احسان نراقی، تمدن غرب را مبتنی بر «واقعیت» و تمدن شرق را متکی بر «حقیقت» مینامد و اگرچه در نگاهی ترکیبی از لزوم درهمآمیزی این دو دفاع میکند، اما در تحلیل نهایی، نظیر آنچه داریوش شایگان در «آسیا در برابر غرب» میگوید، در اظهار برتری «حقیقت شرق» (معنی، معنویت، باطن و حقیقت حیات انسانی) بر «واقعیت غرب» که چیزی جز «غربت غرب» و تألیهای فاسد آن چون «بحران روحی، معنوی و اجتماعی» نیست، تردیدی به خود راه نمیدهد.