چرخش موضع کیهان درباره نحوه انتقام سخت ایران از اسرائیل/ کمی صبر کنید

​ روزنامه کیهان در دو یادداشت، به فاصله کمتر از یک هفته، درباره نوع واکنش به حمله دوشنبه هفته گذشته اسرائیل به ساختمان کنسولگری سفارت ایران در دمشق، موضع خود را از واکنش به «قید فوریت» به «فقط کمی صبر» تغییر داد.

چرخش موضع کیهان درباره نحوه انتقام سخت ایران از اسرائیل/ کمی صبر کنید

روزنامه «کیهان» در یادداشتی روز «۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۳»، دو روز پس از حمله به ساختمان کنسولگری ایران در سوریه نوشته بود:

«ما فکر می‌کنیم، پاسخی که ایران می‌دهد باید طوری باشد که در محاسبات دشمن نیامده باشد؛ در این صورت قطعا بازدارندگی لازم را خواهد داشت. زمان هم مهم است. این پاسخ باید تا زمانی که این خشم مقدس ایرانیِ باغیرت وجود دارد داده شود یعنی با قید فوریت.»

«روزنامه کیهان» پنج روز پس از اینکه خواستار پاسخ فوری تهران شد، در شماره امروز «سه‌شنبه، ۲۱ فروردین ماه ۱۴۰۳» نوشت: 

«حدود یک هفته از حملهاسرائیل به بخش کنسولی سفارت کشورمان در دمشق و شهادت تنی چند از فرماندهان و هموطنان عزیزمان می‌گذرد و بحث «انتقام بازدارنده» در این مدت، یکی از مهم‌ترین مسائلی است که بین مسئولین، کارشناسان، رسانه‌ها و مردم عادی مطرح بوده است. در نخستین ساعات و روزهای وقوع این حماقت اسرائیل، به دلیل حاکم بودن آن فضای خشم و غیرت بر جامعه، تقریبا هیچ کس جرات این را نداشت که در تحلیل این شرایط، نسخه «کوتاه آمدن» را برای مسئولین بپیچد اما همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، رفته‌رفته صداهایی- هر چند اندک- از برخی رسانه‌های زنجیره‌ای بلند می‌شود که در لابه‌لای جملات و در پوشش «حفظ منافع ملی و ملاحظات اقتصادی» تلاش می‌کند، به شکلی مانع از انتقام و در نتیجه، تکرار این ترورها شوند!

در این‌باره گفتنی‌هایی هست: 1- خیلی‌ها معتقدند، ترور سردار دل‌ها «قاسم سلیمانی»، شروع روندی است که امروز آن را به شکل ترور سردار زاهدی  و حاجی رحیمی و... می‌بینیم. چند روز پس از ترور سردار سلیمانی، برخی از این جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای، در تریبون‌های رسمی اعلام کردند، باید برویم و با ترامپی که شخصا مسئولیت این ترور را برعهده گرفته است، مذاکره کنیم.

آنها حمله به عین‌الاسد را هم که تنها یک «سیلی» ابتدایی است، «کافی» دانستند و بعضا حتی علیه آن موضع هم گرفتند. تا می‌توانستند با قلم و بالا و پایین کردن قیمت‌های ارز و سکه، تلاش کردند انتقامی از آمریکا گرفته نشود. هنوز هم تلاش می‌کنند، انتقام کامل سردار سلیمانی را که هنوز گرفته نشده، گرفته نشود. دقیقا همین طیف یکی دو روزی است شروع کرده‌اند به جلوگیری از گرفتن انتقام این سرداران و مستشاران آن هم با ابزار «اقتصاد» و «خطر جنگ». به طور خلاصه، این طیف- که با دریافت آگهی‌های دولتی و بعضا از همین سپاه- سرِ پا هستند، می‌گویند، دشمن هر غلطی کرد، نباید پاسخ داد. ما فکر می‌کنیم، یکی از دلایل مهم تکرار این ترورها در کنار کافی نبودن آن سیلی، وجود همین موجودات در کشور است که زمانی مقامات رژیم صهیونیستی درباره آنها گفته بودند؛ بهترین سرمایه‌های اسرائیل در ایران هستند!

2- طیف دومی هم دیده می‌شود که معتقدند، بلافاصله پس از حمله دشمن به ساختمان سفارت کشورمان در دمشق، باید تل‌آویو و حیفا و مراکز هسته‌ای و نظامی آن را آماج حملات موشکی و پهپادی قرار داد و نگران تبعات آن هم نبود. ما هم می‌دانیم موضع‌گیری این طیف از سر غیرت و وطن‌پرستی است اما معقول نیست چون هیجانی و احساسی است و احساس هم بعد از مدتی می‌خوابد. اما چه باید کرد؟

3- به قطع و یقین باید انتقام گرفت، آن هم از نوع «غافلگیر‌کننده و بازدارنده». انتقام غافلگیر‌کننده و بازدارنده یعنی، انتقام با حساب و کتاب و سنجیدن همه شرایط. نباید بدون محاسبه و در نظرگرفتن همه جوانب، دل به دریا زد. این‌جا زمان هم مهم است. نباید این انتقام دیرگرفته شود. هرچه دیرتر کار سخت‌تر. شاید برای درک این موضوع، بهتر باشد از دریچه نگاه آن مسئولینی به موضع نگاه کنیم که اداره امور مربوطه در دستشان است. آن‌ها قطعا از من و شما و هر کارشناس دور از گودی به امور واردترند و چم‌و‌خم کار را بهتر می‌دانند. هم واقعا کارشناسند و هم اطلاعات و دانش کافی را در اختیار دارند.

ما مطلع شدیم در این یک هفته‌ای که گذشت، با دقت و وسواس مشغول بررسی شرایط جهت یافتن بهترین راه برای گرفتن انتقام بوده‌اند. همین‌قدر سر بسته بگویم که انتقام حتمی، گسترده، پشیمان‌کننده و ان‌شاء‌الله بازدارنده خواهد بود. فقط کمی صبر کنید!

4- گزارش‌هایی که از رسانه‌های عبری‌زبان و به صورت روزانه به بیرون درز می‌کند نشان می‌دهد، اسرائیلی‌ها در شرایط بسیار پیچیده، سخت و بی‌سابقه‌ای هستند. تعداد این گزارش‌های رسمی آن‌قدر زیاد است که دنبال کردن همه آنها، سرگیجه می‌آورد! خلاصه و چکیده این گزارش‌ها این است که، اقتصاد این رژیم و میزان بدهی دولتی آن تاکنون به بدی این روزها نبوده است، 500 هزار نفر برای همیشه به کشورهای خود بازگشته‌اند که بخش قابل توجهی از آنها نخبه و کارشناس و نیروهای کیفی هستند. اقتصاد، کشاورزی و صنعت گردشگری این رژیم در بسیاری از شهرها به صورت 100درصد نابود شده و شرایط در میادین جنگی نیز «افتضاح» است. عقب‌نشینی تمام نیروهای زمینی این رژیم از خان یونس خبر «بسیار» مهمی بود.

شاید نتانیاهو گفته باشد این عقب‌نشینی برای حمله به رفح صورت گرفته است اما بسیاری از رسانه‌ها و کارشناسان اسرائیل نظر دیگری دارند. آنها می‌گویند هدف اعلامی از حمله به خان یونس، کشتن محمد ضیف و یحیی سنوار، دو مهره اصلی و قدرتمند حماس و آزادی اُسرا بود. قرار هم بود طی دو ماه این اتفاق رخ دهد اما پس از چهار ماه، عقب‌نشینی صورت گرفت، در حالی که نه اسیری آزاد شد و نه این دو فرمانده بزرگ میدانی به شهادت رسیدند.»

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 5
  • J
    1

    حتما تقیه کرده

    نظرات شما -
    • غیر قابل نشر
      1

      دو کس چیزی برای ازدست دادن ندارند .یکی که ابرویش را داده باشد ودیگری که سرمایه اش را.

  • ناشناس
    1

    آنهایی که در سوریه کشته شدند رفته بودند انتقام بگیرند و همگی دستشان به خون مردم مظلوم غزه آلوده است

  • ناشناس
    1

    تا کی صبر!!!
    در بیابان های عراق که ایران شخم زد علف سبز شد

  • رابی
    1

    بله کمی صبر کنید که آتش خاموش شود و همه چیز از یادتان خواهد رفت.از نرمش قهرمانانه رسیدند به صبر قهرمانانه. بعد از اون هم می رسند به قنبل کردن قهرمانانه.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها