قسمتی از کتابی که پشت پرده زندگی ترامپ را فاش کرد
داستان ترامپ و فریادهایش بر سر معمار ساختمان/ روش حکومت ترامپ ساده است، همیشه طرف مقابل را محکومکن
باربارا رس که در کتاب جدیدش بخشی از اسرار زندگی ترامپ را قبل از ریاست جمهوری فاش کرده است میگوید ترامپ همیشه سعی دارد با دستورات غیر ممکن، اطرافیان و زیردستانش را در موضع ضعف قرار دهد.
نوشته زیر بخش کوتاهی از کتاب "همه در طبقه ۶۸ تنهاییم" نوشته باربارا رس، مهندس معماری و یکی از پرسنل سابق ترامپ است. این نوشته از طریق خاطرات شخصی سعی در واکاوی یکی از رفتارها و سیاستهای ماکیاولی ترامپ در پیشبرد اهدافش دارد:
در یک روز خاص، معمار مخصوص برج ترامپ به دفتر او آمده بود تا به وی نشان دهد که داخل کابین آسانسورها چگونه ساخته شده اند.
ترامپ به داخل و اطراف آسانسورها نگاه کرد و توجهش به پنل داخل آسانسور و اعداد طبقات معطوف شد. ترامپ متوجه شد که در کنار هر عدد، نقاط کوچک برجسته ای وجود دارد.
ترامپ پرسید: این چیست؟
معمار گفت: خطوط بریل(برای سهولت نابینایان در آسانسور)
ترامپ به معمار گفت که "آنها را بیرون بیاورد. آنها را از آسانسورها حذف کنید".
معمار گفت: "ما نمیتوانیم... این خلاف قانون است. "
ترامپ با حالتی عصبانی فریاد زد: " آن بریلهای لعنتی را پاک کنید. هیچ مردی نابینایی در برج ترامپ زندگی نمیکند... فقط آن را انجام دهید".
هر چقدر بیشتر به معمار اعتراض میکرد، ترامپ عصبانیتر میشد. دونالد دوست داشت بر این مرد تسلط یابد و به نوعی او را تخطئه کند. به طور کلی، ترامپ فکر میکرد معماران و مهندسان در مقایسه با سایرین انسانهایی ضعیف هستند و به همین خاطر، او دوست داشت که آنها را تحقیر کند.
اما آیا او گمان میکرد که آن معمار، خطوط بریل را از پنلها برمیدارد؟ هرگز. پس چرا ترامپ این کار نشدنی را از او میخواست؟ اصولا روش ترامپ خواست چیزهای غیرممکن از کارمندانش بود. تا از این طریق آنها را گوشه رینگ بیندازد و تخطئه کند. او از این طریق سعی میکرد بر بقیه تسلط پیدا کند و آنها را در موضع ضعف قرار دهد. این باعث میشد شخصِ مقابل احساس کند که مقصر است و اشتباهات را برعهده بگیرد. این یک بازی برد_برد برای ترامپ بود.
ترامپ بارها و بارها این کار را با ایده های عجیب و غریب یا حتی احمقانه انجام داد.
وقتی او از من میخواست تا کاری را انجام دهم که به لحاظ منطقی یا قانونی ممکن نبود، من اغلب با او مبارزه می کردم، اما همیشه این جر و بحثها برایم هزینه داشت.
پس از مدتی فهمیدم که بهتر است کار خود را بکنم. به همین خاطر، سعی کردم با او بازی کنم. در ظاهر وانمود میکردم که دستورهایش را انجام میدهم اما در واقع، کار خود را میکردم.
بنابراین وقتی دیدم بسیاری از اطرافیانش به او خیانت کرده و کتابهایی را علیه او نوشتند، تعجب نکردم. او همیشه به کسانی اعتماد میکرد که دستورات مسخره و مضحک او را اطاعت نمیکردند.
او از اطرافیانش میخواست که به خاطر او دروغ بگویند و گاهی کارهای غیر اخلاقی کنند. من هم چند بار این کار را کردم. گاهی به کارگران میگفتم که مهلت قانونی تحویل یک پروژه رو به اتمام است. این را میگفتمتا کارگران پروژه را سریعتر تحویل دهند در حالیکه اصلا مهلت قانونی رو به اتمام نبود.
ترامپ واقعا شخصیتی متفاوت از انچه اکنون مینماید، نیست. فقط زمین بازی اش بیشتر و بزرگتر شده است. علاوه بر این، دیگر تحمل مخالفت را ندارد و به سرعت نیروهایش را عزل میکند. طبق شنیده ها، ترامپ خارج از کنترل شده است.
اتفاقات در امریکا در سطح بزرگتری در حال رخ دادن است. دیگر دستورات مربوط به کارگر و بنا و معمار نیست. روش غیر معقول ترامپ در سطح یک کشور در حال اجرا است. آنهایی که به دستورات او نه گفته اند اخراج شده اند و بله قربان گو ها هم در حال اجرای بی چون و چرای سیاستهای فردی، دیکتاتور مآبانه و ویرانگر او در سطح سیاسی و اقتصادی هستند. این یعنی آینده روشنی پیش روی آمریکا نیست.
منبع: دیلی نیوز
38