سال ناامیدی برای سردارِ اصولگرا؛ قالیباف و حسرتِ پاستور

 قصد کاندیداتوری داشت، آنهم با یک شرط‌گذاری زودهنگام برای دوستان اصولگرایش. روزگار اما بر وفق مراد او نچرخید، اول آوار املاک نجومی و بعد هم پلاسکو بر سرش فروریخت تا آقای شهردار در میانه آمدن و نیامدن معلق بماند. آیا قالیباف ریسک کاندیداتوری را به جان می‌خرد؟

سال ناامیدی برای سردارِ اصولگرا؛ قالیباف و حسرتِ پاستور

سال 95 برای بسیاری سال خوبی نبود، برای محمدباقر قالیباف هم همینطور. این سومین بار است که شرایط برای او درآستانه انتخابت تغییر می کند. گرچه همچنان گفته می شود که او شانس زیادی برای معرفی به عنوان نامزد نهایی اصولگرایان دارد اما هم او و هم خیلی های دیگر به این نتیجه رسیده اند که آرایش موجود چندان پایدار نبوده و اتفاقات تازه ای در راه است. رخدادهایی که او را تا همین جای کار با وضعیتی روبرو ساخته که زمزمه های نیامدن را سر دهد.

قالیباف نیامده شرط گذاشت
وقتی نماینده هم استانی محمدباقر قالیباف گفت:«سال دیگر در همین زمان در خبرهایتان می‌نویسید «رئیس‌جمهور قالیباف» و دلیلش هم اجماع اصولگرایان است که به زودی خبرش را می‌شنوید.» دیگر شکی نماند که حرف و حدیث ها در مورد کاندیداتوری او صحت دارد. خبرهایی که گواهی می داد او تصمیم گرفته نامزد انتخابات باشد هر چه زمان می گذشت بیشتر می شد.

برخی دیگر هم از شرط گذاری قالیباف روایت کردند. حسین سبحانی‌نیا از چهره‌های اصولگرا گفت :«من شنیده‌ام که آقای قالیباف مطرح کردند در صورتی وارد عرصه می‌شوم که مجموعه اصولگرایان برای کاندیداتوری‌ام اتفاق نظر داشته باشند و ایشان می‌خواهند وفاق جمعی برای کاندیداتوری‌اش وجود داشته باشد که البته منطقی هم همین است. اگر مثل دور گذشته کاندیداهای اصولگرایی متعدد باشند فایده‌ای ندارد و آرا پراکنده می‌شود بنابراین باید منتظر باشیم. البته به نظر می‌رسد رای نیاوردن آقای قالیباف در دو دوره نیز به دلیل همین نبود اتفاق نظر بوده است.»

این وسط کسانی هم بودند مانند مرتضی طلایی که می گفتند؛ «نکته‌ای را بگویم که مربوط به آخرین دیدارم با ایشان است. از ایشان سوال کردم که آیا شما واقعا قصدی برای شرکت در انتخابات دارید؟ ایشان در پاسخ گفت که من چنین قصدی ندارم و تصمیمی‌نگرفته‌ام. این عینا سخن کسی است که در مظان این است که می‌خواهد از بهشت به پاستور برود. البته بعضی اوقات برخی رفتارها از جانب دوستان و گروه‌های سیاسی مصداق دوستی خاله خرسه است، اینجاست که برخی چون دوست دارند آقای قالیباف رئیس‌جمهور شود و مشکلات کشور حل شود، نوعی حرف می‌زنند و رفتار می‌کنند که جامعه احساس کند آقای قالیباف می‌خواهد به پاستور برود، از آن سو گروه‌های سیاسی رقیب هم این موضوع را تبدیل به فرصت یا فشار و تخریب می‌کنند برای زیر سوال بردن خدمات شهرداری. این شکل طرح موضوع برای آقای قالیباف آورده‌ای که ندارد هیچ، بلکه ریزش هم دارد.»

آقای شهردار روی خط انتقاد از دولت

زمان هرچه گذشت آقای شهردار رسانه ای تر از قبل شد، شیب انتقادات از دولت را افزایش داد و حتی در مقطعی از زمان به یکی از منتقدان پر وپا قرص وضع موجود تبدیل شد. قالیباف با آنکه هنوز خاطره دفاعش از برجام و توافق هسته ای در ذهن ها زنده بود ترجیح داد حتی به منتقد برجام نیز تبدیل شود تا آنجا که در یکی از سخنرانی هایش گفت:«اگر امروز انتقادها وجود دارد برای این است که ما میز مذاکره را میز مبارزه فرض نکردیم و آمدیم به آنها اطمینان کردیم. این هم ساده‌لوحی است که آب و نان و زندگی مردم و اقتصاد و آلودگی هوا و همه چیز را به برجام گره بزنیم. اگر این کار را انجام دهیم معلوم است‌ که الفبای حکومت‌داری را بلد نیستیم و دنیا و استکبار را نشناخته‌ای».

و ناگهان آوار پلاسکو و املاک نجومی فرو ریخت...

95 اما برای او دردسرساز بود؛ رخدادهای پیش بینی نشده هزینه زیادی برایش ایجاد کرد و یکی یکی موانعی مقابل نامزدی اش با افزایش آرا منفی ایجاد کرد. او ابتدا با چالش املاک نجومی مواجه شد. یک افشاگری بی سابقه در مورد برخی مسایل در شهرداری تهران.

