تحلیلگر مسائل سیاسی پاسخ داد:
چرا انقلاب شد و اگر نشده بود الان کجا بودیم؟
یک تحلیلگر مسائل سیاسی پرسید: چرا انقلاب شد؟ آیا انقلاب به اهدافش رسید؟ آیا همان راه ادامه یافته؟ اگر بلی آیا باید همان را ادامه دهیم؟ آیا نارساییها ریشه در داخل دارد یا خارج؟ اگر انقلاب نشده بود الان کجا بودیم؟
عباس عبدی نوشت:
بسیاری از این پرسشها، پاسخهای روشنی که همگان نسبت به آن اتفاقنظر داشته باشند، ندارند. واقعیت این است که اتفاقات بزرگ و مهم بیش از آنکه محصول اراده این و آن باشند، ناشی از ضرورتهای تاریخی و اجتماعی هستند که افراد در بهترین حالت نقش قابله را ایفا میکنند و آن را به دنیا میآورند. اگر تحولات جوامع محصول اراده این و آن بود، شاید دنیای دیگری داشتیم.
مهمترین افرادی که در وقوع یک رخداد مهم اجتماعی نقش دارند، خودشان نیز به نحوی برساخته همان جامعه هستند. با این حال آنچه که بیشتر به چشم ما میآید، ایفای نقش افراد است.
با این توضیح آیا میتوان نتیجه گرفت که افراد هیچ نقشی ندارند؟ قطعا چنین نتیجهای را نمیتوان گرفت، ولی نقش آنان در محدوده زمینی است که جامعه تعیین میکند، اگر آنان هم حاضر به ایفای نقشی مناسب با این زمین نباشند، کسان دیگری پیدا میشوند که آن نقش را کمابیش در همان چارچوب بازی کنند.
برای اثبات این ادعا شواهد فراوانی میتوان ارایه داد که موضوع این یادداشت نیست. همچنین در این یادداشت در پی تحلیل مفصل علت یا بهتر است بگوییم علل انقلاب نیستم که در این باره نظرات به نسبت متنوع است و به این زودیها نیز به درک تا حدی مشترک نیز از این رویداد نخواهیم رسید.
فقط این نکته را متذکر شوم که اخیرا متنی با عنوان روایت یک فروپاشی در اینترنت منتشر شده که خلاصه نظرات تعدادی از مقامات آن رژیم درباره علت سقوط آن است که خواندن آن را توصیه میکنم. ولی اجمالا بد نیست که چند نکته را طرح کنم.
واقعیت این است که رژیم گذشته فاقد پشتیبانی عمیق در جامعه بود. از یکسو با سنت و وجه غالب آن دین به مقابله برخاسته بود و از سوی دیگر با طبقات مدرن و رو به رشد که حاملان مدرنیته هستند نیز سر سازگاری نداشت و همه را تحقیر میکرد. بقای او ناشی از حمایت خارجی، ارتش و نیروی پلیس و امنیتی و از همه مهمتر درآمدهای نفتی بود.
اگر نیک بنگریم، رژیم شاه واجد ساختار سیاسی قابل قبولی نبود. نه مجلس و نه دولت آن هیچکدام از اقتدار و استقلال نسبی برخوردار نبودند. در عرصه عمومی هیچ روشنفکر و صاحبنظری نمیتوانست از آن دفاع کند و غالبا مخالف رژیم بودند. کمتر کسی آن رژیم را از آن خود میدانست تا برایش دل بسوزاند. البته افراد خیرخواه و خدمتگزار در آن بودند. ولی آنان چون میخواستند خدمتگزار کشور باشند، چارهای نداشتند جز اینکه در دل آن نظام کار کنند.
نمونههایش قابل توجه است. شخصا به واسطه پژوهشم درباره دانشگاه امیرکبیر یا پلیتکنیک تهران باید تاکید کنم که افرادی چون مهندس حبیب نفیسی و دکتر محمدعلی مجتهدی روسای دانشکده پلیتکنیک و دبیرستان البرز خدمات بینظیری به این کشور کردند که در تاریخ کشور ثبت شده است و احتمالا در موارد دیگر نیز چنین افراد خیرخواه و سالم و کارآمد نیز وجود داشتهاند. با وجود این، هیچگاه ندیدهام که آنان حکومت خود را شایسته بدانند، سهل است که علیه آن نیز موضع داشتند. البته تحقق آرزوها و اهدافشان در تربیت نسلهای آموزشدیده و فرهیخته جز با حضور در آن ساختار ممکن نبود، برای نمونه تاسیس دانشگاه صنعتی شریف فعلی و آریامهر آن زمان را باید نشانهای از کارآمدی دکتر مجتهدی دانست که چگونه چنین کار بزرگی را در مدت بسیار کوتاهی انجام داد. یا مهندس نفیسی چگونه یکی از بهترین دانشگاههای کنونی کشور را با دست خالی (به معنای دقیق کلمه) تاسیس و پایهگذاری کرد. امروز هم افراد زیادی هستند که خواهان خدمت به توسعه کشور هستند و طبعا ظرفی جز حضور در ساختار رسمی برای پیشبرد منویات آنان وجود ندارد.
با این مقدمه باید گفت که آن رژیم مثل هر رژیمی که در نهایت نتواند همراهی ملی یا حمایت حداقلی طبقهای مهم را با خود داشته باشد، سرنوشتی جز سقوط یا اصلاح نمیتوانست داشته باشد. رژیمی که با بهترین مظاهر مدرنیته ناسازگار بود و در عین حال مخالفتهای تندی را با سنت نیز در پیش گرفته بود. جالب اینکه خودش را همزمان متولی هر دو عرصه سنت و مدرنیته میدانست و در عین حال سطحیترین وجوه آنها را گزینش و ترویج میکرد.
نتیجه این شد که در سال 1357 و پیش از آن سنتیترین اقشار جامعه با مدرنترین طبقات را علیه خود متحد نمود و آن رژیم را سرنگون کردند. شاید هیچکس احتمال حتی کوچکی نمیداد که یک روز در این کشور یا هر کشور دیگری دو نیروی ذاتا رقیب و حتی دشمن تاریخی یکدیگر، علیه نیروی سوم چنین متحد و منسجم شوند. این اتحاد نه ایجابی که ناشی از نفرت مشترک از نیروی حاکم که همان شاه است، بود. به همین علت پس از رفتن او شکاف شدید و اختلافات ذاتی میان این دو نیرو به سرعت برجسته و حتی به ستیز تبدیل شد و فرصت تفاهم و همکاری با یکدیگر را نیز از دست دادند.
منبع: روزنامه اعتماد
66
ایشون اصلا صلاحیت ندارن نظر بدن خودش یکی از معضلاته کشوره
اگر انقلاب نشده بود الان خيلي از بالادستيا داشتن غاز ميچروندن و مردمم راحت زندگيشونو ميكردن
واااای الان مستعمره و برده آمریکا بودیم ،مردم نون شب نداشتن ،یارانه در کارنبود ،بیکاری بیدار میکرد ،فساد مملکت رو برداشته بود ،مسئولین شاهنشاهی همش دزدی و اختلاس میکردن،رانت خواری کشور رو برداشته بود ،تحریم بودیم ،دارو نداشتیم ،پدرها شرمنده زن و بچه بودند ،جوون ها شرایط ازدواج نداشتن اعتیاد و فحشا فراوون بود ،تو همه جای دنیا بی اعتبار بودیم و...خدایا شکرت ممنونم که انقلاب شد
خوب شد ك انقلاب شد وگرنه الان بايد اين چيزارو با چشم خودمون ميديديم
اگر انقلاب نشده بود لاقل مردم ایمان ودین داشتن که الان بوی از ان نیست جز ریا
مشکلاتی که ایشان میفرمایند در گذشته بود در حال حاضر هم هست و بسیار بسیار بیشتر. در گذشته اگر پشتوانه مردمی بقول ایشان نبود ولی مردم کار داشتند و حقوقشان کفاف زندگیشان را میداد و انقدر سرمایه گذاری خارجی در ایران انجام شده بود که شرکتهای ایرانی به راحتی نیرو جذب میکردند و حتی پاره ای از آنها به کارمندانشان سالی یکبار سفر خارج از کشور میفرستادند. در حال حاضر همانهائی که انقلاب کردند و سردمدار بودند در رفاه کامل در حال گذران زندگی هستند و از مردم میخواهند که ایستادگی کنند . بعد از چهل سال مقایسه کردن رژیم فعلی با قبلی بسیار اشتباه است و اصلا قابل مقایسه نیست (در گذشته آموزش پرورش مجانی بود در مدرسه شیر مجانی میدادند خانواده ها قوی بودند و مرد خانواده قدرت داشت چون درآمد مکفی و خوبی برای رسیدن به زندگی و خانواده اش را داشت و ...
اگر فتنه گرهای داخلی دست از فتنه و وطن فروشی بردارند و سنگ جلوی پای انقلاب نگذارند با و جود فرزندان نخبه و با درایت و مخلص ایرانی پیشرفت و توسعهی کشور بیش از پیش اتفاق می افتد که الحمد لله با وجود انواع فتنه گریها و کارشکنی ها تاکنون نیز اینگونه بوده و رشد روز افزون را شاهدیم
شما هم که شستشوی مغزی شدی. هر چی اینا میگن تو دیگه تکرار نکن. یکم جامعه شناسی و رفتار شناسی بخون. از بس دشمن دشمن کردند تو هم باورت شده. هیچ جای دنیا فرماندهانش اینقدر جلوی دوربین نمیان و هی دشمن دشمن نمیکنند. یکم سوادت رو زیاد کن دوست عزیز
سرمد! حرفای قشنگی میزنی .فقط در حد حرف.حرف.حرف....بیدارشو ببین تومملکت چی میگذره!!!!@!
مثلا تو میگی خودت فتنه نیستی سر قد .تو خود خوده فتنه هستی.تیشه به ریشه میزنی .برو بچه برو با ساندیس خوش باش.
لعنت به هرچه توده ای طرفدار روسیه
انقلاب کردیم که بی عدالتی ،رشوه ،رانت،دروغگویی تاثریا خلاف کنیم .بعدآخرت را به مردم بدهیم .بهشت دنیامال این دنیاپرستان بشود .......خودتون هستی همه میدانند که چه کلاهی سرشان رفته.شیطان هم ازاین دیار رفته چون شیاطین زیادشدند.
الان میگی چکار کنیم . واله دیگه چیزی برامون نمونده هرچند شما باور نمیکنید.
هزار پونصد تومن ته جیبم مونده اونم برا شما
اگر انقلاب نمیشد ما الان جزو 8 اقتصاد برتر دنیا بودیم
چون خاندان پهلوی همه چیزو کشوررا بادودستی تقدیم بیگانگان می کرد ؟
انقلاب را پا برهنه ها کردند اما برهنه پا تر شدن .برهنه پا به تیغستان دویدیم اما نکاه آشنا در این همه چشم ندیدیم و ندیدم و....
مرگ بر امریکا مرگ بر اروپا مرگ ولعنت به جریان غرب گرای داخلی روسیه شرف داره به غرب
فعلا که هرچی بود تو این چهل سال خشک شد،ایمان مردم به فنا رفت فقر و فساد بی نهایت دزدی و غارت ملت هزار برابر،هرچی مفید بود نیست شد و یه مشتی کلاهبردار دستشونتو جیب ملته
دقیقا. و حتی به مراتب بدتر از چیزی که شما گفتید
تنها دستاورد تو و جمهوری اسلامی برای ملت ایران....فقط سیگار بهمن است و دیگر هیچ