مدعیان دروغین از ادعای خدایی تا پیامبری!
جمله «من امام زمان هستم» روی خودرو
هرازگاهی افرادی هستند که با ادعای خدایی و پیامبری در شهرهای مختلف، تحت تعقیب دستگاه قضایی قرار میگیرند و دستگیر میشوند. عدهای از این افراد از مشکلات روانی رنج میبرند و تصور میکنند برای نجات مردم ظهور کردهاند، اما عدهای دیگر نقشه کشیدهاند تا با سوءاستفاده ازخرافهپرستی، به مال و منالی برسند یا نیات دیگر خود را به واقعیت تبدیل کنند. چند روز پیش، رانندهای در دماوند، درحالی که روی خودرویش نوشته بود: «امام زمان هستم» در خیابان تردد میکرد که از سوی گشتیهای پلیس متوقف شد. مرد 37 ساله دیگری نیز که با پخش شبنامه و مبعوثنامه، ادعای وحی و نبوت کرده بود، در پردیس بازداشت و روانه زندان شد. چند سال قبل از آن نیز مردی در حضور دهها نفر از مسئولان شهری شاهرود، در سالن اجتماعات فرمانداری این شهر حاضر شد و با فریادهای بلند گفت: «من پیامبر هستم». سرنوشت او نیز مشابه همان 20 نفری شد که سه سال پیش در ازدحام مسجد جمکران قم، خود را امام زمان(عج) معرفی کرده بودند؛ همگی دستگیر شدند.
جهل، ریشه ادعای دروغین
کارشناسان معتقدند ریشه ادعای دروغین پیامبری در جهل نهفته است. حجتالاسلام محسن غرویان، استاد فلسفه اسلامی با بیان اینکه ادعای خدایی و پیامبری در طول تاریخ بشر وجود داشته است، میگوید: «دین از عالم غیب سخن میگوید و روی انسانها نفوذ و تاثیر دارد. مردم نیز فطرتا به غیب گرایش دارند و تصور میکنند اگر با این عالم ارتباط بگیرند، مشکلاتشان حل میشود بنابراین دیده شده که افرادی با سوءاستفاده از این باور، خود را پیامبر و مرتبط با عالم غیب معرفی میکنند و با گرفتن چهره پیامبران و زدن حرفهای پیامبرگونه سعی میکنند، افراد ساده را به بهانه حل مشکلات خانوادگی، بیماری، مسائل مالی و... فریب دهند.»
غرویان مدعیان پیامبری را به سه دسته تقسیم میکند و میگوید: «این افراد همه یکسان نیستند؛ بعضیهایشان تعادل روحی و روانی ندارند و واقعا تصور میکنند پیامبر هستند. بعضی دیگر طالب شهرتند و بعضی دیگر نیز برای دستیابی به ثروت، خود را پیامبر معرفی میکنند. این افراد پس از مدتی، تعدادی مرید هم پیدا میکنند. مثل فردی که چند سال پیش به اسم امام زمان(عج)، کلی پول از مردم جمع کرده بود تا مثلا برای ایشان خانه بسازد. وقتی افرادی دور و بر اینها را میگیرند، بتدریج خودشان هم باور میکنند که واقعا مبعوث شدهاند، به نحوی که مثلا خوابهایشان را رویای صادقه تصور میکنند.»این کارشناس فلسفه اسلامی، بیان برخی داستانهای خلاف واقع از تریبونهای پرمخاطب را یکی از مهمترین ریشههای جهل در این زمینه میداند و راه خشکاندن آن را در تعقل خلاصه میکند و میگوید: «در بعضی مجالس، داستانها و حکایاتی نقل میکنند که مردم به اعتبار راوی حرفهای آنها را باور میکنند که این موضوع باعث دامن زدن به این مساله میشود. در این شرایط نیاز است درسهایی که به مسائل عقلی و برهانی میپردازد، از طریق منبرها و رسانهها به گوش مردم برسد تا جلوی این نوع توهمات گرفته شود.»
عوامل بیرونی و درونی ادعای پیامبری و پذیرش آن
مدعیان خدایی و پیامبری، پس از دستگیری در دادگاه محاکمه میشوند. حشمتالله توکلی، قاضی دادگاه کیفری یک استان تهران، ریشه این جهل را در دو عامل درونی و بیرونی جستوجو میکند و میگوید: «فردی که ادعای خدایی میکند، باید لائیک باشد. به این معنا که با کنار گذاشتن خدا، خود را خدا بنامد. این موضوع نشاندهنده تضاد شدید شخصیتی است، چراکه ابتدا خدای واحد را نفی کرده و سپس خود را همان خدای قادر و قدرت برتر نامیده است. تضادی که او را به مرز جنون کشانده و درواقع باید گفت که اول دیوانه شده و بعد ادعای خدایی کرده است. همچنین آیا نباید در عقل انسانی که در برابر عظمت گیتی موجودی بسیار ضعیف است و حالا ادعای خدایی کرده، تردید داشت؟»
قاضی توکلی در توضیح عوامل بیرونی میگوید: «انسان موجودی دینگرا و کمالپسند است، از اینرو همواره اعتقاد به قادری مطلق دارد. دین و اعتقادات ماورایی به انسان امنیت میبخشد و بدون اعتقاد به معنویت به پوچی و اضمحلال میرسد. سودجویان همواره از این گرایش در طول حیات بشر سوءاستفاده کردهاند، ضمن این که جعل امور باارزشتر، سودآورتر است و چه ادعایی بالاتر از ادعای نبوت و خدایی؟ خصوصا که اثبات دین امری تاریخی و فلسفی است و عوام تخصص لازم را در احراز اصالت یا جعلیت دین ندارند. این موضوع حاشیه امنیت مدعیان دروغین را بالا میبرد، ضمن اینکه افراد مورد اشاره به فن سفسطه و مغالطه اشراف دارند و براحتی قادرند آنچه را میگویند به توده مردم القا کنند.» او به نقش مهم متولیان دین اشاره میکند و میگوید: «کوچکترین بیتوجهی به سوالات ذهنی از سوی متولیان و متخصصان دینی، وسیعترین جبهه را برای مدعیان دروغین فراهم میکند.»
مجازات حبس تا اعدام برای مدعیان دروغین
این قاضی دادگاه کیفری استان تهران درباره مجازاتی که در قانون برای این افراد در نظر گرفته شده نیز میگوید: «در قانون مجازات اسلامی عناوینی چون توهین به مقدسات و سب النبی یا فراهم کردن موجبات فساد یا تشویق به فساد و ارتداد که حسب مورد قابل انطباق با ادعای دروغین خدایی و ادعای رسالت باشد، مجازاتی چون حبس و شلاق و اعدام، با توجه به مورد دارد. البته عناوینی چون سب النبی و محاربه مستوجب اعدام و توهین به مقدسات و سایر عناوین با مجازات حبس از شش ماه تا ده سال را همراه خواهد داشت.»
مدعیان، معمولا اختلال روانی دارند
ادعای خدایی و پیامبری از نظر روانشناسی نیز قابل بررسی عمیق است. علی نجفیتوانا، جرمشناس معتقد است مدعیان پیامبری، معمولا افرادی هستند که از نظر روحی و روانی اختلال شخصیت و نوعی توهم دارند که بتدریج این توهم در آنها شخصیتی کاذب ایجاد میکند و به ادعای پیامبری منجر میشود. او البته به کلاهبرداری بعضی افراد با سوءاستفاده از این موضوع نیز اشاره میکند و میگوید: «بعضیها هم هستند که با دیدن شرایط مساعد، از اعتقادات مذهبی مردم سوءاستفاده و سعی میکنند با فریب آنها، به مقاصد مالی یا نیات دیگرشان برسند.»
نجفیتوانا، افرادی را که در دام این ادعای دروغین میافتند، دارای پایگاه خاص فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی میداند و میگوید: «این افراد از نظر شخصیتشناسی معمولا دارای سادگی و باورپذیری ویژهای هستند، به نحوی که میتوان آنها را در حیطه «بزهدیدگان بالقوه» قرار داد. کمتر شاهد هستیم که افراد تحصیلکرده تحت تاثیر این ادعاها قرار بگیرند.»
این جرمشناس به مجازاتهایی سنگین از قبیل انداختن در آتش که در دوران باستان برای مدعیان دروغین پیامبری استفاده میشد، اشاره کرد و درباره مجازاتی که برای این افراد در قانون مجازات اسلامی در نظر گرفته شده نیز میگوید: «این افراد در چارچوب مجازات شرعی و کیفری محاکمه میشوند. ادعای پیامبری به عنوان جرم مذهبی ارتداد و کفر قابل تعقیب است. اگر فرد قصد کلاهبرداری داشته باشد هم مشمول مجازات آن خواهد شد. البته اگر این نوع ادعاها ناشی از بیماری روحی و روانی باشد، یعنی توهم و هذیان در کار باشد، مسلما نمیتوان مجازاتی اعمال کرد، مگر اینکه افراد با آگاهی قصد فریب داشته باشند. همانگونه که در بیشتر کشورها شاهد هستیم، با این افراد به دلیل داشتن مشکلات روحی و روانی، برخورد کیفری نمیشود.»
منبع: باشگاه خبرنگاران
16