سرهنگ زیر ذره بین رفت و موجی از انتقادها به سوی او روانه شد. از روزنامه کیهان تا رجانیوز و چهره های جبهه پایداری و البته سعید جلیلی همگی در صف منتقدان او در این چالش بزرگ قرار گرفتند. او هزینه سنگینی بابت این افشاگری بی سابقه پرداخت. در همین میانه بود که او شخصا وارد ماجرا شد و داستان نامزدی اش را در انتخابات تایید کرد:« «نفر می‌فرستند پیش من می‌گویند فلانی تو بیا بگو در انتخابات شرکت نمی‌کنم، در این شرایط از تو حمایت هم می‌کنیم، این بحث‌ها هم جمع می‌شود و اینقدر هم فشار نمی‌آورند. من هم گفتم من یک مجاهد و خدمتگزار هستم و به این افتخار می‌کنم. ما انقلاب کردیم که همین زد و بندها اتفاق نیفتد و فضای باز سیاسی وجود داشته باشد؛ هر چقدر شما تخریب کنید، ما محکم‌تر ایستاده‌ایم. در این مورد اخیر هم جز بحث‌های سیاسی موضوع چیز دیگری نیست.»

اتفاقات تمامی نداشت. ناگهان پلاسکو سوخت و فرو ریخت؛ آن هم در روزی که شهر بدون شهردار بود و شهردارش در سفری محرمانه به قم رفته بود. معاون قالیباف ماجرای آن روز و سفر به قم را اینگونه روایت کرده است:« آن روز به اتفاق شهردار محترم تهران قبل از اذان صبح به سمت قم حرکت کرده بودیم تا مراجع تقلید بزرگوار را زیارت کنیم. به قم رسیده بودیم. حتی دیدار با یکی از علما هم برگزار شد. حدود ساعت 10 صبح که برای دیدار دوم آماده میشدیم، خبر دادند که آتش مهار و درحال خاموش شدن است. اتفاقا خودم پیگیر این کار بودم و گوشی ام را در اختیار آقای دکتر قالیباف گذاشتم که دستور دادند در صورتی که آتش خاموش شد، درهای ساختمان را کاملا ببندید و نگذارید کسی تردد کند. در همین حین حدود ساعت 10و نیم دوباره خبر دادند که آتش از جای دیگر شعله ور شده و ساختمان را درگیر کرده و احتمال ریزش آن وجود دارد. در همین فاصله که این بحث شد و مطلع شدیم که ساختمان در حال ریزش است، ساختمان فرو ریخت که بلافاصله همراه شهردار مبادرت به بازگشت به تهران کردیم.تنها یکی، دو دیدار انجام شد و بلافاصله برگشتیم. یعنی همین که اطلاع دادند ساختمان فروریخته، ما برگشتیم. شاید مسیر را حدود 55 دقیقه طی کردیم و به تهران رسیدیم.»

او به محل حادثه رسید اما بمباران انتقادات علیه او از چند ساعت قبل آغاز شده بود. منتقدان هم فقط در جناح اصلاح طلبان نبودند حالا می شد معترضانی را هم یافت که در جناح اصولگرا او را زیر سوال می‌بردند.

جمنا حامی پروپاقرص سردار نشد

در همان روزهایی که قالیباف با دردسرهای سیاسی پلاسکو و املاک نجومی روبرو بود، خیمه یک ائتلاف جدید در جریان اصولگرا برپا شد. جبهه ای که گویا بنایش بر حمایت قاطع از قالیبافی که گفته می شد شانس بالایی برای نامزد نهایی شدن، دارد نبود، زمان گذشت و اولین مجمع عمومی جمنا برگزار شد برخلاف انتظار نام او در رای گیری انجام شده چند رتبه پایین تر از حد تصور قرار گرفت.

همزمان خبرهایی از نامزدی ابراهیم رییسی هم منتشر شد. فردی که به یکباره نامش در رای گیری جمنا هم قرار گرفت و براساس شنیده هایی متقن رتبه اول را هم به دست آورد. همه نشانه ها به محمد باقر قالیباف تابلوی خروج از جاده کاندیداتوری را نشان می‌داد. نشانه هایی که می گفت قرار نیست اصولگرایان در روزهای سخت قالیباف پشت او قرار بگیرند.

این چنین بود که ناگهان افراد نزدیک به او زمزمه خداحافظی اش از این عرصه را مطرح کردند. قربانزاده یکی از افراد نزدیک به او گفت:«قالیباف برای کاندیداتوری در انتخابات مذاکره‌اى با این جبهه نداشته است و اعضاى جبهه و نیروهاى منتخب براساس لطف، علاقه و اعتقاد خود نام وی را مطرح کردند. به نظر بنده قالیباف قصدى هم براى حضور در انتخابات ریاست‌جمهورى ندارد و منش و روش وی همیشه بر حمایت از هر حرکتى بوده و هست که براى کمک به مردم و حل مشکلات آنها صورت گیرد و بر این اساس نیز در آینده عمل خواهد کرد.»

یا در تحولی دیگر سید‌محمود رضوی نیز گفت: «شنیده‌های من از عدم کاندیداتوری محمد باقر قالیباف در انتخابات سال 96 حکایت می‌کند.» گویی اصولگرایانی که تا همین چند ماه پیش در تکاپو برای تحقق شرط زودهنگام قالیباف بودند بعد از املاک نجومی و پلاسکو حاضر نبودن یک انتخاب پرهزینه با ریسک بالا داشته باشند.

سال 95 اینگونه برای محمدباقر قالیباف به پایان رسید و او را در میانه ای از آمدن و نیامدن نگاه داشت. با انبوهی از هزینه های سیاسی که شاید اگر او قصد نامزدی نمی کرد با آن مواجه نمی شد.

منبع: خبرآنلاین

18

کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید