حضرت زهرا(س) عطیه الهی است/ ولایت مطلقه فاطمه(س) بر کل عالم امکان

آیت الله صدیقی گفت: حضرت زهرا(س) به تعبیر قرآن کریم عطیه الهی است. عطیه بخشش خدا در حد کرم اوست و نمود و نماد دارایی خزائن الهی است.

حضرت زهرا(س) عطیه الهی است/ ولایت مطلقه فاطمه(س) بر کل عالم امکان

آیت الله کاظم صدیقی به مناسبت ایام فاطمه و شهادت حضرت صدیقه طاهره(س) گفت: حضرت زهرا(س) از سلسله نوریان است. قماش وجود او تافته جدا بافته است. با اینکه انسان است و انسان کامل است، صاحب ولایت مطلقه بر کل عالم امکان است، مع ذلک بافت وجوی او از میوه های بهشتی است. حضرت زهرا(س) بوی سیب و یاس دارد.

وی ادامه داد: پیامبر هم فاطمه را هم می بوسید و هم می بویید و وقتی از ایشان سوال می کردند که چرا این کار را می کنید می فرمودند که هر وقت من مشتاق بهشت می شوم، به سراغ فاطمه(س) می روم چون فاطمه(س) بوی بهشت می دهد.

وی افزود: حضرت زهرا به تعبیر قرآن کریم عطیه الهی است. عطیه بخشش خداست در حد کرمش. نمود و نماد دارایی خزائن الهی است. فوق نیاز عالم امکان است و کوثر است. کوثر است یعنی علم کثیر است. کثیر یعنی هم علم است و هم خیر کثیر است. حضرت زهرا(س) نسل ماندگار و کثیر است. با اینکه در طول تاریخ قربانیان نسل حضرت زهرا(س) قابل مقایسه با هیچ نسل دیگری نیست در عین حال بیشترین نسل را فاطمه(س) دارد. هیچ جای عالم را سراغ ندارید که در آنجا از فرزندان حضرت زهرا(س) کسی قابل شناسایی نباشد.

آیت الله صدیقی گفت: حضرت زهرا(س) طبق آیه تطهیر، مقام، رتبه و سعه وجودی و ولایتشان، از انبیاء سلف حتی اولوالعظم بالاتر است زیراکه خداوند منان و حکیم با کلمه «انّما» طهارت حضرت زهرا را معرفی کرده است. «اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرًا» کلمه انما یعنی این نوع طهارت و وجود و ولایت، فقط برای اهل بیت است که محور آنها حضرت زهرا(س) است. برحسب آیه مباهله، حضرت زهرا(س) حجت بالغه خداست. همان تعبیری که امام عسکری فرمودند که ما حجت خدا بر مردم هستیم اما مادرمان فاطمه(س) بر ما حجت است.

وی ادامه داد: حضرت زهرا(س) الگو و اسوه است. سوره هل اتی در شأن ایشان نازل شده است و که در مورد مسئله پایبند بودن به امدادهای غیبی است. حضرت برای شفای فرزندانش نذر می کند، روزنه غیب را به ما نشان می دهد. در مقام وفای به تعهداتش، قرآن می فرماید «یوفون بالنذر». با اینکه همیشه در انجام مسئولیت های الهی و بندگی در مقام بالایی است، مع ذلک مغرور نیست بلکه می ترسد، «یَخافُونَ یَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً». اعتقاد حضرت زهرا(س) به معاد در حالی که در وظایف بندگی اش کم نمی گذارد، این طور است که از قیامت و از روز عبوس می ترسد و نگرانی دارد. این از علائم ایمان شدید حضرت زهراست که قرآن کریم در شکل ارائه تابلو وجود و زندگی حضرت زهرا، به ما درس می دهد که ما هم به تعهداتمان پایبند باشیم و هم مغرور نشویم. باید نگران قیامت باشیم و از آن خوف داشته باشیم.

وی افزود: حضرت زهرا(س) سیره همیشگی اش اطعام بود. «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی‌ حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّه» یطعمون استمرار را می رساند. حضرت زهرا در این عالم نفس می کشیدند مایه برکت این عالم بودند و سیره و روش ایشان این بود که اطعام می کردند در عین اینکه خودشان، به خوراک نیاز داشتند، مسکین و یتیم و اسیر را اطعام می کردند. این وسعت دید حضرت زهرا در رسیدگی به حال ضعفا اختصاص به مسلمانان نداشت. یعنی اسیری که غیر مسلمان بود به او هم اطعام و ایثار می کردند.

آیت الله صدیقی گفت: فاطمه(س) در عبودیت و خداترسی و با عشق خدا آنقدر عبادت کرده بودند که پاهای مبارکشان ورم داشت در دعاها هم اهل ایثار بودند، امام مجتبی نقل می کنند که دیدم شب تا صبح مادرم به شیعیان دعا کردند ولی اسمی از ما نبردند. وقتی سوال کردم چرا فقط برای دیگران دعا کردید و اسمی از ما نبردید، فرمودند که «الجار ثم الدار».

وی در پایان گفت: در بعد سیاسی و در سیاست مداری و بینش سیاسی و بصیرت هم آن حضرت نظیر ندارد. لذا علاوه بر این که به میدان آمد و خودش با منافقین و مهاجمین روبرو و درگیر شد. اما خطبه ای که حضرت زهرا خواندند و کلماتی که در بستر شهادت خود به تاریخ سپردند، اوج سیاستمداری و هجمه عظیم خانمان براندازی است که علیه اشخاصی است که مقابل ولایت حقه ایستادند. ایشان فرماندهی جنگ نرم را شخصاً به عهده گرفتند و کاری که از حضرت علی(ع) در آن شرایط ساخته نبود، حضرت زهرا(س) انجام دادند. همه اینها را یکجا در این آیه کریمه و آیات بعد خداوند فرموده که « إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا» این اخلاصی که حضرت زهرا داشت نه توقع تشکر داشت و نه به خاطر بهشت و نه از ترس جهنم بود بلکه «لِوَجْهِ اللَّهِ» بود.

منبع: مهر

1981

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • افق جو
    0

    تبلیغ اثبات ناپذیر برای شخصیتها و اندیشه ها چه بازده عقلی دارد؟؟؟!!! --- چرا دین شناسان ما بی تفاوت نسبت به این که چه چیز با لحاظ داده های ذی ربط موضوعی قرآن و یافته های عقل استدلالی جزو دین و مذهب است و می توان تا قیام قیامت با دلایل قرآنی و عقلی بی خدشه و انکار ناپذیر آن را قاطعانه به اثبات رساند و چه چیز نیست ، و چه چیز بلحاظ معنوی و مادی و قابل اثبات مفید پیشرفت مثبت و سازنده و مشروع زندگی جامعه هست و چه چیز نیست ؛ مسایلی را از زندگی شخصیتهای دینی و مذهبی که استدلال نسبت به صحت و سقم آنها فاقد پشتوانه ی قرآنی و عقلی است بیهوده ابزار تبلیغ برای دین و مذهب و تبلیغ بیهوده ی اثبات ناپذیر برای این بزرگان قرار می دهند و با خرد گریزی زمینه وهن و تحقیر ارزشهای دینی و مذهبی و بد نامی بزرگان دین را فراهم می سازند؟؟؟!!! نباید این حقیقت روشن را نادیده گرفت که دین و مذهب یا ایدئولوژی که در دادهای قطعی الصدور و قطعی الدلاله ی احکام و اعتقادات خود حجیت عقلی قاطع اثبات پذیر برای درستی خود ندارند ؛ تنها تبلیغ در باره ی خصلتها و ویژگیهای شخصیتهای چنین دین مذهب و ایئولوژی که هیچ راه محسوسی برای اثبات وجود آن نیست نمی تواند پشتوانه ی حجیت ساز برای آن دین و مذهب و ایدئولوژی باشد ، چنانکه حتی اگر این تبلیغ شخصی اثبات پذیر هم باشد در حال وجود فاصله ی زمانی فراخ میان حاضران و زمان فوت شخصیت مورد نظر چه رشته ی باور پذیر منطقی می توان میان او و دین و مذهب و ایدئولوژی مورد نظر برای اثبات درستی و نادرستی اندیشه های منسوب به او بر قرار کرد؟؟؟!!! آیا واقعا حقیقت و حیثیت و درستی دین الهی قائم به شخصیت پیامبر و امامان است یا حیثیت و بزرگی شخصیت این پیام آوران وام دار حیثیت و درستی دین الهی است؟؟؟!!!

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها