مرد شکاک همسر باردار و برادرش را کشت

متهم در دادگاه ادعا کرد به دلیل بیماری روانی برادرش را به قتل رساند و انگیزه‌اش را از قتل همسرش هم نمی‌داند.

مرد شکاک همسر باردار و برادرش را کشت

مرد ثروتمند که به خاطر بدبینی به برادرش و همسر باردار خود، آنها را به قتل رسانده است در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

یک سال قبل مرد ثروتمندی به نام شاهین مقابل در خانه‌اش به قتل رسید و راننده خودرویی که او را کشته بود از روی جسد شاهین عبور کرد. در حالی که ماموران تحقیقات خود را آغاز کرده بودند، پلیس متوجه شد کمی‌ دورتر از محل قتل باز هم جنایتی اتفاق افتاده و زنی جوان که باردار بود، کشته شده است. رکسانا زن 40 ساله دچار مرگ مغزی شده بود که خانواده‌اش قبول کردند اعضای بدن این زن را ببخشند.

بررسی‌های ماموران نشان داد قاتل این زن و مرد، یک نفر است. با توجه به سرنخ‌های موجود شاهرخ، برادر شاهین و شوهر رکسانا، به اتهام قتل این دو و جنینی که در شکم رکسانا بود بازداشت شد.

یافته‌های پلیس نشان داد شاهرخ مرد بسیار ثروتمند و صاحب یک کارخانه بزرگ و هتل معروفی است که از مدتی قبل با برادرش شاهین دچار اختلاف شد و بعد از قتل برادرش، همسرش را هم به قتل رساند.

شاهرخ وقتی تحت بازجویی قرار گرفت به قتل اعتراف کرد و گفت: با برادرم اختلاف مالی داشتم اما این اختلاف آن‌قدر شدید نبود که بخواهم او را بکشم. زمانی تصمیم به قتل برادرم گرفتم که متوجه شدم قصد دارد با همسرم رکسانا به من خیانت کند. او نیمه‌شب به همسر من پیام داده و به او ابراز علاقه کرده بود. رکسانا هم به او گفته بود مرا دوست دارد و دلش نمی‌خواهد به من خیانت کند. به همین خاطر تصمیم گرفتم برادرم را بکشم. اسلحه‌ای را که از قبل داشتم، برداشتم. مقابل خانه او رفتم و به برادرم شلیک کردم. بعد به خانه آمدم و به زنم شلیک کردم.

پلیس تلفن همراه رکسانا را بررسی کرد اما از آنجا که تلفن پیشرفته‌ای بود و رمز داشت ماموران نتوانستند رمز گوشی را باز و محتوای پیام‌های او را بررسی کنند. با این حال با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای بررسی بیشتر به دادگاه ارسال شد.

به خاطر بیماری روانی آدم کشتم

در جلسه رسیدگی به این پرونده اولیای دم که فرزندان همسر اول رکسانا و مادرش بودند و همچنین برادرزاده‌های شاهرخ برای متهم درخواست قصاص کردند.

یکی از برادرزاده‌های شاهرخ گفت: عمویم از پدرم پول می‌خواست اما پدرم می‌گفت پول زور به کسی نمی‌دهد. اختلاف به همین دلیل بود. عمویم سوءظن هم داشت. به همین خاطر همسر اولش با وجود سه بچه طلاق گرفت و رفت و بعد او با رکسانا ازدواج کرد. او همیشه با کارهایش خانواده را به هم می‌ریخت. او به پدر ما تهمت زده است و درخواست قصاص داریم.

وقتی نوبت به متهم رسید، او ادعا کرد به دلیل بیماری روانی دست به قتل زده است. او گفت: من سال‌هاست تحت نظر پزشک هستم. دچار بیماری اعصاب و روان هستم و حال خوبی ندارم به همین خاطر هم مرتکب قتل شدم. زمان قتل اصلاً در حال خودم نبودم. وقتی نور تلفن همراه همسرم روشن شد فکر کردم برادرم پیام داده است. او می‌خواست زندگی‌ام را به هم بریزد. اصلاً نمی‌دانم چرا رکسانا را هم کشتم. من این زن را دوست داشتم.

بعد از پایان حرف‌های متهم قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند

منبع: اعتمادآنلاین
کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 3
  • ناشناس
    0

    لطفا اول بزارید حکم صادر بشه،بعد داستان بنویسید،همیشه آخر خبر می نویسید،قضات وارد شور شدند و دیگه از نتیجه شور هیچ خبری نیست و خبر ابتر می ماند

  • رضا
    0

    تو که دیوانه بودی؟ چرا خودتو نکشتی روانی؟؟؟؟
    هر کاری میخواند میکنند چون پول دارند میگن بیمار بودیم!!!!!!

  • ناشناس
    0

    کسی که سوءظن داره چرا ازدواج می‌کنه؟
    گناه اون همسر چیه که یه عمر باید عذاب بکشه
    چند سال پیش یه خانواده روبروی ساختمون ما خونه اجاره کرده بودن یه روز شوهرم که خونه بود رفت کنار پنجره بعد برگشت به من گیر داد که این مردک کیه همش تو خونه ما سرک میکشه
    گفتم نمی‌دونم تو همیشه به زمین و زمان شک داری گفت تو حتماً یه سر و سری با این داری که مدام سرک میکشه
    دعوامون شد شوهرم تا حد مرگ کتکم زد بعد رفت دم در خونه اونها فحاشی کرد بعد خانم اون آقا شوهرم رو برده بود منزلشون و گفته بود بیا از پنجره ما نگاه کن ببین اصلا داخل خونه شما دیده میشه ؟
    پنجره خونه اونها یکمی پایین‌تر از خونه ما بود و فقط سقف خونه ما دیده میشده
    بعد مشخص شد اون آقا ماشین دوستش رو به امانت گرفته بوده و چون نگران بوده اتفاقی نیفته هر از گاهی می‌آمده کنار پنجره داخل کوچه رو ببینه
    شوهر من هیچوقت نه از من و نه از اون آقا عذرخواهی نکرد
    اون بنده خداها مستأجر بودن از شدت ناراحتی دو هفته بعد اسباب کشی کردن رفتن
    گاهی مثلاً کسی اشتباهی زنگ میزنه سریع گوشی رو از من می‌گیره به اون شماره زنگ میزنه
    میگم بابا اشتباهی گرفته میگه بزار چهار تا بارش کنم ببینم بازم اشتباهی زنگ میزنه یا نه و خیلی رفتارهای دیگه
    یعنی سوختم فقط....
    اگه به خاطر بچه‌ها م نبود یک لحظه حتی یک لحظه تحملش نمی‌کردم
    من نمیگم مرد نباید غیرت داشته باشه اتفاقا مرد باید غیرت داشته باشه تا بتونه از کیان خانواده دفاع کنه
    اما نه اونقدر که دیگه زندگی رو به کام خودش و خانواده اش زهر کنه خلاصه من برای اصلاح او خیلی تلاش کردم و به خانواده شوهرم گفتم اونها کلی نصیحتش کردن تازه کمی بهتر شده
    من که سوختم عمرم تباه شد امیدوارم از این مردها نصیب هیچ زنی نشه
    لطفاً اگه این مشکلو دارید حتما مشاوره برید