دیدار پسر و مادر پس از ۲۹ سال

پسر جوانی که پس از جدایی پدر و مادرش همراه پدرش برای زندگی به کشور ترکیه رفته بود، ۲۹‌ سال دوری مادرش را تحمل کرد. او چندی قبل برای پیدا کردن مادرش به تهران آمد و با کمک مأموران پلیس، پس از سال‌ها، مادرش را در آغوش گرفت.

دیدار پسر و مادر پس از ۲۹ سال

چندی قبل پسر جوانی در تهران به اداره پلیس رفت و برای پیدا کردن مادرش که از دوران خردسالی او را ندیده بود درخواست کمک کرد.

پسر جوان در توضیح ماجرا گفت: از دوران کودکی همراه پدرم در کشور ترکیه زندگی می‌کنم. دوران سختی همراه پدرم و در دوری مادرم در آن کشور گذراندم. به طوریکه برای هزینه زندگی‌ام مجبور شدم از شش‌سالگی در کارگاه کیف‌سازی نخ زنی کنم.

همه سختی‌ها را تحمل می‌کردم، اما دوری مادرم همیشه مرا آزار می‌داد. ابتدا فکر می‌کردم مادرم فوت کرده است، اما از روزی که فهمیدم در دوران شیرخوارگی پدر و مادرم از هم جدا شده‌اند و به همین خاطر من با پدرم زندگی می‌کنم، بیشتر دوست داشتم مادرم را پیدا کنم و او را ببینم.

وی ادامه داد: من متوجه شدم یک سالم بوده که مادر و پدرم به دلایلی از هم جدا شده‌اند و پس از آن جدایی مادرم مجدداً ازدواج می‌کند و همین موضوع باعث می‌شود که من همراه پدرم زندگی کنم.

آن زمان پدرم به خاطر کارش راهی کشور ترکیه می‌شود و من را با خودش به ترکیه می‌آورد و اینگونه من از مادرم دور می‌شوم، اما الان پس از ۲۹‌سال دوری شوق دیدن مادرم را دارم. هر چند زمان جدایی شیرخوار بودم و تصوری از مادرم ندارم و بعضی از بستگانم نیز به همین سبب فکر می‌کنند، الان من از مادرم متنفرم، اما هیچ وقت فرزندی از مادرش متنفر نمی‌شود و همیشه دوست دارم که در آغوش مادرش جای بگیرد. من پس از گذشت ۲۹‌سال دوری از مادرم صبرم تمام شد و تصمیم گرفتم از ترکیه به ایران بیایم و مادرم را با کمک مأموران پلیس پیدا کنم و او را در آغوش بگیرم.

پایان انتظار

سرهنگ کاراگاه مرتضی نثاری، معاون جرائم جنایی پلیس‌آگاهی پایتخت گفت: پس از درخواست پسر ۳۰‌ساله تیمی از کارآگاهان اداره‌۴ پلیس‌آگاهی به دستور مقام قضایی برای پیدا کردن مادر پسر جوان وارد عمل شدند.

بررسی‌های مأموران پلیس نشان داد مادر پسر جوان پس از جدایی از شوهر اولش دوباره ازدواج کرده و در یکی از شهر‌های اطراف استان تهران زندگی می‌کند.

در نهایت پس از چهار ‌روز تلاش شبانه‌روزی پسر و مادر گمشده در اداره پلیس تهران یکدیگر را ملاقات کردند. در لحظه دیدار، مادر که بی‌تاب پسرش بود، در حالی که اشک پهنای صورتش را پوشانده بود، او را در آغوش گرفت.

۲۹‌ سال دوری تمام شده بود و صدای هق هق گریه‌ها که اشک شوق بود به گوش می‌رسید و صحنه باور نکردنی را رقم می‌زد.

زن میانسال که باور نمی‌کرد پس از سال‌ها دوری به پسرش رسیده‌است، گفت: پس از جدایی از همسرم خیلی تلاش کردم که پسرم را پیدا کنم و از سرنوشت او باخبر شوم، اما شوهر سابقم همراه پسرم از ایران رفته بودند و دست من هم به جایی نمی‌رسید.

هر روز در دوری پسرم می‌سوختم و به فکر او بودم تا اینکه مدتی قبل پسر کوچکم فیسبوک پسر گمشده‌ام را پیدا کرد، اما متأسفانه هر چقدر پیام دادیم موفق نشدم با پسرم ارتباط بگیرم و او را پیدا کنم و الان که پسرم پیش من است خیلی خوشحالم و این لحظه قابل وصف نیست.

منبع: روزنامه جوان

68

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 2
  • کاربر ناشناس
    0

    رفیق بیکلک مادر بنازم به عشق چنین فرزندی خداحفظت کندداداش زنده باشی

  • کاربر ناشناس
    0

    اشکم درامن خدا نگهدارت

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها