همزیستی بی تعهد با مهمانان بی توقع! / از علتهای علاقه به نگهداری حیوان خانگی تا نقش سلبریتیها در ترویج سگ باز
معضل همزیستی و هم خانگی با حیوانات و تبعات منفی آن در جامعه امروز ایران بویژه در نسل جوان در حال فراگیری و گسترش است.
تا همین چند وقت پیش بود که بغل کردن سگهای کوچک از نژادهای مختلف و گذاشتن اسامی مخفف بر روی این حیوانات به نوعی نشانگر طبقه اجتماعی افراد و وضع اقتصادی خوب آنها بود. در مراکز عمومی و خیابان ها وقتی کسی قلاده سگ مینیاتوری خود را بدست می گرفت و قدم می زد، به نوعی باعث فخر فروشی به دیگران بود و حرف زدن با حیوان در محافل عمومی لاکچری بودن او را نشان می داد.
اما حالا و با ترویج چنین فرهنگی، دیگر دیدن چنین صحنه هایی کمیاب و عجیب نیست. دختران و پسران زیادی با هر وضع اقتصادی و طبقه اجتماعی یکی از این حیوانات کوچک را بغل گرفته و در حال گردش هستند.
دیدن صحنه هایی که این حیوانات از پنجره خودرو به بیرون نگاه می کنند و صاحب حیوان برای خودنمایی آن را در معرض دید همگان قرار داده است، كم كم به موضوعی عادی و امری طبیعی تبدیل شده است .
این موضوع از چندین منظر قابل بررسی است و باید گفت نگهداری حیواناتی مانند سگ و گربه در محل زندگی نه از نظر بهداشتی و نه از لحاظ شرعی توجیه ندارد و به هیچ عنوان در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما جایی ندارد.
هرچند برخی برای خودنمایی بیشتر پا را از این هم فراتر گذاشته و از حیوانات وحشی نگهداری می کنند که پس از مدتی خود آن ها هم جرات نگهداری از این حیوانات را ندارند. پيدا شدن چند شير جوان در فضای سبز وسط اتوبان امام علی(ع) در سال های گذشته نشانگر رفتارهای جنون آمیز در این زمینه است .
نظر شریعت درباره نگهداری از حیوانات در منازل و سگ نگهبان
سگ از نظر فقه اسلام جزو نجاسات شمرده میشود و خريد و فروش آن حرام است؛ البته به جز مواردی كه در فتوای مراجع معظم تقليد مجاز شمرده شده كه عموما در چهارچوبهای زندگی شهری نمیگنجد و به زندگی های روستایی و گله داری مربوط می شود.
طبق اين فتواها، خريد و فروش و نگهداری سگ شكاری، سگ گله و زراعت و سگ باغ از اين حكم مستثنی است ولی نجاست آنها به قوت خود باقی است. از منظر اسلام سگ نجسالعين بهحساب میآيد؛ يعنی مو، آب دهان، ترشحات بينی، ادرار و مدفوع، خون و... آن نجس است و باعث نجاست محيط اطرافش میشود. با وجود چنين شرايطی، نگهداری كردن سگ در محيط منزل و بهخصوص آپارتمان به لحاظ شرعی و طهارت، تقريبا غيرممكن است.
البته حيواناتی مثل خرگوش، گربه، همستر، ميمون و... نیز همین حکم را دارند و تقریبا همزیستی فرد مسلمان با این حیوانات در یک مکان و زیر یک سقف ممکن نیست .
احكام طهارت و دینی جنبه فردی دارد اما نگهداری از حيوانات جنبههای اجتماعی هم دارد كه بايد به آن توجه كرد. به عنوان مثال، ورود سگ به پارك ممنوع است، اما شهروندان بی ملاحظه و خودخواهی وجود دارند كه با آوردن سگ به محيط پارك موجب سلب آسايش ديگران می شوند و در پاسخ به اعتراضها، توجيه شان اين است كه اين حيوان با شما كاری ندارد! اين در حالی است كه همين حيوان گاهی از روی نيمكت ها و وسايل بازی كودكان عبور می كند و گاه صدای واق واق نابهنجار آن در محيط پارك می پيچد.
بحران شخصیتی و وابستگی عاطفی به حیوانات
این روزها حيوانات خانگی برای خيلی از افراد حكم يك دوست را دارند كه جدا شدن از آن ها برايشان غيرممكن است؛ يك همنشين بازيگوش و بیتوقع كه میتواند سرگرمی خوبی برای آن ها دست و پا كند. به همين دليل است كه روانشناسان به ارتباط داشتن با طبيعت و تعامل با دنيای حيوانات تأكيد دارند اما فقط برای مدتی كوتاه و تا محقق شدن اهداف تربيتی يا گذراندن مراحل درمانی. روانشناسان معتقدند كه دلبستگی به حيوان خانگی به هیچ عنوان نمی تواند جایگزین روابط انسانی شود .
به استثنای موارد خاص گاهی حيوان آنقدر به جزئيات زندگی روزمره فرد راه پيدا میكند كه حذف آن عملا غيرممكن میشود و حتی گاهی فرد احساس نياز به ارتباط با ديگران نخواهد داشت چون تمام توجه و محبت خود را معطوف به موجودی كرده كه نه او را ناراحت میكند، نه حرف آزارندهای به او میزند، نه توقعی از او دارد و نه حتی بودن با او به معنی يك تعهد مادامالعمر است!
در عوض نسبت به صاحب خود وفادار و با محبت است و شيطنتها و جذابيتهای خاصی دارد. بنابراين حيوان از نظر برخی افراد همنشين بهتری است و به همين دليل وابسته او میشوند و روابط اجتماعی محدودتری پيدا میكنند.
اما کار به همین جا ختم نمی شود؛ وابستگی عاطفی به حیوانات خانگی تبعات و تخریب های بیشتر و عمیق تری نیز دارد .
وقتی سگ بازی جايگزين فرزندآوری می شود/ نقش سلبريتیها در ترويج ناهنجاریها
یکی از آسیبهای جدی در سالهای اخیر در جامعه، موضوع خلأهای عاطفی و تغییر ساختارهای خانوادگی و عدم علاقه زوجها به فرزندآوری است. این موضوع که با بهانههای مختلف در جامعه در حال تسری است، سبب شده تا جوانان به ویژه دختران علاقهای به ازدواج و در صورت تاهل علاقه ای به فرزندآوری نداشته باشند و در واقع با گسست هستههای خانوادگی در راستای فروپاشی بنیان های خانواده گام بردارند.
این آسیب آنجا جدی تر می شود که حتی برخی از خانوادهها برای سرگرمی تکفرزندان خود، به دنبال راه چارهای میگردند تا با پرکردن اوقات تنهایی آن ها، خود را از سختیهای ارتباط با کودکان و ابراز محبت به آن ها برهانند.
انتخاب همبازی از جنس حیوانات برای فرزندان یکی از راههایی است که در این چندساله روبه فزونی نهاده و همین موضوع سبب میشود ارتباطی عاطفی میان فرزندان با حیوانات خانگی ایجاد شده و بهعنوان یک فرهنگ غلط به نسلهای آینده منتقل شود.
متاسفانه نقش برخی سلبريتی ها و بازيگران مشهور نيز در اين مسئله مشهود است. برخی بازيگران مشهور زن كه مجرد هستند، زندگی با حيوان خانگی را به تاهل ترجيح می دهند و برخی ديگر از خود به عنوان پدر يا مادر حيوان خانگی نام می برند و اين موضوع را با افتخار در شبكه های اجتماعی اعلام می كنند.
تبعات قانونی نگهداری از حیوانات
نگهداری از حيوانات خانگی صرفنظر از ممنوعيتهای قانونی و مزاحمتهايی كه برای همسايگان در پی دارد، به معنی پذيرفتن مسئوليتهای قانونی زيادی است كه شايد كمتر كسی از آن ها اطلاع داشته باشد؛ مسئوليتهايی كه صاحب يك حيوان بهعنوان مالك و اختياردار او بايد قبول كند و پاسخگو باشد.
بهطور مثال براساس ماده ۳۵۷ قانون مجازات اسلامی، صاحب هر حيوانی كه خطر حمله و آسيب رساندن آن را میداند بايد آن را حفظ كند و اگر در اثر اهمال و سهل انگاری موجب خسارت شود صاحب حيوان عهدهدار خواهد بود.
همچنين در ماده ۳۶۰ قانون اسلامی آمده است: هرگاه كسی با اذن وارد خانه كسی بشود و سگ خانه به او آسيب برساند صاحب خانه ضامن است، خواه آن سگ قبلاً در خانه بوده يا بعدا وارد شده باشد و خواه صاحب خانه بداند كه آن حيوان او را آسيب میرساند و خواه نداند.
ماده ۳۵۹ اين قانون هم به بخشی ديگر از مسئوليتهای صاحب حيوان اشاره دارد و میگويد: هرگاه با سهل انگاری و كوتاهی مالك، حيوانی به حيوانی ديگر حمله كند و آسيب برساند مالك آن عهدهدار خسارت خواهد بود و هرگونه خسارتی بر حيوان حملهكننده و مهاجم وارد شود كسی عهدهدار آن نيست.
در كنار تمام اين ها، بد نيست بدانيد كه اصل ۴۰ قانون اساسی میگويد: هيچكس نمیتواند اعمال حق خويش را وسيله اضرار به غير يا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد؛ يعنی نگهداری حيوانات خانگی، از بلبل و طوطی گرفته تا سگ و گربه و لاكپشت، اگر باعث مزاحمت همسايهها شود، جرم بهحساب می آيد.
بنابراين جمله معروف چهارديواری اختياری اين جا بیمعنا میشود و شما حتی اگر در يك خانه ويلايی هم زندگی كنيد، باز بايد مراقب باشيد كه نگهداری حيوان خانگیتان باعث دردسر ديگران نشود.
با این اوصاف انس با حیوانات خانگی و حضور این حیوانات در مکانهای عمومی در سالهای اخیر به یک رویه عادی در کلانشهرها تبدیل شده و دامنه آن به شهرهای کوچکتر نیز کشیده شده است.
حتی اخیرا اخباری مبنی بر شغل حیوانگردی منتشر شد. به این صورت که افرادی حیوانات دیگران را در پارک راه می برند و به ازای هر ساعت گرداندن حیوانات مبلغی حدود 100 هزار تومان دریافت می کنند. حیوان گردانی شرایط ظاهری مرتبی را می طلبد و نیاز به تخصص دارد، چرا که حیوان گردانی همراه با آموزش های خاصی مانند حرف شنوی و انتخاب سرویس بهداشتی صورت می گیرد.
علتهای علاقه به نگهداری حیوانات خانگی
شاید بتوان گفت یکی از علتهای علاقه به نگهداری حیوانات خانگی، ناشی از چشم و همچشمی با اطرافیان، همسایه و اقوام در پرستيژ اجتماعی و به عبارتی کسب جایگاه اجتماعی است؛ اما این همه ماجرا نیست و وقتی همزیستی بسیاری از این حیوانات جایگزین ازدواج، فرزندآوری و حتی ارتباط انسانی می شوند، شکل معضلی جدی را به خود می گیرد که قطعا فراتر از یک چشم و هم چشمی ساده است.
با استناد به این موضوع می توان گفت کپی برداری از این فرهنگ غربی در حال حاضر به معضلی داخلی تبدیل شده است که خانواده های ایرانی و روابط انسانی را نشانه گرفته و به مجرای خوبی برای فرار از تعهد و مسئولیت برخی افراد و جوانان تبدیل شده است.
به همین واسطه در ایران متاسفانه گونههای جدیدی از خانواده در حال شکلگیری است؛ مانند مجردی یا زوجزیستی که در این میان کودک نقشی ندارد و اکثر این افراد به دلیل نداشتن فرزند به سمت و سوی نگهداری از حیوانات میروند و جای خالی فرزند را با نگهداری از حیوانات پر میکنند و باید گفت ترس از فرزندآوری بهعنوان پدیدهای در بین خانوادهها رسوخ کرده است.
به هر روی آنچه امروز در جامعه دیده میشود و متاسفانه در حال تبدیل شدن به یک رویه عمومی است، تقلید کورکورانه از مظاهر سبک زندگی غربی است که یکی از آن ها نگهداری از حیواناتی مانند سگ و گربه در خانه است؛ جا دارد مسئولان فرهنگی و همچنین نهادهای قانونگذار چارهای برای این آسیب فرهنگی بیاندیشند تا این همزیستی ناهمگون با فرهنگ ایرانی- اسلامی به یک فرهنگ غالب تبدیل نشود و ارتباط و انس با سگها و دیگر حیوانات خانگی جایگزین مراودات اجتماعی در جامعه نشود.
منبع: باشگاه خبرنگاران
1920