مترجم کتاب «مغازه خودکشی»:

علت همذات پنداری با شخصیت‌های اصلی کتاب این است که ما انسانهای خوشحالی نیستیم

احسان کرم ویسی، مترجم کتاب«مغازه خودکشی»گفت: مغازه‌ی خودکشی در اصل یک کمدی سیاه است. یکی از بزرگان این سبک جاناتان سویفت است؛ نویسنده‌ی سفرهای گالیور.

علت همذات پنداری با شخصیت‌های اصلی کتاب این است که ما انسانهای خوشحالی نیستیم

به گزارش خبر فوری و به نقل از سرنا، «مغازه خودکشی» یکی از کتاب‌های تازه نشر چشمه است که این روزها با استقبال زیادی روبه‌رو شده است، کتاب را «ژان تولی» نویسنده فرانسوی نوشته است. داستان در یک مغازه می‌گذرد، افرادی که قصد خودکشی دارند با مراجعه به این مغازه می‌توانند ابزار خودکشی خود را انتخاب کنند. در آستانه دومین چاپ کتاب مغازه خودکشی اینبار به سراغ مترجم کتاب، احسان کرم ویسی مترجم جوان این کتاب رفتیم و از او خواستیم تا از جزییات شخصیت‌های این کتاب برای ما بگوید.

*ژان تولی نویسنده مشهوری در ایران نیست، این نخستین کتابی است که از او ترجمه شده است، شما چگونه با این نویسنده آشنا شدید؟

مغازه‌ی خودکشی اولین کتابی است که از ژان تولی به فارسی ترجمه می‌شود. من هم اولین کتابی که از این نویسنده خواندم همین بود. همه چیز کتاب برایم خیلی جالب بود. شخصیت‌ها، داستان عجیبش، اتفاق‌هایی که در رمان می‌افتاد و پایان تکان‌دهنده‌اش. تصمیم برای ترجمه‌اش وقتی جدی شد که آن را برای یکی از دوستانم تعریف کردم. کم کم شروع کردم به ترجمه و در کنارش چند کتاب دیگر از تولی را هم خواندم. به نظر خودم بهترین کارش همین مغازه‌ی خودکشی است که استقبال خوبی هم از آن شد.

* کتاب سوژه جالبی دارد، طنز تلخی دارد، شبیه فضاهای مالیخولیایی، کمی از فضای کتاب توصیف کنید.

کتاب درباره‌ی دوره‌ای آخرالزمانی است در یک ناکجاآباد. همه افسرده و محزون به زندگی کسالت‌بارشان ادامه می‌دهند. محیط زیست به شدت آلوده است و دیگر گُلی نمی‌روید. کشورها به دست سیاستمداران دیوانه‌ای افتاده که به شدت فاسدند. فضای رمان سیاه است. لحن شخصیت‌ها عصبی و تند است. در این فضا و مکان مغازه‌ای هست که ادوات خودکشی به مشتریان ارائه می‌دهد تا به زندگی‌شان خاتمه دهند و به قولی راحت بشوند. همه چیز هم در آنجا یافت می‌شود. از انواع سم و تیغ و شمشیر و طناب و از اینجور وسایل. صاحبان مغازه خانواده‌ای‌اند به نام تواچ. میشیما و لوکریس زن و شوهرند و دو بچه‌ی محزون و غمگین دارند: ونسان و مرلین. داستان از جایی شروع می‌شود که آلن، فرزند سوم آنها به دنیا می‌آید که کلا با بقیه‌ی افراد خانه فرق دارد. به مرور می‌فهمیم که این معجزه‌ی کوچک باعث چه تغییرات بزرگی می‌شود. او شاد است و دلخوشی‌اش باعث دلگرمی مردم این شهر مالیخولیایی می‌شود.

*یک انیمیشنی به این اسم و با این مفهوم هم ساخته شده است، ابتدا این کتاب بوده یا انیمیشن؟

ژان تولی کتاب را در سال 2007 چاپ کرد و چند سال بعد هم پاتریس لوکونت انیمیشنی بر اساس آن ساخت که به شهرت کتاب افزود. البته داستان انیمیشن با کتاب فرق‌هایی دارد که اینجا جای بحثش نیست.

*کمی برایمان از ژان تولی بگوید، همانطور که گفتم این نویسنده در ایران ناشناس است، ریسک انتخاب این اثر و ترجمه آن را چه طور پذیرفتید؟

