خروج از سوریه و ورود ناوهواپیمابر به خلیج فارس/ ترامپ چه نقشه ای در سر دارد؟ / آیا جنگ جدید خاورمیانه از راه می رسد؟
تحلیلهای بسیاری در مورد سوریه شکل گرفته است که ابعاد ماجرا را بررسی کرده ایم.
در حال حاضر تحلیلهای شکل گرفته در مورد خروج امریکا از سوریه روند یکسانی ندارد و ابعاد متفاوت این تصمیم ترامپ نیازمند بررسی بیشتر است. از بین گزینه های دلیل خروج امریکا (نبود استراتژی، ایجاد موج جدید برای انتخابات آینده، معامله با روسیه و ترکیه، تقویت گروههای تروریستی یا کاهش تاثیر مستقیم و حضور غیر مستقیم و دیگر سناریوها) به نظر می رسد هر کدام قسمتی از حقیقت را شکل میدهند.
در این باره اکبر قاسمی دیپلمات سابق و کارشناس مسائل بین المللی از ابعاد خاصی به این موضوع نگاه کرده است.
در رابطه با خروج امریکا از سوریه به نظرتان کدام گزینه مهم تر و به واقعیت نزدیک تر است؟ چگونه باید به این موضوع نگاه کرد؟
-چون تمرکز دلایل تحلیل بنده بر اولین راهبرد ناگهانی ترامپ بعد از نتایج انتخابات میاندوره ای کنگره در مقوله عقب نشینی ازسوریه وافغانستان بوده و اینکه ترامپ بعد از ان ناگزیر بر یک شفیت پارادایمی شده بویژه درراستای دکترین راهبرد امریکا اول خود می باشد . -البته موضوع را در کانتکس سوریه و ظرف ومظروف ان با دیتاهای مختص به ان پرداخته ومورد تجزیه وتحلیل قرار داده ام
-قرائنی برای معامله با روسیه وجود ندارد . -در خصوص ترکیه نیز معامله بین اردوغان و ترامپ در خصوص پاتریوتها که دران بازه انجام گرفت در برابر مسکوت ماندن قول خرید اس 400وارد است.در خصوص اکراد بعیداست معامله انجام گرفته باشد همین خروج بطور ناگهانی موجب بروز عوارض خواهد شد ولیکن خیلی بعیداست ترکیه نیز با این خروج بدلایل عدیده بتواند تحرک نظامی در موقعیت خلا بوجود امده داشته باشد چرا که دیگر شرایط شمال سوریه در بدترین حالت می بایست به حاکمیت سوریه ملحق شود و ترکها نمی تواند ساز جداگانه ای در شروع یک بحران ثالثی بدمند.
در رابطه با تاثیرات متقابل حضور ناو استنیس درخلیج فارس وخروج نیروهای امریکا ازشمال سوریه و افغانستان چه نظری وجود دارد؟
در بگراند شناسی مقطع دوسال واندترامپ ،راهبرد حضور نیروهای امریکادرافغانستان ، کمتر اشاره شده بود ومحور برجسته توییت های ترامپ درسال اول ،دسترسی به معادن افغانستان بود وکم کم وقتی هزینه های مالی سنگین با تلفات (کم برای خود )ولیکن تلفات سنگین برای متحدین محلی افغان خودرابراورد واحساس نمود(بیش از۲۵ هزار نیروی نظامی وپلیس افغانی از۲۰۱۴تاکنون )مجددا بربی فایده بودن حضور ماشین جنگی خود درانجا باوریقینی یافته والان با مخاطرات ناشی ازبروز دشمن های اصلی او(دمکراتها وچینی ها )در عرصه اقتصادی بیکباره برسرش زده است تاکارحضورنیروهای نظامی خود رابطور ریشه ای واتلاف وقت درهزینه هاوپرداختن کامل به دکترین اقتصادی امریکا اول راقبل از شروع نیم سال دوم خود، بطورنهایی حل کند .
الان نیز با توجه به انتقادات فراوانی که محافل امریکایی ازاو می کنند که چراترامپ به نیروهای امریکایی در خارج شامل افغانستان و شمال سوریه و عراق سرکشی نمی کند چیزی که حداقل روسای قبلی یکباردرسال ان را درایام قبل یا هنگام کریسمس بعمل می اوردند .
وشاید انقدر ترامپ چون در سابقه ذهنی ازحضور در بین نیروهای نظامی خود درخارج ازکشور تنفر و وحشت دارد که بخاطر رهایی یافتن ازاین دغدغه ،عجولانه اصل این موضوع را ازبن بردارد .
-حضور ناو استینس درخلیج فارس نیز یک مانور نمایشی برای پوشش وکاوری روانی برای خروج نیروهای اوازشمال سوریه ومرحله اول خروج ازافغانستان و قوت قلب وتمهید روحی شخصی ترامپ برای سرکشی تشریفاتی به سربازانش درافغانستان و احتمالا عراق ویک ژست و مانور برای فروش بیشتر هزینه های امنیت سازی برای متحدین عرب وروحیه دادن به انها وخارج ساختن انها ازعوارض ناکامیهای یمن وافتضاح خاشقچی (بویژه محمد سلمان وشیخ محمد درپرتو رابطه خاص باترامپ ) می باشد .
منبع: نامه نیوز
18