دلبستگی
  • اصطلاح «دلبستگی» را اولین‌بار جان بالبی در دهۀ ۱۹۵۰ برای توصیف پیوند نوزاد و مادر به‌کار برد. او معتقد بود سبک دلبستگیِ کودک به مادر مدلی برای روابط بعدی اوست و تأثیر مادر در این میان قطعی و همیشگی است، بنابراین، کسی که سبک دلبستگیِ‌ِ کودکی‌اش، مثلاً، «اضطرابی» است، تا پایان عمر در روابط عاطفی‌اش بدبین است و مراقب است دیگران به او آسیبی نرسانند، ولی تحقیقات بعدی نشان داد نظریۀ دلبستگی پیچیده‌تر از اینهاست و رابطه با افرادِ دیگر نیز در سرنوشت عاطفی‌مان نقش دارد، پس آیا نظریۀ دلبستگی غلط است؟ و آیا می‌توانیم در بزرگسالی سبک‌های دلبستگی‌مان را تغییر دهیم؟

  • لیلا میررضایی با اشاره به این‌که اختلال دلبستگی واکنشی زمانی ایجاد می‌شود که نیازهای اساسی کودک برای امنیت، محبت، تربیت و پرورش برآورده نمی‌شود، اظهار کرد: در این صورت کودک شما دلبستگی‌های دوست داشتنی، دلسوزانه و مداوم با دیگران ایجاد نمی‌کند.

  • اختلال دلبستگی واکنشی (Reactive Attachment Disorder) یک بیماری نادر است که در آن کودکان با مراقبان خود پیوند عاطفی برقرار نمی کنند. کودکانی که به فرزند خوانده می شوند ممکن است RAD را تجربه کنند. درمان بر ترمیم و/یا ایجاد پیوندهای خانوادگی سالم از نظر عاطفی متمرکز است.

  • یک روانشناس درباره تفاوت میان دلبستگی و وابستگی در روابط زوجین، گفت: معمولا دیده می‌شود در روابط عاشقانه زوجین مرز میان دلبستگی و وابستگی مشخص نیست، در حالی که عاشق باید دلبسته و نه وابسته همسر خود باشد؛ چراکه دلبستگی منجر به سازندگی و رشد رابطه می‌شود، اما وابستگی آفتی است که رابطه را تهدید به شکست می‌کند.

  • یک روانشناس و روان‌ درمانگر تشریح کرد:

    یک روانشناس و روان‌ درمانگر گفت: اگر نحوه محبت ما به کودک افراطی و اغراق‌گونه و آنگونه که در مورد تک فرزندان شایع است، باشد، دلبستگی افراطی در کودک شکل گرفته و تقویت می‌شود.