در گفت و گو با خبر فوری مطرح شد
روایت یکی از فرماندهان دفاع مقدس از رشادت شهید صیاد شیرازی/وی برای سپاهی ها احترام زیادی قائل بود
تراب ذاکری از فرماندهان دفاع مقدس پیرامون توانمندی های شهید صیاد شیرازی سخن گفت.
بیست و یکم فروردین سالگرد شهادت شهید علی صیاد شیراز ی از فرماندهان ارشد ارتش جمهوری اسلامی ایران است که به دست منافقین به شهادت رسید.
شهید سپهبد "علی صیاد شیرازی" در روز چهارم خرداد ۱۳۲۳ در شهرستان "درگز" از توابع استان خراسان به دنیا آمد. در خرداد 1342 از دبیرستان امیر کبیر در تهران در رشته ریاضی دیپلم متوسطه گرفت. یک سال بعد در آزمون ورودی دانشکده افسری پذیرفته شد و به تحصیل علوم نظامی پرداخت و سه سال بعد در مهر 1346 با درجه ستوان دومی در رسته توپخانه فارغالتحصیل شد.
شهید صیاد شیرازی پس از فراغت از تحصیل در شیراز، دوره رنجر و چتربازی را با رتبه عالی گذراند، در اصفهان دوره تخصصی توپخانه را طی کرد و از سال ۱۳۴۸ به لشکر زرهی تبریز پیوست و خدمت رسمی خود را در نیروی زمینی آغاز کرد. پس از انحلال لشکر تبریز در اسفند ماه سال ۱۳۴۹، به لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه منتقل و در گردان ۳۱۷ توپخانه به عنوان «فرمانده آتشبار» مشغول به خدمت شد.
شهید صیاد شیرازی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، چندین سال در بخشهای مختلف ارتش به ویژه در غرب کشور به پاسداری از کشور پرداخت و در سازماندهی و فعالیت نیروهای انقلابی در ارتش تلاشی گسترده داشت.
وی در مهر ماه سال ۱۳۶۰ به پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع از سوی امام خمینی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد که در این منصب، فرماندهی نیروهای ارتش اسلام در عملیاتهای پیروزمند ثامنالائمه، طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس را بر عهده داشت؛ عملیاتی که سرنوشت جبهه های اسلام علیه کفر را به پیروزی رقم زد و روند جنگ تحمیلی را در مسیر پیروزی ارتش اسلام قرار داد.
شهید صیاد شیرازی پس از حدود پنج سال انجام وظیفه در مسئولیت خطیر فرماندهی نیروی زمینی، در ۲۳ تیر ۱۳۶۵ از سمت خود استعفا داد و سپس با پیشنهاد حضرت آیت الله خامنه ای - ریاست جمهوری وقت- و تصویب امام راحل به سمت نمایندگی حضرت امام خمینی(ره) در شورای عالی دفاع منصوب شد.
وی در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ به همراه تعدادی دیگر از فرماندهان ارتش با پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع و موافقت امام خمینی به درجه سرتیپی ارتقای مقام یافت و در مهر ۱۳۶۸ به درخواست رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح و موافقت فرماندهی معظم کل قوا به سمت معاونت بازرسی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح منصوب شد.
این شهید بزرگوار در شهریور ۱۳۷۲ با حکم فرماندهی معظم کل قوا به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد و سپس در ۱۶ فروردین ۱۳۷۸ همزمان با عید غدیر با حکم مقام معظم فرماندهی کل قوا به درجه سرلشکری ارتقاء یافت.
شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، روز شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ در حالی که به قصد عزیمت به محل کار خود از منزل، خارج شده بود مورد سوء قصد یکی از اعضای گروهک تروریستی منافقین قرار گرفت و به شدت مجروح شد. اهالی محل که از این حادثه مطلع شده بودند بلافاصله او را به بیمارستان انتقال دادند اما متأسفانه بر اثر شدت جراحات وارده، تلاش پزشکان برای نجات او بی نتیجه ماند و امیر سرافراز ارتش اسلام پس از عمری مجاهدت در راه خدا به فیض عظیم شهادت نایل آمد.
در سالگرد شهادت سپهبد صیاد شیرازی در گفت و گو با تراب ذاکری جویای دلایل اختلاف محسن رضایی و شهید صیاد شیرازی در زمان جنگ شدیم.
این گفت و گو به شرح زیر است:
خبر فوری : جنابعالی از علت اختلافات شهید صیاد شیرازی و محسن رضایی در در دوران جنگ مطلع هستید؟آیا حضور نیروهای سپاه و بسیج در جنگ را عامل موفقیت امروز سپاه میدانید؟
ذاکری: محسن رضایی و صیادشیرازی دو دوست صمیمی بودند که هردو از بنیانگذاران انقلاب بودند.
صیادشیرازی بیش از300 تا 400 پرسنل ارتشی را با سبک و منش خود در جنگ به کار گرفته بود و محسن رضایی، رحیم صفوی و عزیزجعفری نیز از مجاهدان و مخلصین فی سبیلالله دوران جنگ بودند.
وقتی ارتش وارد منطقه و کاردار جنگ شد ما درگیری کردستان، گنبد، شرق و جولان افغانها را داشتیم ولی ما نتوانستیم این موضوع را مدیریت کردیم اما نیاز بود که نیرویی به ارتش کمک کند.
ما در ارتش از حضور نیروهای جدید در جنگ و آموزش آنها استقبال میکردیم نعیمینژاد و بنیصدر مخالف این موضوع بودند اما بنده شخصا یک نامهای در 15/1/60 در دفتر فرمانده لشگر اهواز نوشتمو درخواست کردم به نعیمینژاد ارسال شود تا ما از نیروهای بسیج و سپاه به کار بگیریم چرا که ماهرچه کشته میدهیم جایگزین نداریم که قاسمی با این موضوع مخالفت کرد و گفت قطعا نعیمینژاد با این موضوع مخالفت میکند به خاطر همین خودم نامه رو به نعیمینژاد دادم و از وی درخواست کردم نامه رو بخواند و تاکید کردم که ما به اقدام این نامه احتیاج داریم اما اقدامی انجام نداد در حالی که احساس میشد ما به نیروهای جدید احتیاج داشتیم.
نامه ارسالی بنده به نعیمینژاد زمانی که صیادشیرازی از بنده برای همکاری دعوت کرد نامه من را به دستم داد و گفت سرپیمان خودت هستی که بنده نیز تاکید کردم که سرقول خودم هستم.
صیادشیرازی در سخنرانی که برای ما انجام داد تاکید کرد که از این به بعد برادرانی هم در کنار شما هستند و از ما خواست حرمت یکدیگر را حفظ کنیم.
بهترین عملیاتهای ما یعنی طریقالقدس یعنی آزادسازی بوستان با کمک سپاه صورت گرفت البته آنها در آن مقطع استعداد کمتری داشتند، و قرار بود یک تیپ کمکی به ارتش بدهند که یک تیپ آنها برابر گردان ما بود و افرادی شجاعی در بین آنها حضور داشت به گونهای که بعد از عملیات طریقالقدس عراقیها همه جا شایعه کردند حرص الخمینی را هرجا دیدید آنها را بکشید.
عملیات فتح المبین و بیتالمقدس دو عملیات مشترک دیگر بین سپاه و ارتش بود که نتایج خوبی داشت اما بعد از عملیات رمضان غرزدنها شروع شد و ارتشیها تاکید کردند که تاکتیک، آموزش و تجهیزات برای ماست از این رو سپاه نمیتواند به سبب تعداد بالای نیرو در جنگ مدعی باشند لذا اختلافات ابتدا در بین پرسنل سپاه و ارتش شروع شد و بعد از آن در عملیات خیبر وبدر خودش را نشان داد و صدای صیادشیرازی درآمد و حتی آیتالله هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود تاکید دارد که ما خیلی تلاش کردیم که صیادشیرازی و محسن رضایی را به هم نزدیک کنیم ولی این موضوع صورت نگرفت و صیادشیرزای تاکید دارد که فرماندهی سپاه را در جنگ قبول ندارد از این رو در عملیات فتحالمبین، بیتالمقدس و رمضان فرماندهی با صیاد شیرازی بود ولی بعد از افزایش اختلافات صیادشیرازی در سال 65 استعفا داد و امام خمینی 3 ماه هم استعفا وی را قبول نکرد و بعد پذیرش استعفا امام خمینی وی را به عنوان نماینده خود در شورای دفاع منصوب کرد.
28
خداوند مهربان شهدای والا مقام نظام مقدس اسلامی را در اعلا علیین با پیامبر و شهدا و صدیقین مدافع از حق و حقیقتهای الهی محشور سازد. افتخار و سخن از این شهدا باید با پیروی از مکتب الهی آنان در دفاع جانانه از مکتب قرآن و در خدمت صادقانه به مردم و نظام اسلامی همراه باشد تا مرضی خداوند قرار گیرد.