رهبر معنوی طالبان که بود؟
مولانا سمیع الحق که روز گذشته کشته شد، اداره کننده و مدیر مدرسه حقانیه و پدر معنوی طالبان بوده است.
به گزارش خبر فوری ، روز گذشته پلیس پاکستان تایید کرد که مولانا سمیع الحق؛ رهبر جمعیت علمای پاکستان که به پدر معنوی طالبان افغانستان مشهور است، کشته شده است.
طبق اظهار نظر پلیس و شاهدان مهاجمان افرادی ناشناس بوده اند و جمعه شب پس از حمله به خانه ملا سمیع الحق در شهر راولپندی پاکستان او را با ضربات چاقو کشته اند.
سمیع الحق اداره کنند مدرسه حقانیه بود که گفته میشود صدها نفر از اعضای طالبان از جمله ملا عمر، رهبر پیشین در آن آموزش دیدهاند.
اما مولانا سمیع الحق که بود و چرا او را پدر معنوی طالبان میدانند؟
مولانا سمیعالحق، رهبر جمعیت علمای اسلام پاکستان بود و دو دوره عضویت مجلس سنای این کشور را داشت (از ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۷).
پدر او مولانا عبدالحق چند دهه پیش در اکوره ختک، شهر کوچکی در ایالت خیبرپشتونخواه پاکستان، مدرسه دینی حقانیه را تاسیس کرد که بعدها با هزاران شاگرد به پسرش سمیعالحق به میراث ماند.
صدها دانشآموز مدرسه حقانیه طی چند دهه در افغانستان در برابر دولتهای مختلف افغانستان جنگیدند و پس از سقوط حاکمیت گروه طالبان در افغانستان، سمیع الحق افغانستان را کشور "اشغال شده" میخواند.
بیشتر رهبران طالبان شاگرد سمیع الحق بوده اند. نقل است که مولانا سمیعالحق، ملا عمر، رهبر پیشین طالبان را از شاگردان برجستهاش خوانده بود و او را "انسان فرشتهمانند" توصیف کرده بود.
شخصیت و طرز تفکر سمیع الحق همیشه مورد توجه بوده است. بسیاری او را به علت حمایت از طالبان شماتت میکردند و برخی هم بخاطر حمایت سمیعالحق از جهاد علیه شوروی در افغانستان و برخی اقدامات مانند فتوای مشروع بودن واکسن از او حمایت مینمودند.
اما برای فهم بهتر مواضع فکری او باید در مورد مدرسه حقانیه بیشتر دانست.
مدرسه حقانیه
مدرسه یا دارالعلوم حقانیه مبلغ عقاید جنبش دیوبندی از شاخههای مذهب سنی است و در راستای اهداف و افکار دارالعلوم دیوبند تأسیس شد. با توجه به محتوا و روش آموزش در این حوزه و همچنین سوابق طلاب آن، به این مدرسه لقب دانشگاه جهاد دادهاند.
دیوبَندی نام یک جنبش اسلامی از شاخه سنی صوفی است که ازهندوستان آغاز شد و در دوران معاصر به افغانستان، آفریقای جنوبی و بریتانیا نیز گسترش یافتهاست.
دیوبندیان، در اعتقادات ماتریدی( مکتبی کلامی که شباهت بسیاری با اشاعره دارد و اصولا راهی میانه را بین اهل حدیث و معتزله میجوید) و در فقه حنفی مذهباند و اما در طریقت بیشتر پیرو شاه ولیالله دهلوی بوده و او را بزرگ طریقت خود میدانند.
دهلوی نهضتی عرفانی_جهادی در هند به وجود آورد. این نهضت در آغاز به منظور اصلاح اندیشههای دینی و خرافاتزدایی ایجاد شد اما کم کم به یک جریان سیاسی و جنبش اجتماعی در هند مبدل کردند. این جریان در برابراستعمار بریتانیا بر هند موضع سیاسی تند اتخاذ نمود و به همین دلیل هوادارانی زیادی را به دست آورد.
عقاید دهلوی بر مکتب دیوبندی تاثیر بسیاری گذاشت و از آن طریق به مدرسه حقانیه راه یافت. بنابراین، اندیشه حاکم مدرسه حقانیه را میتوان به نوعی گرایش صوفیانه و در عین حال جهاد گرا دانست. اندیشه ای که در ترویج و البته قدرت گیری طالبان هم نقش بسیاری داشته است.
38