کسانی که پساندازی داشتند در قلعه نشستند و خوردند و خوابیدند ولی بقیه که دیناری نداشتند مجبور بودند با ترس و لرز در گوشه و کنار شهر به دنبال «مشتری» بمانند و از این طریق درآمدی کسب کنند و گذران نمایند...
شهرداری پیشنهاد داده است که «قلعه» به یکی از نقاط زیر انتقال یابد: ۱- انتهای وصفنارد، کنار جاده ساوه؛ ۲- بالای تپههای تهرانپارس؛ ۳- بیست کیلومتری جاده کرج.
«زنان میانسال و بعضی از جوانان را با آمادهسازی و توبه دادن، به خانوادههایشان تحویل دادیم. شماری از زنان جوان را نیز شوهر دادیم. چند نفر نیز به عقد کارمندان دایره منکرات در آمده و زندگی پاک و سالمی را تشکیل دادند.»