ژان تولی بیش از ده کتاب دارد که بیشترشان بر اساس موضاعاتی تاریخی‌اند. البته منظورم جنبه‌ای از تاریخ است که روی دیگر انسان در آن مشخص می‌شود. مثلا کتابی دارد به اسم آدمخواران که در آن مردم یک دهکده فردی را به یک جرم الکی می‌گیرند، شکنجه می‌دهند، می‌کشند و بعد می‌خورندش. داستان آنجایی وحشتناک می‌شود که می‌فهمیم واقعا چنین اتفاقی در تاریخ فرانسه افتاده. ژان تولی نویسنده‌ی عجیب و غریبی است. به اینچنین موضوعاتی علاقه دارد. اینکه شما گفتید او در ایران ناشناخته هست درست است. استیو تولتز هم ناشناخته بود ولی پیمان خاکسار کشفش کرد و به خوانندگان ایرانی معرفی کرد. الان برای یک مترجم ریسک است که سراغ نویسنده‌ای برود که خواننده‌های ما هیچ اطلاعی از او ندارند. ولی من خودم دوست دارم سراغ چنین نویسندگانی بروم. برنارد پامرنس، نویسنده‌ی نمایشنامه‌ی مرد فیل‌نما، هم چنین وضعیتی داشت. نمایشنامه نویسی که جایزه‌ی معتبر تونی و حلقه‌ی منتقدین نیویورک را گرفته بود. ولی در ایران کسی او را نمی‌شناخت. الان کتابهای بازاری که خواننده زیاد دارند ولی ارزش ادبی کمی دارند داغ است. پیدا کردن این کتابها هم برای مترجم کار سختی نیست.

*این کتاب به نوعی فانتزی است و در لایحه‌هایی ما را می‌خنداند، علت این طنز تلخ چیست؟

مغازه‌ی خودکشی در اصل یک کمدی سیاه است. یکی از بزرگان این سبک جاناتان سویفت است؛ نویسنده‌ی سفرهای گالیور. او مقاله‌نویس برجسته‌ای هم بود. او در مقاله‌هایش با لحن بسیار جدی توصیه‌هایی می‌کرد که خواننده احساس می‌کرد واقعا نظر سویفت همان است. ولی در واقع او شوخی می‌کرد. مثلا در یکی از آن مقالات به دولت ایرلند پیشنهاد می‌کند که کودکان فقیر را از خیابان‌ها و خانواده‌هایشان بگیرند و برای طبقه‌ی مرفه طبخ کنند. در واقع این سبک دست روی جنبه‌های تاریک زندگی می‌گذارد. منتها با دیدی متفاوت و طنزگونه. آن منطق تعریف شده‌ای که خواننده برای خودش دارد توسط این نوشته‌ها به هم می‌خورد. مغازه‌ی خودکشی هم با مسائل جدی شوخی می‌کند. خودکشی، مرگ، تنهایی، مسائل زیست محیطی و غیره که در فصل‌های رمان اتفاق می‌افتد ولی با لحنی و دیدگاهی متفاوت. همین اتفاقات در لایه زیرین خود باعث می‌شود اتفاقاتی بیفتد که به فانتزی منتهی می‌شوند. عناصر فراطبیعی و فراواقعی در فانتزی زیاد اتفاق می‌افتد. فضایی که در مغازه‌ی خودکشی وجود دارد ماهیتی سیاه و تلخ دارد. با این حال می‌خنداند. شوخی‌هایش لبخند به لب می‌آورد. ولی بعد که کتاب را زمین می‌گذاریم موجب می‌شود فکر کنیم که جهان ما به چه سمتی دارد می‌رود.

*من خودم در خیلی از لحظه‌های کتاب حس می‌کردم که باوجود فانتوزی بودن فقضای داستان اما درونمایه آن شاید بی‌شباهت به داستان زندگی ما نیست، آدم‌هایی که شاد نیستند و بدنبال راهی برای اتمام زندگی خود هستند، نظر شما چیست؟

در واقع ما با این کتاب ارتباط برقرار می‌کنیم چون سیاهی و تلخی‌اش در زندگی خود ما هم وجود دارد. اینکه ما شخصیت‌ها و دیالوگ‌هاشان همذات‌پنداری می‌کنیم و برایمان آشنا می‌آید اتفاقی نیست. طبق آمار ما انسانهای خوشحالی نیستم. عصبی هم هستیم. خب خواننده اینها را که مقایسه می‌کند می‌بیند وضعیت در چه حال است. اما چه باید کرد؟

*شخصیت کلیدی داستان «آلن» است، فردی که به قول نویسنده در پایان کتاب ماموریت خود را به پایان رسانده است و می‌میرد، این مرگ آیا نشانه ضعف داستان نیست؟ زیرا آلن تمام تلاشش در این راستا بود که کسی خودکشی نکند، این با محوریت داستان در تضاد نیست؟

به نظر من آلن مهمترین شخصیت کتاب است. اینکه در پایان رمان چه اتفاقی برای او می‌افتد برای این نیست که فقط ما را شوکه کند و بس. پایان کتاب نقص کتاب نیست. نقطه‌ی قوت آن است. ماموریت آلن دادن امید و شور به اطرافیانش بود. کسی را ناامید نمی‌کرد. بچه‌ای که می‌خندید. در واقع در پایان ما می‌بینیم که خانواده و محیط مغازه چه تغییری کرده‌اند. ممکن است مخاطب با خواندن چنین کتابی اذیت بشود. اگر چنین اتفاقی بیافتد که ژان تولی به هدفش رسیده. این آزار باعث نوعی آگاهی می‌شود.

33

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها