از تورم ۲۶۹ درصدی در زیمبابوه تا تورم ۱۶۲درصدی لبنان، ۱۵۶درصدی ونزوئلا، ۱۳۹درصدی سوریه و ۱۰۳درصدی سودان، اقتصاددانان درباره همگی این تورمها و بر سر بهکارگیری اصطلاح اَبَرتورم(Hyper Inflation) در مورد آنها اختلافنظر دارند. این پنج کشور در سال۲۰۲۲ روی هم رفته ۸۱۴درصد تورم داشتهاند.
یک اقتصاددان برجسته ایرانی، نظرات خود را در مورد مسائل روز اقتصاد ایران و جهان مطرح کرد و گفت: من نگران ابرتورم در ایران هستم.
بررسیها نشان میدهد اتفاقات چند سال اخیر، سرریز تمام ناترازیها و عدم تعادلهای اقتصاد کلان ایران است که همراه با انتظارات تورمی مردم، امکان ابتکار عمل را از سیاست گذاران گرفته است.
اگر دولت میخواهد تورم را مهار کند، این امر با شعار محقق نخواهد شد و باید سه راهکار را درپیش بگیرد. اول اصلاح سیاست خارجی؛ سیاست خارجی باید در خدمت رشد و توسعه اقتصادی داخلی باشد و نه برعکس.
تورم از یکدهه قبل از انقلاب مشکلی مداوم در اقتصاد ایران بوده که بهواسطه عواملی همچون فشار تقاضا، تضعیف ارزش ریال، مدیریت ناکارآمد، اختلالات در بخش تولید، افزایش پایه پولی و گاهی به خاطر همزمانی برخی از آنها به آن دامن زده شده است.
قیمت خودرو در یکسال و نیم با ابرتورم عجیبی روبرو شده است. شاید نرخهای عجیب و غریب تورم در ایران برای مردم دیگر عادی شده و اگر غیر از این باشد باید تعجب کرد. اما دقت کنید که درباره یک دهه پیش یا قبل از انقلاب حرف نمیزنیم.
اخیرا، پدرام سلطانی، کارشناس و فعال اقتصادی در توییتر نسبت به افزایش ناگهانی و شدید قیمت دلار در بازار ارز واکنش نشان داد. وی این اتفاق را نشانهای منفی قلمداد کرده و از این نوسانات به عنوان آسیب جدی اقتصاد ایران یاد کرد.
حجتالله عبدالملکی، وزیر کار گفته: «مسئله رفاه کارگران، رفاه 70 درصد از مردم کشور است و بسیار مهم است. بنابراین اگر بتوانیم رفاه کارگران را 50 درصد بیشتر کنیم، حالا عیبی ندارد که چند درصد تورم به اقتصاد کشور اضافه شود!» این سخنان کسی است که در دوران وزارتش، نرخ تورم به 50 درصد هم رسیده و حتی اگر این سیاستهای ابرتورمزا هم اجرا نشود، بنظر نمیرسد، نرخ تورم کمتر از 35 درصد باشد.
دومینوی افزایش حقوق ها، دوراهی تصمیم ساز دولت جدید است. می توان با حل ریشه ای مشکلات ، به معیشت مردم کمک کرد اما با روند افزایش حقوق بدون پشتوانه مالی، باید شاهد ابرتورم در کشور باشیم.
ونزوئلا کشوری ثروتمند که از قله اقتصاد امریکای جنوبی به قعر جهانی رفت، همزمان از دموکراسی به سوی دیکتاتوری اکثریت، بیجنگ، بیتحریم! چطور چنین چیزی ممکن است؟