دام دختر آرایشگر برای خواستگاران پولدار
بهاره وقتی با پسران پولدار آشنا میشد خودش را دختر یک تاجر معرفی میکرد تا بتواند نقشهای را که در سرداشت عملی کند.
نقشه او سرکیسه کردن خواستگارهای پولدارش بود و توانست در مدت کوتاهی ۶۰۰ میلیون تومان به جیب بزند، اما این کلاهبرداریها چطور رقم میخورد؟
طعمههای این دختر جوان یا از طریق شبکههای مجازی با وی آشنا شده بودند یا در خیابان. یکی از آنها مهندس پولداری است که هنگام طرح شکایت به افسر پلیس گفت: چند شب قبل از محل کارم خارج شدم تا به خانهام حوالی شمال پایتخت بروم. در بین راه دختر جوانی را کنار خیابان دیدم که برایم دست تکان داد.
چون باران میبارید دلمبه حالش سوخت و تصمیم گرفتم او را به خانهاش برسانم. او سوار شد و دربین راه سر صحبت را بازکرد. میگفت: یک آرایشگر حرفهای و بینالمللی است که گاهی برای انجام کار به دوبی میرود. بهاره مدعی بود که دورههایش را در اروپا گذرانده است و در لابه لای حرفهایش مدام از پدرش میگفت که تاجری ثروتمند است و همیشه هوای او را داشته. بهاره آن شب مقابل ساختمانی مجلل پیاده شد و گفت که آنجا زندگی میکند.
از آن روز آشنایی من و بهاره شکل گرفت و مدتی بعد با او پیشنهاد ازدواج دادم. بهاره مدعی شد که برای انجام پروژه کاری باید به دوبی برود و پس از بازگشت حتما تاریخ نامزدی را مشخص میکند. او به این بهانه از خواستگاری و ازدواج طفره رفت، اما من واقعا دلم میخواست که خانوادهاش را ببینم و با آنها صحبت کنم. حتی چندین بار هم میخواستم به دیدن پدرش بروم و از او خواستم آدرس محل کار پدرش را در اختیارم قرار دهد، اما باز هم بهانه آورد.
پسرجوان ادامه داد: چند روز پیش بهاره به بهانه اینکه میخواهد آرایشگاه مدرنی در شمال پایتخت تاسیس کند از من خواست تا بهعنوان همسر آیندهاش سرمایهای در اختیار وی قرار دهم تا هم به سود حاصل از این سرمایهگذاری برسم و هم خودم را به پدرش اثبات کنم. من که تصور میکردم پیشنهاد خوبی است حدود ۱۰۰ میلیون تومان به حسابش واریز کردم و از آن روز به بعد بهاره به طرز عجیبی ناپدید شد. خط موبایلش را واگذار کرده بود و وقتی به خانه او رفتم متوجه شدم که آنجا متعلق به شخص دیگری است و تمام مدت بهاره مرا فریب داده بود.
دستگیری دختر فریبکار
با شکایت مهندس جوان تحقیقات برای دستگیری دخترکلاهبردار شروع شد. اما هنوز ردی از وی بهدست نیامده بود که ۲ شکایت مشابه دیگر هم پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت. ۲ شاکی دیگر نیز ۲ پسر پولدار بودند که در دام دختر جوان گرفتار شده و به تصور شراکت در راهاندازی آرایشگاه مدرن مبلغ هنگفتی به این دختر پرداخت کرده بودند.
با سرنخهایی که شاکیان در اختیار پلیس قرار دادند در نهایت این دختر ۲۵ ساله به دام افتاد. هرچند بهاره در بازجوییهای نخست خود را بیگناه میدانست، اما وقتی با ۳ خواستگارش روبهرو شد چارهای جز اقرار به کلاهبرداری ندید. این دختر جوان مدتی قبل برای تحقیق به شعبه چهارم دادسرای ناحیه ۲ تهران منتقل شد و در بازجوییها گفت: پدرم تاجر نیست و همه این حرفها را به دروغ مطرح کردم تا اعتماد خواستگاران پولدارم را جلب کنم.
ما وضع مالی خوبی نداشتیم و از نوجوانی مجبور شدم در آرایشگاه کار کنم تا خرج خودم را تأمین کنم. همیشه در رویاهایم این بود که روزی یک آرایشگاه مدرن تاسیس کنم و پولدار شوم، اما سرمایهای نداشتم. برای همین تصمیم گرفتم با پسران پولدار طرح دوستی بریزم و آنها را سرکیسه کنم. وی ادامه داد: وقتی طعمه هایم اصرار به ازدواج و آمدن به خواستگاری میکردند مجبور میشدم از دستشان فرار کنم، چون اگر متوجه میشدند در این مدت همه حرفهایم دروغ بوده و سرشان را کلاه گذاشتهام برایم گران تمام میشد. به گزارش همشهری، این دختر جوان پس از اقرار به کلاهبرداری ۶۰۰ میلیونی با قرار قانونی روانه زندان شد.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
16