در نشست «آتش زیر خاکستر» مطرح شد

فاضلی: ٦٢درصد مردم خواستار گفتگوی حکومت با معترضانند/ مجاهدی: وقت چندانی برای اصلاح نداریم

نشست

فاضلی: ٦٢درصد مردم خواستار گفتگوی حکومت با معترضانند/ مجاهدی: وقت چندانی برای اصلاح نداریم

محمد مهدی مجاهدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه در این نشست که به همت انجمن اندیشه و قلم برگزار شد، با بیان اینکه به دلیل بحران اقتصادی پس از خروج امریکا از برجام، شاهد ایجاد یک طبقه عمودی اجتماعی ناشی از ریزش طبقات مختلف اقتصادی جامعه هستیم که ویژگی مشترک آن نارضایتی است، اظهار کرد: این طبقه جدید که آن را بیقراران فرودست یا بیقرارگران می‌نامیم پیام مشترک و سخن مشخصی ندارد، بلکه به وضعیت موجود معترض است و به آن طبقه خطرناک می‌گویند، چرا که حاضر است در این اعتراض نه تنها به دیگران، بلکه حتی به خود نیز صدمه بزند.

وی با اشاره به برخی تحلیل‌ها مبنی بر توطئه بودن این حوادث، افزود: اولا این مورد قابل تحلیل علمی نیست و حتی اگر فرض کنیم توطئه هم باشد، باید بستری در نارضایتی اجتماعی داشته باشد که باید آن بستر را فهم کرد.

استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه گفت: اگر ما جامعه را واجد ساخت طبقاتی بدانیم، طبقات با یکدیگر تعاملاتی دارند و افراد هر طبقه هم با هم ارتباط و مناسباتی دارند که در وضعیت طبیعی با یکدیگر کار می‌کنند، اما در وضعیت غیرطبیعی و آنرمال، طبقات میانی دچار بدقوارگی شده و بخشی از طبقات میانی شروع به ریزش به طبقات پایین‌تر می‌کنند. یعنی درآمدشان متناسب با هم‌طبقه‌های سابق نیست و براساس این کاهش درآمد باید سبک زندگی و عادات خود را تغییر و با هم‌طبقه‌های جدید خود وفق دهند.

وی توضیح داد: مشکل وقتی شدیدتر می‌شود که کل یا بخش بزرگی از طبقه متوسط دچار این ریزش شود. اگر بخش‌های ریزش کرده، از چند طبقه باشند، می‌توان یک طبقه عمودی اجتماعی را تحلیل کرد که دچار ریزش، نارضایتی، تغییر سبک زندگی و سردرگمی اجتماعی است. این بخش از جامعه از چندین طبقه و قشر مختلف تشکیل شده و چون نارضایتی مهمترین ویژگی آن است، می‌تواند بستر انتقال و تحریک و اعتراض باشد و کلیت جامعه و وضع موجود را بد و نامطلوب می‌داند و خود و جامعه را سرزنش می‌کند. این سیاه بینی به تدریج به سیاه شدن وضعیت می‌انجامد، یعنی ذهنیت جامعه، عینیت می‌یابد.

مجاهدی با بیان این که اگر در جامعه، امکان شکل گیری جنبش‌های اجتماعی وجود داشته باشد، این نارضایتی‌ها و اعتراضات را نمایندگی می‌کنند و کار به ناامیدی و انباشت نمی‌رسد، افزود: شعار «اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا»، نشان‌دهنده همین فقدان جنبش‌های نماینده تحولات اجتماعی بود. در غیاب جنبش‌های اجتماعی مثل جنبش دانشجویی، جنبش کارگری، ناجنبش ها، فعال می‌شوند که ویژگی‌های جنبش‌ها را ندارند و به جای ویژگی‌های اثباتی وارد مقاومت نرم در حوزه‌های مختلف مانند حجاب می‌شوند که جنبه سلبی دارند.

این استاد دانشگاه ادامه داد: تفاوت بیقراری‌های ٩٦ و ٩٨ این است که در ٩٦ تاحدی از ناجنبش عبور کرده و می‌تواند سخن بگوید و شعار درست کند. اما در ٩٨، به همین حد از سخن گفتن هم نمی‌رسد و بیقراری ٩٨ بی زبان است. این بی زبانی نشان می‌دهد بخش خاصی از این طبقه عمودی فعال شده است که در جامعه شناسی به آن " فرودستان بی قرار" یا بی‌قرارگر می‌گویند که تلفیقی از بیقرار و کارگر یا محروم است.

مجاهدی با بیان اینکه در تحلیل جهانی می‌بینیم بیقراری‌های ٩٨، با سایر کشور‌ها مانند عراق، لبنان، ونزوئلا و... همزمان می‌شود، تاکید کرد: بیقرارگرایان سه گروهند؛ اول گروهی که گذشته‌ای داشتند، اما از دست دادند و نه حال و نه آینده دارند، طبقه متوسط ریزش‌کرده نماد این گروه هستند. گروه دوم وضعیت حال را داشتند، اما به دلیل شرایط اقتصادی، آینده‌شان را از دست دادند که طبقات جوان و تحصیل کرده را شامل می‌شود. گروه سوم، کارگران و محرومانی هستند که گذشته هم نداشتند، اما شرایط زندگی برای آن‌ها غیرقابل تحمل شده و گذشته، حال و آینده ندارند.

مجاهدی افزود: ویژگی طبقه بیقرار آن است که تغییر را از نابودی وضع موجود که ممکن است خودشان هم آسیب ببینند، اما برای آن‌ها اهمیت ندارد و به هر قیمت حتی خودکشی می‌خواهند این وضع را تغییر دهند.

استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه با بیان اینکه تحلیل جامعه شناسان سیاسی دلسوز این است که ما با یک وضعیت اورژانسی سروکار داریم تصریح کرد: اما به نظر نمی‌رسد این وضعیت حتی از سوی بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان نیز درک شده باشد. ما وقت چندانی برای اصلاح مسیر و تجدیدنظر در چرخه تصمیم گیری کشور نداریم و این گمان برآمده از مجموعه دریافت‌های سنجیده‌ مطالعه شرایط موجود است.

وی گفت: انتخابات آینده از این نظر فرصتی را در اختیار کل مجموعه سیستم قرار می‌دهد.

مجاهدی با بیان اینکه امروز در موقعیتی هستیم که مردم خود را فقط طلبکار و جناح‌های سیاسی و مسئولان فعلی و سابق را مطالبه‌گر می‌دانند و هیچ کس حاضر نیست مسئولیتی بپذیرد یادآور شد: من گمان می‌کنم تبعیض ساختاری و نهادینه ریشه این ماجراست و ما باید از نظام انتظار داشته باشیم برای اینکه از این وضعیت بی‌قراری خارج شود، فکری برای آن بکند و به مردم نشان دهد که قصد دارد دست از تبعیض نهادینه و ساختاری بردارد.

در بخش دیگری از این نشست محمد فاضلی، استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان این که پساجمهوری اسلامی، تصویری سیاه مانند وضعیت امروز سوریه و لیبی و سایر کشور‌های مشابه است، گفت: اپوزیسیون‌هایی نظیر سلطنت‌طلب‌ها و مجاهدین خلق، اگر ایران را عراق نکنند، سوئیس نمی‌کنند. پس مسئولان باید صدای مردم را بشنوند قبل از اینکه دیر شود.

وی افزود: اساساً مسأله نظام سیاسی بی طرف نبودن است و این بی طرف نبودن باعث شده است تا چرخه شوم ناکارآمدی، فساد و نابرابری بیشتر شود.

فاضلی در تحلیل جامعه‌شناسانه از ناآرامی‌های آبان اظهارکرد: ما با پدیده‌های پسا مواجهیم، پسانفت و کاهش درآمد نفت، پسااعتماد یا کاهش اعتماد، پسابروکراسی به معنی کاهش ظرفیت اداره کشور و... که راه حل آن دموکراسی است، اما قبل از دموکراسی نیاز به اثبات صداقت حکومت به مردم است.

استاد دانشگاه بهشتی افزود: براساس نظرسنجی‌های علمی، اکثر مردم ناراضی هستند و می‌دانند بیگانگان از اعتراضشان استفاده می‌کنند، اما چاره دیگری ندارند و ٦٢ درصد مردم خواستار گفتگوی حکومت با معترضان هستند.

فاضلی با تأکید براین که انقلاب ما با وعده عدالت ایجاد شد، گفت: اما امروز با پدیده انباشت و افزایش مستضعفان مواجهیم. مستضعف به معنای کسی است که به ضعف کشیده شده بنابراین فقط فقرا مستضعف نیستند و کسانی که در طبقات مختلف به ضعف و جایگاه پایین‌تر کشیده شده‌اند، مستضعفند. مستضعفین در برابر بی‌عدالتی‌های شدید نمی‌توانند ساکت بمانند و امروز ما با صورت‌های شدید بی عدالتی هم روبه‌رو هستیم.

وی ادامه داد: در کانون‌های صنعتی کشور مانند صنایع پتروشیمی ماهشهر با مهندسانی روبه‌رو هستیم که با پروازهای چارتر به این مراکز می‌آیند و می‌روند و در کنار آنها، کلونی‌های توسعه نیافته ای هستند و جالب اینکه هم مهندسان و هم مردم این مناطق، هر دو از وضعیت خودشان ناراضی هستند.

فاضلی با تأکید بر اینکه تردید ندارم دستگیرشدگان حوادث اخیر اغلب بیکار و در فاصله سنی 18 تا 29 سال هستند، اظهار کرد: این گروه بیشتر رشد اقتصادی منفی یک دهه گذشته را احساس می‌کند. بی عدالتی شدید در توزیع امکانات، رفاه، بهداشت، آموزش، تفریحات و ... در کنار تخریب شدید محیط زیست حاشیه ها، موجب تشدید نارضایتی‌ها می‌شوند و توسعه نامتوازن بهمراه گسترش فقر موجب شدیدترین مظاهر بی عدالتی مانند گسترش حاشیه نشینی، کارتن خوابی و گورخوابی و تن فروشی می‌شود.

استاد دانشگاه بهشتی افزود: اکثر معترضین کسانی هستند که ظرفیت شوک افزایش قیمت بنزین را ندارند و زندگی روزمره شان مختل می‌شود. این وضعیت بی عدالتی اگر هر چه جلوتر برود، عریان‌تر و خشن‌تر شود، چشم اندازی برای آینده باقی نمی‌گذارد و امید اجتماعی را از بین می‌برد.

وی با اشاره به راهکار بهبود وضعیت فعلی تأکید کرد؛ سیستم باید خشن‌ترین صورت‌های بی عدالتی مانند بحران زنان سرپرست خانوار، خانواده‌های دارای چند بیکار و بیماران شدید را شناسایی و تلاش کند رنج آن‌ها را کاهش دهد. دیگر اینکه حد مناقشه سیاسی در سیستم باید کاهش یابد، زیرا امروز سیستم دیگر قادر به تصمیم‌گیری نیست و نمی‌توان امیدوار به کارآمدی بود. ٨٥ درصد مردم از وضعیت کشور ناراضی هستند و فرقی بین روحانی و فلانی نمی‌گذارند.

وی با تأکید بر این که انسان فقط با معنویات نمی‌تواند زنده بماند، یادآور شد: به این مردم توجه کنید که زنده بمانند تا بتوانند معنوی شوند. زنده ماندن هم نیاز به ساختن اقتصاد و مدیریت کارامدی دارد و ما مثل همه مردم جهان نیازمند سلامت در حکومت، اقتصاد و امنیت و رفاه هستیم.

فاضلی گفت: نتیجه شکاف بین نظام و دولت، توسعه متوازن و غیرمتوازن همین است، اگر شکاف ترمیم نشود به خشونت می‌انجامد و خشونت کور، خشونتی است که از طبقه فرودست آغاز می‌شود و به سایر طبقات توسعه می‌یابد.

استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه من برای پساجمهوری هیچ ارزشی قائل نیستم، تصریح کرد: با توجه به تجربه خاورمیانه، پساجمهوری اسلامی یا سوریه و مصر است، یا لیبی، بنابراین امیدواریم پیش از اینکه دیر شود،همین حکومت کسی صدای این وضعیت را بشنود و برای تغییری که موجب رضایت مردم شود، گام بردارد، تغییری که حداقل آن برداشتن خشن‌ترین صورت‌های بی عدالتی است.

منبع: ایسنا

24

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها