کاش المپیادهای دانشآموزی و شناسایی نخبگان را نداشتیم
37درصد مدال آوران المپیادهای دانش آموزی از ایران رفته اند
نقش نهادهای متولی نخبگان و همچنین اساتید در تشویق نخبگان به مهاجرت موضوعی است که بسیاری از صاحبنظران و اساتید دانشگاهها هم بر آن صحه میگذارند.
رضا عامری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به آمار و ارقام مهاجرت نخبگان در کشور میگوید: «۳۷ درصد از دارندگان مدال المپیادهای دانشآموزی در بازده زمانی دهه ۸۰ تا ۹۰ مهاجرت کردند.»
این استاد دانشگاه وقتی میخواهد دلایل خروج نخبگان را از کشور مورد واکاوی قرار دهد، عملکرد بد دستگاههای متولی امور نخبگان را در رأس دلایل مهاجرت نخبگان قرار داده و میگوید: «کاش چنین ارگانهایی را نداشتیم. به عنوان مثال المپیادهای دانشآموزی که برای شناسایی نخبگان و تشکیل سازمان نخبگان برگزار میشود به نظر پروسه ناقصی است. برای شناسایی نخبگان سرمایهگذاری میکنیم و آنها را آموزش میدهیم و آماده تولید علم میکنیم، اما برای مهمترین بخش که استفاده از نخبگان در توسعه علمی، فناوری و رفع مسائل و معضلات کشور است برنامهریزی مطلوبی نداریم.»
وی با تأکید بر اینکه متولیهای زیادی در این بخشها حضور دارند، ادامه میدهد: «با وجود برخی کارهای مثبت وقتی در عمل ۲۵ درصد افرادی که تحت حمایت بنیاد ملی نخبگان بودند از کشور خارج شدند؛ یعنی این کارها مؤثر نبوده و بخشهای دیگر نیز باید پای کار بیایند و اقدامات دیگری صورت داد.» عامری با اشاره به مشکلات و معضلات کشور در حوزه مدیریتی، محیطزیست، اخذ مالیات و معضلات اجتماعی معتقد است ساختارهای مدیریتی، اداری و سازمانی ما اجازه ورود نخبگان برای رفع این مسائل را نمیدهد و راه برایشان باز نیست.
وی تأکید میکند: «متأسفانه دنبال این نیستیم که بخواهیم سیستماتیک از نخبگان استفاده کنیم تا دانش و فناوری جدیدی را وارد عرصه تولید و صنعت کنیم. میدان دادن به نخبگان یعنی از آنها در بخش صنعت، مدیریت و پشتیبانی بهره برد.»
از نگاه این استاد دانشگاه، نخبه وقتی ببیند وجودش در کشور مورد توجه و استفاده نیست و کشورهای دیگر هم با زرنگی برای بردن آنها برنامه دارند، به رفتن فکر میکند.
عامری مهمترین علت مهاجرت نخبگان را نداشتن برنامه جامع برای به کارگیری نخبگان در حوزههای علمی، فناوری و حتی حوزههای تصمیمگیری و تصمیمسازی کشور میداند و در ادامه به عملکرد بد برخی دانشگاهها و اعضای هیئت علمی اشاره میکند که محیط را به گونهای برای فرد نخبه طوری طراحی میکنند که احساس کند، باید از کشور برود و اگر نرود کار اشتباهی کرده و زندگی ایدهآل آنجا است.
وقتی رسیدگی نمیکنن و قدرچنین نخبه هایی را نمیدونن اونوقت خارجیها رو هوا میبرنشون و بهترین امکانات دراختیارشون قرار میدن و به عنوان یه سرمایه گذاری مطمئن و سودآور درجهت منافع کشور خودشون بهره برداری میکنن واقعا جای تاسفه
به مسئله اصلی مهاجرت و فرار مردم ایران اشاره نکرده است. از سر ترس بنده خدا حق هم دارد چون از نان خوردن می افتد. هیچ کس تو سیستم رسمی ایران جرات بیان علت های اصلی مهاجرت نخبگان و غیر نخبگان را ندارد، تا حکومت مذهبی و ایدئولوژیک که مدعی نماینده خدا بر روی زمین است در ایران باشد، کار از این هم بدتر خواهد شد، دین بایستی از سیاست جدا شود تا ارامش به کشور برگردد و الا ارامشی اگر باشد فقط شاید در کوهستان ها بتوان نشانی از ان پیدا کرد
بابا کجای کارید ما از زمانی دکترای خارج از کشور گرفت و برگشتیم به ایران و سر کارمون همه شدند دشمنمون. مدام طعنه می زنند چیه رفتی یک دکتری از خارج از کشور گرفتی فکر می کنی شاخ غول را شکستی. باید دوباره رفت و دیگه برنگشت