قتل های فجیع رخ می دهد و مردم به جوک هایی که برای این جنایت ها رخ می دهد می خندند

بابک خرمدین را پدرش قطعه‌قطعه کرد! پدر بابک خرمدین، چند سال پیش، دختر و دامادش را نیز قطعه‌قطعه کرده بود! مادری در اسفراین دو فرزند خودش را کشت! پسری در رشت، پدرش را با شلیک دو گلوله کشت!

قتل های فجیع رخ می دهد و مردم به جوک هایی که برای این جنایت ها رخ می دهد می خندند

قتل‌های خانوادگی که گویا این روزها به اپیدمی تبدیل شده، هر روز بیخ گوش‌مان اتفاق می‌افتند و آنچه برجای می‌گذارند آه و افسوس است! قتل‌هایی خانوادگی‌ که خبر آنها با فاصله زمانی کوتاه‌ از سوی رسانه‌های مجازی منتقل می‌شوند؛ همان رسانه‌هایی که تولدشان با نام انقلاب دیجیتالی همراه بود، انقلابی که قابلیت انتقال هر نوع خبری را در کوتاه‌ترین زمان ممکن و فارغ از بعد مسافت ایجاد کرد. فاصله انتقال پیام‌ها به قدری کوتاه است که فرصت کافی برای تحلیل را از شنوندگان و خوانندگان سلب می‌کند؛ مردم به مدد رسانه‌های مجازی از حادثه‌ای به حادثه بعدی و با سرعتی زیاد پرتاب می‌شوند، گویی که این مردم در منجنیقی گرفتار آمده‌اند! این بدین معناست که در کوتاه‌ترین زمان ممکن، همه افرادی که به رسانه‌های مجازی دسترسی دارند از موضوعات مختلف مطلع خواهند شد.

اینکه این حوادث پیامد بحران‌ها و ناملایمات به‌ هم‌ پیوسته اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است قابل چشم‌پوشی نیست، اما مساله زمانی حاد و بغرنج می‌شود که با ساخت انواع جوک‌ها در برابر این مسائل مواجه می‌شویم! جوک‌هایی که آنچنان ماهرانه خلق می‌شوند که عموم مردم با پیشینه‌های گوناگون فرهنگی و اجتماعی را به خنده وا می‌دارند. ما در رویارویی با این قبیل حوادث، فارغ از ریشه‌یابی و واکاوی ابعاد مختلف این اتفاقات ناگوار، صرفا به آنها می‌خندیم. خنده‌ای که شاید به‌ مثابه اولین سلاح ما در برابر هجمه حوادث ناگوار روزمره است! حوادثی که حتی فرصت تامل و تمرکز را نیز از ما دریغ می‌کنند!

به ‌نظر می‌رسد آسیبی که این لبخندها بر جای می‌گذارند، از بین بردن قبح مساله بزرگی چون قتل، آن هم قتل اعضای خانواده به دست سایر اعضای خانواده است!

هر جامعه‌ای واجد ارزش‌ها و هنجارهایی است که بدون آنها، جامعه به جنگلی آشوبناک بدل خواهد شد که قوی‌ها به ‌راحتی ضعیفان را کنار می‌زنند که یادآور همان عبارت معروف است: سنگ رو سنگ بند نخواهد شد. واقعیت این است که هیچ چیز برای یک جامعه دردناک‌تر از ریختن قبح بدی‌ها و گسستن تار و پود ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی نیست و متاسفانه عبور آسان از این مسائل باعث شیوع فراوان این اتفاقات بین دیگران خواهد شد. بی‌گمان با جدی نگرفتن این حوادث و تکرار و توالی آنها، انتظار روی دادن این دست اتفاقات دور از ذهن نخواهد بود! و کم نخواهند بود لحظاتی که باید بار دیگر به این دست جوک‌ها بخندیم!

منبع: اعتماد

70

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 3
  • کاربر ناشناس
    0

    خب متاسفانه در این مسائل قانون ما ضعیفه، مثلاً پدرومادری دو فرزند و یک داماد خودشان را کشته اند ولی قانون میگه اگر خانواده داماد قصاص بخواد قاتل قصاص میشه، اگر هم نخواد چند سال حبس داره، خب خنده وجک مردم بخاطر اینه، چرا قصاص نمیکنند چون پدر؟ یک پدر و مادر در یک خانواده دست به همچنین جنایتی بزنند و حکم قصاص نداشته باشند سنگ رو سنگ بند نمیشه

  • سیاوش سلطان
    0

    جوک وحشت فروخورده برای فرار از ترس است !! حکایت ؛ مرگ برای همسایه است. نتیجه وحشتناکی دارد افسردگی اجتماع خطرناکترین معضل جامعه است ، انباشت تضادهای جامعه است و طغیان و نمود تصاعد هندسی دارد که نهایتاً منجر به گسل غیر قابل کنترل می شود

  • کاربر ناشناس
    0

    ازبیبندوباری وکم دقتی دولته

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها