نقد جدی در جامعه، مانع جولان علم‌گریزان می‌شود

خطر افراط‌گرایی؛ از تندروهای جنگ‌طلب تا توهم‌گرایان علم‌ستیز / کرونا بساط طبیبان قلابی را جمع می‌کند؟

اگر در فضایی آزاد و بدون جانبداری از سوی قدرتمندان، جریانات واپس‌گرا به نقد کشیده شوند، حقیقت، خود، مانع انتشار و ضررشان به جامعه می‌شود و نیازی به اجبارها و کشمکش‌های آتی نخواهد بود.

خطر افراط‌گرایی؛ از تندروهای جنگ‌طلب تا توهم‌گرایان علم‌ستیز / کرونا بساط طبیبان قلابی را جمع می‌کند؟

سال 2014 که گروه داعش رسما دعوی خلافت خود را اعلام کرد و فجایع بسیاری را رقم زد، پرسشی اساسی پیش‌ روی متفکران جهان اسلام قرار گرفت. چگونه از دل دین اسلام، چنین گروه خشنی پدید آمده است؟

البته این سوال همواره وجود داشت که در هر تفکر، مرام یا دینی، روایت‌هایی خشونت‌بار توسط افرادی خوانش می‌شود که با روایت‌های عقلانی و رحمانی در همان نحله‌ها بسیار متفاوت‌ است و این نکته‌ای جدید نبود. اما آنچه به یکباره این سوال را، به سوالی بنیادین و مهم برای متفکران تبدیل کرد اوج خشونت داعش و پرآوازه شدن این خشونت‌ها بود. به عبارتی دیگر، تا زمانی‌که سویه‌های خطرناک یک نوع نگرش در سطحی وسیع و رقت‌بار، پدیداری‌اش را گستاخانه و پرخاش‌گرانه برای‌ آن متفکران آشکار نکرد، توجهی برنیانگیخت.

از سوی دیگر، این روزها در ایران، بیش از گذشته و به واسطه فراگیری بیماری کرونا، تشت رسوایی مخالفان علم (علم پزشکی) از بام افتاده و صدای طبل توخالی‌شان به صدا درآمده است. امروزی که آفت‌های این نحوه تفکر که با مدعیاتی چون طب اسلامی و طب سنتی راهکارهای عقل گریز و گاهی خنده‌آوری (گریه‌داری در اصل) عرضه می‌کنند و چه بسا سنگ‌اندازی‌هایی هم در برابر راه‌های بهداشتی مقابله با ویروس انجام می‌دهند.

اما ارتباط این دو موضوع چیست؟ در دو جنبه این دو موضوع به یکدیگر شباهت دارند. جنبه اول، بازگشتی احساسی به سنت است و اصرار و دفاعی غیرعقلانی از آن. جنبه دوم، تا قبل از آنکه به صورتی آشکار و در ابعادی وسیع ضررهایشان آشکار نشده است، مورد توجه دقیق قرار نمی‌گیرند.

اگرچه وسعت ضررهای این دو نحله فکری و قدرت تاثیرگذاری‌شان بسیار با یکدیگر متفاوت است اما اگر هر دوی آنها را در زمانه‌ای که هنوز عالم‌گیر (در جغرافیای خودشان البته) نشده بودند، امکان نقد شدن می‌داشتند شاید چنان پرآوازه نمی‌شدند و تنها یک گونه فکری خاص، باقی می‌ماندند.

اگر بازگشت غیرعقلانی داعش به سنت، توسط روشنفکران مسلمان و متفکران اسلامی به دقت ارزیابی و در فضایی آزاد به بحث عمومی گذارده می‌شد، دور از ذهن بود که می‌توانست آنچنان قدرت بگیرد. از طرف دیگر، اگر برخی متفکرین و مسئولان داخلی بر طبل علم بومی نمی‌کوبیدند و در برابر علم، که دستاوردی بشری و جهانی است، مدام نمایش‌هایی از بومی‌گرایی علمی نمی‌دادند و به جای هیزم در آتش امثال تبریزیان ریختن، اجازه می‌دادند افکار این قبیل افراد در عرصه عمومی و با حضور متخصصان به نقد جدی کشیده ‌شود، امروز با معضلاتی چون لیسیدن حرم‌ها یا ضدیت آگاهانه با توصیه‌های بهداشتی از جانب برخی افراد در جامعه مواجه نبودیم.

بازگشت به عقایدی خاص در گذشته و یا دنبال کردن طریقتی ویژه برای درمان، حق هر شخصی است اما آنجا که به زندگی و منافع عامه مردم ربط پیدا می‌کند بایستی پیش از آنکه آفت‌هایش چنان ذوق‌زننده به چشم آید، در فضایی آزاد و بدون جانبداری از سوی قدرتمندان، به نقد کشیده شود تا حقیقت، خود، مانع انتشارشان شود و نه قوه قهریه آتی.

نویسنده: امین پاکزاد

منبع: خبرفوری

66

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 3
  • حمید
    0

    بسیار بجا و درستست. سخن نغز و پرمغزیست. بیش از هزار سال پیش در آغاز شاهنامه فرزانهٔ توس فرموده است: خرد تیره و مرد روشن روان؟ نباشد همی شادمان یک زمان چه گفت آن خردمند مرد خرد که دانا ز گفتار از برخورد کسی کو خرد را ندارد به پیش دلش گردد از کردهٔ خویش ریش هشیوار دیوانه خواند ورا همان خویش بیگانه داند ورا خرد چشم جانست چون بنگری تو بی‌چشم شادان جهان نسپری

  • بهار
    0

    چه جالب مقایسه ای، و چه نکته سنج نگاهی، و چه خوب راه حلی.

  • باران
    0

    بسیار عالی. سنجیده تر از مطالب قبلی بود که در مورد تبریزیان منتشر کردید.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها