مرور یک جنایت تکان دهنده اما کودکانه در قلب انگلیس؛

فرار دو پسربچه ۱۰ساله از مدرسه برای ربودن، شکنجه و قتل کودک دو ساله!/ سرنوشت قاتلان چه شد؟

دو پسر بچه‌ ۱۰ ساله یکی از عجیب‌ترین جنایت‌های تاریخ بریتانیا را رقم زدند. فجیع بودن جنایت قاتلان به قدری بود که جامعه و حتی افسران پلیس را تحت‌تاثیر قرار داد.

فرار دو پسربچه ۱۰ساله از مدرسه برای ربودن، شکنجه و قتل کودک دو ساله!/ سرنوشت قاتلان چه شد؟

رابرت تامپسون و جان ونبلز مانند دو کودک 10 ساله معمولی به نظر می رسیدند. اما در سال 1993، این دو پسر بریتانیایی به قاتلی خونسرد تبدیل شدند و یک کودک نوپا و دوساله را به قتل رساندند. سن کم آنها در این جنایت وحشیانه، بریتانیا و جهان را تا حد زیادی شوکه کرد.

در 12 فوریه 1993، رابرت تامپسون و جان ونبلز یک پسر بچه 2 ساله به نام جیمز بولگر را از مرکز خرید New Strand در بوتل، انگلستان ربودند. سپس او را به منطقه‌ای به نام والتون در لیورپول بردند، جایی که او را شکنجه کردند، تا حد مرگ کتک زدند (برای اینکه درک کنید شکنجه در چه حد بوده این را بدانید که شما حتی 10 درصد آن شکنجه را هم نمی‌توانید تحمل کنید) و جسدش را در یک ریل راه‌آهن رها کردند تا قتلش را یک تصادف جلوه دهند.

قتل کودک ۲ ساله

اگرچه مقامات در ابتدا فکر می کردند جیمز توسط یک بزرگسال ربوده شده است، اما فیلمی که دوربین مدار بسته ضبط کرده بود حقیقت تکان دهنده را فاش کرد، او توسط دو کودک گرفته شده بود. فقط چند روز بعد، جیمز در ریل راه آهنی در نزدیکی آنجا پیدا شد که قاتلانش او را رها کرده بودند. جسد او توسط قطار به دو قسمت تقسیم شده بود.

طولی نکشید که یک تماس‌گیرنده ناشناس به پلیس گزارش داد که تامپسون و ونبلز پشت این قتل بودند و فاش کرد که هر دو پسر در روز ناپدید شدن بولگر در مدرسه غایب بودند و ممکن است شواهد جنایی روی کت ونبلز وجود داشته باشد. هر دو پسر خیلی زود دستگیر شدند و طولی نکشید که آنها به یکدیگر حمله کردند.

جنایات قاتلان 10 ساله بریتانیا را به وحشت انداخت. اگرچه نزدیک به سه دهه از آن می گذرد، اما داستان رابرت تامپسون و جان ونبلز تا به امروز تکان دهنده است. اما متاسفانه داستان آنها در سال 1993 به پایان نرسید.

رابرت تامپسون و جان ونبلز هر دو کودکی سختی را سپری کردند. تامپسون پنجمین فرزند از هفت فرزند پدر و مادرش بود که در 23 اوت 1982 در لیورپول انگلستان به دنیا آمد. پدرش خیلی زود خانواده را ترک کرده بود و باعث شد مادر افسرده اش به الکل روی بیاورد و حتی اقدام به خودکشی کند.

در مورد ونبلز، او نیز در لیورپول به دنیا آمد و تنها چند روز قبل از تولد تامپسون، در 13 آگوست 1982، پدر و مادر ونبلز نیز مانند تامپسون از هم جدا شدند و او با پدرش زندگی می کرد. 

زمانی که تامپسون و ونبلز با هم در 12 فوریه 1993 مدرسه را ترک کردند،  دوستان خوبی بودند. اگرچه آنها به عنوان قانون شکن شناخته می شدند، اما عمدتاً به جرم های کوچک مانند سرقت اقلام از فروشگاه ها و انداختن آنها به پایین پله برقی های مراکز خرید می پرداختند.

اما در آن روز سرنوشت ساز، این دو پسر جنایات خود را به سطح وحشتناک جدیدی رساندند، با ربودن و کشتن یک کودک. آنها بولگر را در یک قصابی دیدند و او را ربودند. گرچه که مادر بولگر، دنیس فرگوس، هم بی تقصیر نبود. او درحالی که مانند  همیشه دست پسرش را گرفته بود و حواسش به او بود، فقط برای 40 ثانیه دست پسرش را رها کرد و به نگاه کردن مواد غذایی داخل فروشگاه پرداخت. پس از 40 ثانیه او برگشت تا پسرش را ببیند اما ناگهان با وحشت به پایین نگاه کرد و متوجه شد که فرزندش ناپدید شده است. فرگوس بعداً گفت: "نباید دست او را رها می کردم. این بزرگترین اشتباه زندگی من بود. نباید رها می کردم."

parents-of-james-bulger

دوربین های امنیتی سه کودک را در حال راه رفتن در بیرون در ساعت 15:42 ضبط کردند. در آن زمان، فرگوس قبلاً به امنیت مرکز خرید هشدار داده بود و آنها چندین اطلاعیه در مورد کودک گم شده به خریداران ارائه کردند. اما در ساعت 16:15 هیچ اثری از پسر نبود و به همین دلیل سریعاً مفقود شدن او به پلیس گزارش شد. دنیس فرگوس و همسرش رالف بولگر نگران بودند.

در همین حال، رابرت تامپسون و جان ونبلز، کودک نوپا را از مرکز خرید دور کردند و به سمت شهر دیگری هدایت کردند.  آنها سرانجام به نزدیکی یک مسیر راه آهن در والتون رسیدند. در آنجا رنگ آبی دزدیده شده را به چشمان کودک پاشیدند. سپس با آجر و سنگ به او ضربه زدند، به بدن ضربه خورده اش لگد زدند و باتری ها را در دهانش فرو کردند. در نهایت با یک میله آهنی 22 پوندی به سر او زدند. این ضربه به تنهایی باعث 10 شکستگی جمجمه در او شد.

تا زمانی که جیمز مرده بود، در مجموع 42 جراحت وحشیانه را متحمل شده بود. آخرین کلمات دلخراش این کودک نوپا این بود: "من مادرم را می خواهم."

پس از قتل جیمز، تامپسون و ونبلز جسد او را روی ریل راه آهن گذاشتند تا مرگ او را تصادفی جلوه دهند. خیلی زودتر  از آن چیزی که تصور می‌شد قطاری آمد و جسد جیمز را دو نیم کرد‌. واضح بود که مرگ او تصادفی نبود. جسد او دو روز بعد توسط گروهی از پسران نوجوان وحشت زده که در آن منطقه مشغول بازی بودند، پیدا شد.

در حالی که ربوده شدن جیمز بولگر در دوربین ثبت شد، پلیس سرنخ های کمی برای مظنونان احتمالی داشت. علاوه بر این، آنها فکر می کردند که آدم ربایان ممکن است 13 یا 14 ساله باشند، که بعدها مشخص بود اشتباه بوده و قاتل ها 10 سال سن داشته اند.

اما با بررسی لیست کودکانی که در آن روز از مدارس محلی غایب بودند، آنها به دو نفر مشکوک شدند، بلافاصله پس از آن نیز یک تماس تلفنی از یک فرد ناشناس دریافت کردند که ونبلز و تامپسون را مسئول این جنایت دانستند. نه تنها هر دو پسر در آن روز غیبت کرده بودند، بلکه ونبلز نیز با رنگ آبی روی ژاکتش دیده شده بود (همان رنگی که برای کور کردن جیمز در طول شکنجه او استفاده می شد) و روی کفش های تامپسون نیز خون یافتند.

رابرت تامپسون و جان ونبلز در 18 فوریه 1993، کمی کمتر از یک هفته پس از قتل دستگیر شدند. در ابتدا تامپسون همه چیز را انکار کرد. اما طولی نکشید که ونبلز اعتراف کرد. ونبلز خیلی زود گفت: «من او را کشتم. چطور می‌شود به مادرش بگویید متاسفم؟»

اگرچه تامپسون در حین صحبت با بازجویان بسیار تلاش کرد تا خود را متهم نکند، اما زمانی که شرح مفصلی از لباس‌های جیمز در روز کشته شدنش ارائه کرد، ناکام ماند.

پس از بازجویی از تامپسون و ونبلز، کارآگاه فیل رابرتز گفت: «به بدترین شکل ممکن به صورت آنها خیره شدم. احساس  می‌کردم آنها از جهنم به زمین آمده بودند. آن روز آنها فقط برای کشتن یک نفر بیرون رفتند - من واقعاً به این اعتقاد دارم-. و اگر آنها دستگیر نشده بودند، می ترسیدم دوباره ضربه بزنند.»

اگرچه هر دو پسر جیمز را کشته بودند، اما کاراگاه رابرتز معتقد بود که تامپسون "سرپرست" بوده است. و رابرتز تنها کسی نبود که چنین فکری  می‌کرد. در طول محاکمه قتل در نوامبر 1993، تامپسون به عنوان رهبر، و ونبلز به عنوان پیرو دستورات و تصمیمات او به تصویر کشیده شد. این تا حد زیادی به این دلیل بود که ونبلز احساسی‌تر به نظر می‌رسید، در حالی که تامپسون اغلب به طرز وحشتناکی بی‌تفاوت به نظر می‌رسید. همچنین ونبلز پس از دستگیری به قتل اعتراف کرده بود و حتی عذرخواهی هم کرده بود ، اما تامپسون...

در همین حال، روانپزشکان منصوب شده توسط دادگاه گفتند که هم تامپسون و هم ونبلز تفاوت بین درست و غلط را می دانند. اما روانپزشکان نتوانستند انگیزه ای برای این جنایت هولناک بیابند.

سرانجام در 24 نوامبر 1993، رابرت تامپسون و جان ونبلز در ربودن و قتل جیمز بولگر مجرم شناخته شدند و این آنها را به جوانترین قاتلان محکوم در تاریخ بریتانیا تبدیل کرد. به هر دو پسر دستور داده شد تا زمانی که 18 ساله شدند، زندانی شوند.

رابرت تامپسون و جان ونبلز الان کجا هستند؟

ونبلز و تامپسون هر دو در 18 سالگی در ژوئن 2001 آزاد شدند. به دلیل خشم ملی پیرامون پرونده آنها، هر دو هویت جدیدی دریافت کردند و با نام های جدیدی زندگی کردند. از آن زمان، این دو مرد مسیرهای بسیار متفاوتی را در پیش گرفتند.

اگرچه تصور می‌شد تامپسون رهبر طرح قتل جیمز بولگر بوده است، اما از زمانی که آزاد شده، هرگز مرتکب جرم نشده است.

در مورد ونبلز، او بارها به زندان انداخته شده است. ونبلز برای اولین بار در سال 2010 به دلیل داشتن تصاویر کودک آزاری زندانی شد، اما در سال 2013 آزاد شد. او بار دیگر در سال 2017 به خاطر همین جرم دستگیر شد. و در سال 2018، پس از اعتراف به داشتن بیش از 1000 تصویر کودک آزاری، به 40 ماه محکوم شد.

اخیراً، ونبلز در سپتامبر 2020 از آزادی مشروط محروم شد. سپس به او گفته شد که باید دو سال دیگر صبر کند تا دوباره واجد شرایط آزادی مشروط شود. اما طبق برخی منابع، ونبلز نمی‌خواهد آزاد شود، تا حدی به خاطر ترس از اینکه دوباره مرتکب جرم شود و تا حدی به دلیل ناتوانی اش در ترک مواد مخدر.

رالف بولگر، پدر جیمز بولگر، فکر می‌کند که اگر ونبلز اکنون آزاد می‌شد، دوباره در معرض خطر قتل قرار می‌گرفت. رالف بولگر در واکنش به تصمیم هیئت آزادی مشروط گفت: "من معتقدم تنها راه برای جلوگیری از کشتن نوزاد دیگری مانند جیمز این است که او را تا آخر عمر در بند نگه داریم. چطور کسی می تواند بگوید که این هیولا برای زندگی دوباره در میان ما امن است؟"

این ویدئو را ببینید.

حجم ویدیو: 8.39M | مدت زمان ویدیو: 00:02:32 | دانلود ویدیو
منبع: خبر فوری
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 12
  • ناشناس
    1

    در انگلیس هم مثل همه مناطق جهان قانون به نفع جانی‌هاست چون قانونگذاران (حکومتها) همیشه هوای همتاهای خودشان را دارند

  • ناشناس
    0

    آدم های مریض ازکودکی خودشان نشان می دهند

  • ناشناس
    9

    این خبرا رو برای چی میزاری کم بدبختی و ناراحتی داریم

  • محمد
    8

    آخه چرا با خبرهای تاریخ گذشته با روح و روان مردم بازی می کنی، و بدان رو تشویق می کنی

  • ناشناس
    8

    وای خدا اعصابم بهم ریخت

  • ناشناس
    0

    ذات کثیف و اطرافیان کثیف باعث بوجود آمدن این جانی ها میشه

  • ناشناس
    8

    ایا قصد خبر فوری از کاوش و ارائه چنین خبرهای منسوخ جاهای دیگر دنیا در جامعه فلک و فلاکت زده ایران باز تولید همانندهای انها در اینجا نیست؟پس چرا؟ما به اندازه کافی جنایتکار صغیر و کبیر بیرحم و سنگدل و درندگانی در لباس بره داریم و نیازی به این الگوهای غربی نیست!

  • ناشناس
    7

    اگه ایران بود میگذاشتن ۱۸ سالش بشه بعد اعدامش میکردند ولی انگلیس از جانی ها حمایت میکند کسی که قاتل و بد باشه توی ذاتشه ربطی به جووون و پیر و کودک نداره ببینید بعدش که آزاد شدن چقدر کودک آزاری انجام دادن

  • فرید
    5

    مهمترین عامل در تربیت فرزند ، روابط پدر و مادر است . اگر میخواهید به روش صحیح فرزند تربیت کنید رابطه خود و همسرتان را اصلاح کنید و هرگز بحث و مشاجره نکنید و به جدایی فکر نکنید . برای فرزنداتان فداکاری کنید و از اشتباهات همسرتان بگذرید .

  • مصطفی
    0

    خیلی از رفتارها، عادت ها و ریشه و انگیزه ی جرم ها و خشونت هایی که افراد در بزرگسالی مرتکب می شوند را باید در زندگی خردسالی آنها جستجو کرد و نوع زندگی خردسالی آنها را در تربیت والدین و اطافیان و محیط رشد آنها. مثلا همین جا نوشته یکیش فرزند پنجم بوده و باباش ترکشون کرده. خب معلومه که برای تربیتش هیچ وقتی صرف نشده. متعجبم از بنرهایی که در سطح شهر می بینم: فرزندبیشتر زندگی بهتر. آخه با این هزینه های سرسام آور زندگی و بخصوص آموزش پرورش و از طرفی هم زن و مرد مشغول به کار چطور میشه آخه چند فرزند آورد و درست هم تربیت کرد که بزهکار و سربار جامعه نشه؟؟

  • .
    0

    شکنجه هولناک پسر ۴ ساله ....

  • ناشناس
    0

    من هنوزم این این جنایت وحشتناک رویادمه بااینکه تقریباسی سال ازاین موضوع گذشته ولی اون ترس ووحشتی که ازخوندن این جنایت درصفحه حوادث تو جونم افتاده بود هرگزیادم نمیره کاش بهشون حبس ابدمیدادن این مجازات براشون کم بود

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها