آیا جنبش غیر متعهدها می تواند نقش مثبتی در رقابت های هسته ای ایفا کند؟

سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان به بررسی سفر رئیس جمهوری به باکو برای شرکت در اجلاس جنبش غیرمتعهدها می پردازد.

آیا جنبش غیر متعهدها می تواند نقش مثبتی در رقابت های هسته ای ایفا کند؟

روز پنجشنبه حسن روحانی رئیس جمهوری کشورمان به دعوت رسمی "الهام علی اف " رئیس جمهوری آذربایجان، وارد باکو پایتخت این کشور شد. روحانی علاوه بر دیدار با رئیس جمهور آذربایجان و تاکید بر توسعه روابط و همکاری ها مشترک، با سایر مقام های دیگر نیز دیدار کرد. هجدهمین اجلاس جنبش غیرمتعهدها امسال در حالی برگزار شد که منطقه در ماه های اخیر شاهد تحولات زیادی بوده و پس از تبیین مواضع ایران در مجمع عمومی سازمان ملل بار دیگر فرصتی برای تشریح و رویکرد جمهوری اسلامی ایران در راستای دیپلماسی مثبت منطقه ای پدید آمده است؛ برای بررسی این موضوع با افشار سلیمانی سفیر اسبق ایران در آذربایجان گفت وگو کرده ایم که در ادامه مشروح آن را می خوانید:

آیا جنبش غیر متعهدها می تواند نقش مثبتی در رقابت های هسته ای ایفا کند؟

آقای سلیمانی لطفا در ابتدا درباره تاریخچه شکل گیری اجلاس جنبش غیرمتعهدها و اهداف آن توضیح دهید.

سازمان کشورهای غیرمتعهد محصول دوران دوقطبی و جنگ سرد بوده است و پس از پایان نظام دوقطبی، فروپاشی شوروی، پایان جنگ سرد و همچنین از بین رفتن پیمان ورشو همچنان به کار خود ادامه داده است. معنی و مفهموم "غیرمتعهدها" در گذشته و در شرایط حاضر با هم تفاوت دارند. در سال 1955 که این جنبش در اندونزی بنیانگذاری شد و در سال 1961 در یوگسلاوی با حضور مقام هایی چون ژنرال تیو، فیدل کاسترو و غیره شکل گرفت. در آن زمان مفهوم و هدفی که برای شکل گیری این جنبش بنا نهاده شد عدم وابستگی به بلوک شرق و غرب بود. عدم عضویت در پیمان های نظامی این دو بلوک مانند ورشو و ناتو نیز از دیگر شروط برای کشورهای عضو این جنبش بود. از دیگر اهداف غیرمتعهدها در بدو تاسیس به ارمغان آوردن دنیایی بدون تسلیحات هسته ای، تلاش در جهت صلح و امنیت جهانی، توسعه کشورها و رفاه ملت ها بود. پس از فروپاشی شورو و پیمان ورشو کشورهای عضو این جنبش به همکاری ها ادامه دادند و نکته ای که باید گفت این که است که عمده پایه گذاران این جنبش کشورهای آفریقایی و آسیایی بودند که تعداد اعضا از 25 عضو در اوایل به بیش از 120 کشور رسیده است. با توجه به این که دیگر جهان دو قطبی وجود ندارد کشورهای عضو این سازمان به دنبال تقویت چندجانبه گرایی هستند.

با توجه به مولفه هایی که برای این سازمان برشمردید، در حال حاضر جنبش غیرمتعهدها چه جایگاهی در نظام بین الملل دارد و آیا به آن اهدافی که تعریف شده دست پیدا کرده اند؟

همانطور که اشاره کردم یکی از اهداف این سازمان در ابتدا مبارزه با جهان دو قطبی بود که در حال حاضر شرایط به گونه ای دیگر است. با توجه به اینکه دیگر جهان دو قطبی وجود ندارد باید بررسی کرد که اقدامات این سازمان در شرایط فعلی تا چه حدی اثرگذار بوده است. جنبش غیرمتعهدها در زمینه هایی چون برنامه ریزی، برگزاری اجلاس، همکاری با سازمان ملل، همکاری در موضوعاتی چون مسائل هسته ای، صلح و امنیت و توسعه کشورها فعالیت و موضع گیری کرده و بیانه نیز صادر می کنند. در همین راستا نیاز به تحقیق داریم تا به درکی مشخص از میزان تاثیرگذاری برسیم. به طور کلی نمی توان گفت که فعالیت های غیرمتعهدها بی تاثیر بوده است و از طرف دیگر هم نمی توان با قاطعیت گفت که اقدامات آنان تاثیر بسزایی داشته است.

امادر پاره ای از اوقات ما شاهد حمایت این سازمان از برنامه های هسته ای ایران بودیم

بله همینطور است و بیانیه ای نیز در همین رابطه صادر و عنوان شد که حقوق هسته ای کشورها باید محترم شمرده شود. باید گفت که این سازمان در حد حمایت های سیاسی و صدور بیانیه نقش ایفا می کند. اگر ما تک تک اعضای جنبش غیرمتعهدها را بررسی کنیم درمی یابیم که اکثریت آنان تحت تأثیر قدرت های جهانی هستند. برای مثال کشور مصر یکی از اعضای غیرمتعهدها به شمار می رود ولی سوال اینجاست که آیا این کشور غیرمتعهد است؟! بالاخره این کشور تحت تاثیر آمریکا و اسرائیل است و این موضع در مورد بقیه کشورها نیز به نوعی صدق می کند.

همانطور که اشاره کردید اکثریت کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها به نوعی تحت تاثیر قدرت های جهانی از جمله آمریکا هستند. با توجه به این موضوع آیا این کشورها در نظام کنونی بین الملل می توانند اهداف و خواسته های خود را پیش ببرند و در روندهای جاری تاثیرگذار باشند؟

کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها اگر بتوانند طبق اساسنامه و مرامنامه خود گامی کوچک در راستای تقویت و ثبات بردارند و مشکلاتی که ما هم اکنون در خاورمیانه و دیگر جاها داریم را حل و فصل نمایند به درک مشترکی از میزان تاثیرگذاری خواهند رسید و این امر موجب توسعه همکاری ها در دیگر مسائل مختلف خواهد شد. باید دید این جنبش چگونه می تواند نقش مثبتی در زمینه رقابت های هسته ای ایفا کند؛ با توجه به اینکه ما شاهد هستیم که آمریکا از پیمان INF خارج شده و روسیه نیز متعاقب آن از این معاهده بیرون رفته و هم اکنون نظام بین الملل شاهد شکل گیری دور جدیدی از رقابت های هسته ای است.

این دوره آذربایجان ریاست نشست اجلاس غیرمتعهدها را بر عهده گرفته است. با توجه به برگزاری این اجلاس در باکو آیا آذربایجان می تواند از امتیاز میزبانی برای حل مشکلات خود بهره ببرد؟

طبق اساسنامه سازمان هر سه سال یکبار ریاست این اجلاس تغییر می کند و پس از سه سال این بار نوبت به آذربایجان رسیده تا میزبانی آن را از اندونزی تحویل بگیرد. همانطور که می دانیم یکی از مشکلات مهم آذربایجان موضوع قره باغ و حفظ تمامیت ارضی است. قطعا این کشور از طریق سازمان حل مناقشه قره باغ را پیگیری خواهد کرد و حتی این موضوع در سازمان همکاری اسلامی نیز مطرح شده و مهمتر آنکه شورای امنیت سازمان ملل نیز چند قطعنامه در این باره دارد و تاکید می کند که نیروهای اشغالگر ارمنستان باید از خاک آذربایجان خارج شوند. اما شاهد هستیم که هیچ یک از این قطعنامه ها حالت اجرایی به خود نگرفته است و در دیگر موارد نیز به همین شکل خواهد بود. نکته ای که باید مدنظر داشت این است که این قطعنامه ها برای عملی شدن نیاز به ضمانت اجرایی دارد و به این دلیل که ضمانت اجرایی تحت تاثیر مولفه های قدرت(5کشور عضو دائمی شورای امنیت و کشورهای دیگر) هست لذا این کشورها دچار مشکل می شوند.

این اجلاس چه فرصت هایی را در اختیار ایران قرار می دهد؟

خب پس از حضور ایران در سازمان ملل بار دیگر فرصتی برای اعلام مواضع ایران در زمینه های مختلف به وجود آمده است و طرح هایی چون ابتکار صلح هرمز، مبارزه با یکجانبه گرایی و دیگر موارد مطرح می شود. اما نکته مهم بررسی مولفه های قدرت است و ما باید ببینیم که چگونه می توانیم قدرتمند شویم. این موضوع برای دیگر اعضای این جنبش نیز مهم است تا بتوانند در معادلات تاثیرگذار باشند. برخی از کشورهای عضو حتی با مفهوم دمکراسی نیز مشکل دارند و این موضوع مانع از تحقق اهداف اصلی می شود. مصر را پیش تر مثال زدم. السیسی رئیس جمهوری است که به کودتا سر کار آمده و همین موضوع باعث می شود که قدرت های بزرگ امتیاز بدهد و تحت تاثیر آنها قرار گیرد.

در موضوع ایران همانطور که اشاره کردم کشورها تنها حمایت سیاسی کرده اند و قدمی در راستای حل مشکلات به ویژه مسائل و مشکلات اقتصادی برداشته نشده است. برای مثال در موضوع تحریم های یکجانبه و غیرقانونی آمریکا علیه ایران باید دید که کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها تا چد حدی برای رفع مشکلات ایران تلاش کرده اند. حتی اروپا که هنوز در برجام مانده اقدام موثری برای جلب رضایت ایران انجام نداده است و تنها به فکر منافع خودشان هستند. اینها واقعیاتی هستند که باید نگاه دقیق تری به آن داشته باشیم.

دیدارهای دوجانبه رئیس جمهور با سران کشورها در حاشیه اجلاس چه نقشی در ایجاد همگرایی بیشتر خواهند داشت؟

این دیدارهای دوجانبه بیشتر جنبه مشورتی دارد و در خصوص طیف مختلفی از مسائل صحبت می شود. تاکید بر توسعه روابط همه جانبه از دیگر مسائلی است که رهبران کشورها درباره آن رایزنی می کنند. برای بررسی سطح روابط تجاری کشورها نیازمند عدد و رقم هستیم تا میزان رشد و افزایش آن را درک کنیم. برای مثال باید دید که همکاری های اقتصادی و تجاری کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها به چه میزانی است و در آن سو روابط اقتصادی ایران با این کشورها چه عدد و رقمی را نشان می دهد. چنین اعداد و ارقامی هستند که نقش واقعی را معین می کنند. اگر چه حمایت های سیاسی و بیانیه صادر کردن گام مثبتی تلقی می شود اما اگر این حمایت ها زمینه رشد و تقویت همکاری های اقتصادی را برای ایران در بر نداشته باشد نمی توان روی آن حساب باز کرد.

منبع: خبرآنلاین

15

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها