز اتفاق نيافتاده است. اما اگر روزي چنين اتفاقي رخ دهد، فضانوردان بازمانده چه بايد بکنند.
براي بدترين اتفاق آماده باشيد تري ويرتس، فضانورد شاتل و ايستگاه فضايي بينالمللي، در دو مأموريت اعزامي به ايستگاه فضايي و يک مأموريت شاتل حضور داشته است. او در مجموع ۲۱۳ روز در فضا سپري کرده است. اما اين فضانورد ميگويد تاکنون هيچگونه آموزشي در خصوص نحوهي رفتار با يک جسد در فضا نديده است. او ميگويد: «من مقدار کمي آموزش پزشکي براي نجات جان افراد ديدهام، اما در اين مورد چيزي نياموختهام. بيانيهي رسمي ناسا به وبسايت Popular Science در اين زمينه نااميد کننده است: ناسا براي همهي خطرات احتمالي راه دور، طرحهاي احتمالي تهيه نکرده است. واکنش ناسا در برابر هر وضعيت پيشبيني نشدهي فضايي در يک فرآيند مشترک و همزمان بين ادارهي عمليات پرواز، ادارهي عملکرد و بهداشت انساني، رهبري ناسا و شرکاي بينالمللي ما تعيين ميشود.
تري ويرتس ميگويد: «در طول سابقهي ۱۶ سالهام به عنوان فضانورد، به ياد نميآورم تاکنون با هيچ فضانوردي در خصوص احتمال مرگ صحبت کرده باشم. همه ميدانيم که اين يک احتمال است، اما در اين مورد تا الان بحث نشده است.»
سياست ناسا در خصوص مرگ که همان پاک کردن صورت مسئله به دليل عدم مواجهه تاکنون است، ممکن است بهنجار نباشد. فرمانده هادفيلد ميگويد: «ساير شرکاي بينالمللي که نيروهاي خود را براي شرکت در مأموريتهاي ايستگاه فضايي بينالمللي آموزش ميدهند، از جمله آژانس فضايي ژاپن (JAXA) و آژانس فضايي اروپا (ESA)، پيشبينيهاي لازم را براي پيشامد مرگ يکي از خدمه در فضا کردهاند».
او ميگويد. ما به اين پيشبينيها شبيهسازي احتمالي ميگوييم که در آن در مورد اينکه با جسد چه کنيم، بحث ميشود». هادفيلد در کتاب خود «راهنماي زندگي براي فضانوردان» در مورد اين شبيهسازيهاي مرگ بحث ميکند. او صحنه را اينچنين ترسيم ميکند: «واحد کنترل مأموريت: ما هماکنون پيام ايستگاه را دريافت کرديم: کريس مرده است. بلافاصله افراد شروع به کار روي اين مشکل ميکنند. حالا بايد با جسد چه کنيم؟ هيچ کيف جسدي در ايستگاه وجود ندارد، پس آيا بايد آن را در يک لباس فضايي در يک کمد قرار دهيم؟ اما با بوي تعفن آن چه کنيم؟ آيا بايد آن را در يک سفينهي تدارکاتي به زمين بازگردانيم و اجازه دهيم به همراه ساير زبالهها با ورود به جو زمين بسوزد؟ يا آن را در حين يک پيادهروي فضايي در فضا رها کنيم.
همانطور که هادفيلد اشاره ميکند، يک جسد در فضا ميتواند مشکلات متعدد تدارکاتي ايجاد کند. اين واقعيت که جسد يک خطر براي سلامتي و محيط است، قطعا بزرگترين نگراني در مورد آن است و پيدا کردن فضايي براي نگهداري آن، نگراني دوم است. از آنجا که ناسا فاقد يک پروتکل براي مرگ ناگهاني در ايستگاه فضايي است، احتمالا فرماندهي ايستگاه در مورد اينکه با جسد چه کنند، تصميم خواهد گرفت.
هادفيلد ميگويد: «اگر فضانوردي حين مأموريت خارج از سفينه بميرد، من ابتدا او را به داخل سفينه ميآورم. احتمالا جسد را در همان لباس تحت فشار نگه خواهم داشت. جسدها در لباس فضايي سريعتر تجزيه ميشوند و ما نميخواهيم بوي تعفن گوشت فاسد شده را خارج از لباس تحمل کنيم و مسموم شويم. پس ما آنها را در لباس فضايي خود در محلي سرد داخل ايستگاه نگه خواهيم داشت تا هم سريعتر تجزيه شود و هم بوي بد آن فضا را در برنگيرد.
در زيردرياييها اگر يکي از خدمه فوت شود و امکان بازگرداندن او به سطح زمين وجود نداشته باشد، جسد را در نزديکي اژدرها که مکاني سرد و مجزا از محل اقامت خدمه است، نگهداري ميکنند. خدمهي ايستگاه فضايي بينالمللي زبالهها را در سردترين مکان ايستگاه فضايي ذخيره ميکنند. آنها با اين کار از ورود باکتري به زبالهها جلوگيري ميکنند و باعث ميشوند بوي بد به يک مشکل تبديل نشود.
هادفيلد ميگويد: «من احتمالا جسد را تا زماني که يک سفينه به خانه برگردد، در آنجا نگه ميدارم تا احتمالا در صورت امکان در صندلي سوم سفينهي سايوز قرار گيرد». همچنين ميتوان آنها را درون يکي از محفظههاي هواي ورودي ايستگاه نگهداري کرد. تشييع جنازهي منجمد خشک ناسا شايد طرحهاي احتمالي ويژه براي يک مرگ ناگهاني نداشته باشد، اما در حال کار در اين زمينه است. در سال ۲۰۰۵ آنها تحقيقي به يک شرکت سوئدي فعال در زمينهي دفن سازگار با محيط به نام پرومسا (Promessa) سفارش دادند. اين مطالعه به طرحي به نام «بازگرداندن جسد» انجاميد که هنوز نياز به آزمايش دارد. اين سيستم از تکنيکي به نام پرومشن (Promession) يعني انجماد خشک جسد استفاده ميکند. به جاي توليد خاکستر از سوزاندن سنتي جسد، در اين روش جسد منجمد يه يک ميليون قطعهي کوچک از گوشت يخزده تبديل ميشود.
در طول اين تحقيق، محققان شرکت پرومسا، سوزان ويگ ماساک و پيتر ماساک با دانشجويان طراح همکاري کردند تا در مورد اينکه اين فرآيند در سفر به مريخ چگونه اجرا خواهد شد، فکر کنند. در زمين، فرآيند انجماد خشک از نيتروژن مايع براي انجماد بدن استفاده ميکند؛ اما در فضا يک بازوي روباتيک، جسد را خارج از سفينه در يک کيسه به حالت معلق نگه ميدارد. جسد به مدت يک ساعت در انجماد خلأ بيرون از سفينه باقي ميماند تا شکننده شود، سپس بازو با ايجاد ارتعاش باعث در هم شکستن جسد به بقايايي خاکستر مانند ميشود. اين فرآيند ميتواند به لحاظ تئوري يک فضانورد ۹۰ کيلوگرمي را به اندازهي يک چمدان ۲۲ کيلوگرمي درآورد که ميتوان آن را براي سالها در يک سفينهي فضايي نگهداري کرد.
انجماد خشک جسد اگر روش انجماد خشک به عنوان يک گزينه انتخاب نشود، ميتوان از گزينهي رها کردن جسد به فضاي بيانتهاي خلأ استفاده کرد. در حالي که سازمان ملل متحد مقرراتي براي رهاسازي زباله در فضا تصويب کرده است، جسد انسان احتمالا مشمول اين مقررات نميشود. کاترين کانلي، از دفتر حفاظت سيارهاي ناسا ميگويد: «در حال حاضر هيچگونه مقررات مشخصي در سياستهاي حفاظت سيارهاي، چه در سطح ناسا و چه در سطح بينالملل، وجود ندارد که در مورد دفن يک فضانورد مرده بهصورت رهاسازي در فضا بحث کرده باشد».
اما در اين مورد خاص، قوانين فيزيک ممکن است بر قوانين بشري غالب شوند. تنها در صورتي اجساد از تعقيب مسير سفينهاي که از آن رها شدهاند، منحرف ميشوند که آنها را به يک موشک کوچک ببنديم و به جهتي ديگر بفرستيم. در غير اين صورت، پس از گذشت سالها و جمع شدن اجساد، سفر به مريخ ناخوشايند و وحشتآور خواهد بود.
مراسم دفن ساکنان مريخ خطرات مرگ در مسير رسيدن به مريخ در مقايسه با اجتنابناپذير بودن مرگ در خود مريخ ناچيز است. ايلان ماسک و شرکت تحت مالکيت او اسپيس ايکس (SpaceX) آشکارا هشدار دادهاند که «اگر ميخواهيد به مريخ سفر کنيد، براي مرگ آماده باشيد». حال اين سوال پيش ميآيد که اگر شخصي در سيارهي سرخ بميرد، چگونه بايد دفن شود؟
اگر کسي در سفينهي فضايي در مسير رسيدن به مريخ بميرد، نگهداري جسد او در فضايي سرد يا فرآيند انجماد خشک ميتواند به عنوان يک راه حل خوب مورد استفاده قرار گيرد. اما در مريخ سردخانهاي وجود ندارد، و سفينههاي فضايي معمولا فضاي اضافهاي براي نگهداري اجساد ندارند.
مرگ در مريخ پس کاشفان مريخ بايد با اجساد چه کنند؟ هادفيلد ميگويد: «به عقيدهي من اگر يکي از خدمه در حين اقامت در مريخ بميرد، ترجيح ميدهيم به جاي اينکه جسد او را به خانه بازگردانيم، آن را همانجا دفن کنيم».
اين کار منطقي به نظر ميرسد، چراکه مسير بازگشت بسيار طولاني است؛ اما اين راه حل، شما را با مشکلات ناشي از آلودگي بالقوه روبرو خواهد کرد. قانون حتي مريخنوردها را به همراه نداشتن ميکروبهاي زمين روي سيارهي خاکي جديد ملزم کرده است. فضاپيماها قبل از پرتاب، بارها و بارها پاکسازي و بررسي ميشوند تا از مناطق قابل سکونت بالقوه در برابر نفوذ ميکروبهاي زميني محافظت شود. اما ميکروبهاي روي يک مريخنورد در مقايسه با باکتريهايي که در يک جسد وجود دارند، ناچيز هستند.
اين مسئله، مشکل حفاظت سيارهاي را حساستر ميکند؛ اما تصور يک قبرستان مريخي چندان دور از ذهن نيست. خانم کانلي از ناسا ميگويد: «در خصوص دفع مواد آلي (از جمله اجساد) در مريخ، تا زماني که همهي ميکروبهاي زميني از بين بروند، محدوديتي اعمال نميکنيم، بنابر اين سوزاندن اجساد ضروري خواهد بود. با اين حال حفاظت سيارهاي نيازمند اسنادي در خصوص دفن خواهد بود تا از عدم آشفتگي مأموريتهاي آينده اطمينان حاصل شود».
اما لزوما با همهي مردگان به عنوان يک بار اضافه رفتار نميشود. بعضي از اجساد درواقع نجاتدهندهي زندگي افراد خواهند بود.
بدترين سناريو فضا ممکن است يک مرز نهايي باشد، اما هميشه اينگونه نبوده است. بشر هزاران سال را صرف پيمودن مناطق دشوار و قرار گرفتن در معرض انواع موقعيتهاي عجيب و خطرناک براي اکتشاف بوده است. در راه اين هدف هزاران نفر جان خود را از دست دادهاند و در مواردي اين مردگان بودند که درواقع جان رفقاي خود را نجات دادهاند. ذهنتان منحرف نشود، منظور ما فداکاريهاي قهرمانانهي مرگآور نيست، بلکه منظور ما آدمخواري است!
حتي يک ثانيه فکر نکنيد چنين چيزي در فضا امکان ندارد. در کتاب مريخي، نويسنده، اندي واير، در صحنهاي خدمهي سفينهي آرس را به تصوير ميکشد که تصميم ميگيرد براي نجات جان مارک واتني به مريخ برگردد. يوهانسون، اپراتور سيستمهاي سفينهي آرس و کوچکترين عضو خدمهي مأموريت (که به کمترين ميزان کالري نياز دارد) به پدرش ميگويد که گروه يک نقشه به عنوان آخرين راه براي رسيدن به مريخ در صورت عدم ارسال تدارکات توسط ناسا براي آنها در نظر دارد. او توضيح ميدهد: «همه ميميرند بهجز من، آنها همه با خوردن قرص فورا خواهند مرد و ديگر نيازي به مصرف کردن غذا نخواهند داشت». پدرش ميپرسد: «پس تو چگونه زنده خواهي ماند»؟ او ميگويد: «تنها منبع غذا استفاده از تدارکات نيست.»
در حالي که نقشهي خدمه براي مبادرت به خودکشي براي نجات يک عضو گروه دور از ذهن به نظر ميرسد، کاملا هم بيسابقه نيست. زيستشناس اخلاقگرا، پائول ولپ، ميگويد: «اين يک سنت ديرينه است. انسانها براي نجات سايرين خود را به کشتن دادهاند و در واقع از ديدگاه مذهبي اين موضوع کاملا پذيرفته شده است. نميتوانيم قرعهکشي کنيم که قصد داريم چه کسي را بکشيم و بخوريم، اما در مقاطع مختلف زماني، افرادي را ديدهايم که براي نجات جان دوستان خود روي نارنجک پريدهاند».
ولپ ميگويد: «مکتب فکري آدمخواري براي حفظ حيات بر دو نوع تقسيم شده است. يکي از اين مکاتب ميگويد حتي اگر براي جسد احترام بسيار زيادي قائل باشيم، حفظ حيات در اولويت قرار دارد و اگر تنها راه زنده ماندن شخصي خوردن يک جسد باشد، قابل قبول است؛ هرچند مطلوب نيست.»
مريخ داراي منظرهاي بسيار خشک و مرده است. اگر چيزي مانع از تأمين غذاي مأموريت شود، گزينهي ديگري به عنوان جايگزين وجود نخواهد داشت. اما هيچيک از آژانسهاي فضايي، سياستي رسمي در خصوص آدمخواري اهالي مريخ ندارند؛ البته تا کنون نداشتهاند!
سفري به خلأ تاريخچهي سفر به فضا در مقايسه با تاريخچهي وجود انسان بسيار کوتاه است؛ اما در همين مدت اندک توانسته مرزهاي اکتشاف خود را تا هزاران سال گسترش دهد، و بدون شک ما اين راه را با وجود خطرات آن ادامه خواهيم داد. هر فضانورد يا گردشگر فضايي که آرزوي سوار شدن بر يک سفينه براي سفر به مريخ در سر داشته باشد، در نهايت مجبور است با حقيقت مرگ، چه ناگهاني و چه آرام، دست و پنجه نرم کند.
ناسا شايد براي فضانورداني که با آپولو به ماه رفتند، يک طرح احتمالي رسمي منتشر نکرده باشد، اما قطعا براي از دست دادن خدمهي آن مأموريت آماده بوده است. ويليام سافاير، نويسندهي متن سخنرانيهاي رئيسجمهور سابق آمريکا، ريچارد نيکسون، در زندگينامهي خود از پرتاب بسيار حساس و شکنندهي آپولو ۱۱ ياد کرده است. او نوشته: «ميدانستيم که فاجعه به شکل يک انفجار ناگهاني رخ نخواهد داد. ممکن بود فاجعه به شکل گير افتادن فضانوردان در ماه با وجود ارتباط آنها با مرکز کنترل مأموريت اتفاق افتد و در نهايت منجر به مرگ آرام آنها در اثر گرسنگي شود يا آنها بهعمد ارتباط خود را قطع کنند که حسن تعبيري براي خودکشي است.»
در حقيقت ناسا براي قطع ارتباط با فضانوردان گير افتاده و تجويز يک مراسم رسمي دفن در دريا براي آنها برنامه داشت. اما حتي با وجود اين فرض وحشتآور، همه ميدانستند که آنها به ماه قدم خواهند گذاشت. در بخشي از متن سخنراني جايگزين نيکسون آمده است: «افرادي ديگر راه آنها را ادامه خواهند داد و راه بازگشت به خانه را خواهند يافت. جستوجوي انسان متوقف نخواهد شد. اما اين مردان پيشگامان ما بودند و همواره در قلب ما، بهترين خواهند ماند.»
با ورود ما به عصر جديدي از اکتشافات فضايي که قطعا پر از پرتابهاي موشک و مأموريتهاي انساني خواهد بود، فکر کردن به مرگ بر انديشهي هر يک از اعضاي خدمه و تصميمگيرندگان مأموريت سايه خواهد انداخت.
تري ويتس فضانورد شايد هرگز در يک گپ معمولي هنگام نوشيدن قهوه با دوستانش دربارهي مرگ صحبت نکرده باشد؛ اما قطعا ميدانست هنگام پرتاب به فضا چه خطراتي در انتظارش هستند. او ميگويد: «هر تلاش بزرگي با خطر همراه است و من اعتقاد دارم به خطرش ميارزد. ما آگاهانه خطرات اجتناب ناپذيري را که با آنها روبرو هستيم، ميپذيريم».
فضانورد شاتل، مايک ماسيمينيو، مانند بيشتر اکتشافگران، بيدرنگ ميگويد قبول اين خطرات ارزشمند است. او ميگويد: «اين خطرات در راه افزايش آگاهي ما هستند. من فکر ميکنم پذيرفتن اين خطرات ارزشش را دارد. اکتشاف هميشه با جانفشاني همراه بوده است و مطمئنم همواره اينگونه خواهد بود.»
گزينههاي واقعبينانه براي يک عضو فوت شده در مأموريت يعني آدمخواري، نگهداري در زبالهدان سرد سفينه، انجماد خشک و تبديل به يک ميليون دانهي يخزده، همگي فاقد شأن و منزلت همراه با شکوه پروازهاي فضايي هستند. اما ولپ معتقد نيست که بشر کار سختي در تنظيم واقعيتهاي تلخ رفتار پس از مرگ در فضا داشته باشد. ما پذيرفتهايم که کاشفان زمين هم در صورت مرگ در زمين، ممکن است از داشتن يک مراسم تشييع آبرومند محروم شوند. ولپ کوه اورست را به عنوان نظير زميني مأموريتهاي آيندهي مريخ ميبيند. اگر کسي در اورست بميرد، جسد او همانجا خواهد ماند؛ تا ابد.
هر سال حدود ۸۰۰ نفر تلاش ميکنند به قلهي اورست قدم گذارند و هر سال تعدادي از آنها در اين راه جان خود را از دست ميدهند. و سپس ۸۰۰ نفر ديگر در سال بعد براي همين هدف تلاش ميکنند. اين افراد ميخواهند اولين باشند، بهترين باشند و چيزي شگفتانگيز و نادر کشف کنند. اين عزم بلند با خطر پرداخت قيمت نهايي، يعني جان، همراه است.
ولپ ميگويد: «اگر به فکر صعود به اورست باشيد، بايد بدانيد که اگر جان خود را از دست دهيد، همانجا باقي خواهيد ماند». در اورست هيچ روش تجملي براي مراسم دفن و هيچ راهي براي بازگرداندن منطقي جسد به خانه براي تشييع وجود ندارد. بيش از ۲۰۰ جسد در اين کوه وجود دارند و بعضي از آنها در روزهايي که پوشش برف سبکتر است، قابل ديدن هستند. هر کس به اين کوه صعود ميکند، بايد بهياد داشته باشد که با اين کار براي شانس رسيدن به قله، جان خود را به خطر مياندازد و شانس داشتن يک مراسم تشييع آبرومند را از خود ميگيرد. ولپ ميگويد: «همه به سادگي اين را ميپذيرند. اين بخشي از صعود به اورست است.»
شايد شما هم مثل ما فکر نميکرديد اين بحث تا اين حد جنجالي و چالش برانگيز باشد. سرنوشت ما پس از مرگ در فضا ممکن است پيچيدهتر از آن باشد که تاکنون تصور ميکرديم. نظر شما چيست؟
منبع: آخرین خبر
15