لطفا کمدی بسازید!/ «نگار» متفاوت مثل خود رامبدجوان

لطفا کمدی بسازید!/ «نگار» متفاوت مثل خود رامبدجوان

نگار تازه ترین ساخته رامبد جوان در مقام کارگردان است که اثری متفاوت در کارنامه او به شمار می آید. نگار جواهریان، محمدرضا فروتن، آتیلا پسیانی، مانی حقیقی، افسانه بایگان بازیگران این فیلم هستند. در ادامه نوشته دو منتقد پایگاه خبری فردا برای این فیلم را بخوانید:

پیر شدی ولی مرد نشدی!

محمد مهدی شیخ صراف

«نگار» متفاوت است، فقط همین! متفاوت بودنش هم مثل خود رامبد جوان است. پر از ادا اطوار و بازی های فرمی از هر نوع ممکن. اگر با پیش فرض خندوانه و اینکه نقش اول فیلم جوان همسر اوست انتظار یک فیلم سرحال و خوشحال را دارید سخت در اشتباهید. این فیلم آن روی سکه سازنده آن است که زمختی های خاص خودش را دارد. فیلم البته پر از هیجان و حادثه است و کمی تا قسمتی اکشن می شود که سعی کرده در ساختاری معمایی در پس یک جنایت از آن استفاده کند اما فقط همین.

کل قصه فیلم گره گشایی مرگ پدر پولدار برای دختر اوست که همه چیز را از دست رفته می بیند. حق جویی و انتقام خواهی زنانه در میان خیل مردان گرگ صفت! اما در میان فیلمهای بی سر و ته بی قصه این روزهای جشنواره همین داشتن قصه و حرکت فیلم در مسیر آن ارزشمند است. اما هیچ کس نمی فهمد ارتباط ماورایی دختر با پدر مرحوم و دریافت اطلاعات، دیدن صحنه ها و گره گشایی چطور اتفاق می افتد؟ آیا همه اینها خواب است یا یک توانایی ذهنی خاص که به ناگاه بر دختر مکشوف می شود؟

نمادهایی مثل اسب و سوارکاری و سایر شیک بازی های پولدارانه هم چندان کارکردی در داستان ندارند جز آنکه در کنار افه های اگزجره مانی حقیقی آدم را تا حدی یاد فیلم پدرخوانده بیندازد. کارگردان اما در جاهایی آنقدر درگیر فرم بوده که حتی نتوانسته راکوردهای معمولی صحنه ها را حفظ کند. نگار از اشکان خطیبی کلت برتا میخرد اما با کلت دیسرت ایگل به مانی حقیقی شلیک می کند و بعد دوباره در همان صحنه همان برتا را در دست او می بینیم! بعد از همه این انتقام ها هم دیگر اهمیتی ندارد چون به اندازه کافی صحنه های زد و خورد دیده ایم به علاوه چند دیالوگ خوب مثل اینکه «پیر شدی ولی مرد نشدی!»

لطفاً کمدی بسازید!

سید حسام الدین حسینی

نگار رامبد جوان نه جنایی است نه معمایی. نهایتاً یک تمرین پرخرج و ناموفق برای خارج شدن از دایره کمدی فانتزی است که جوان خوب می‌شناسدش و حیف که بی‌خیالش شده. نگار جواهریان هم چند مرحله عقب‌تر از جواهریان اعترافات سیدی است که البته همان‌جا هم خوب نبود.

می‌گویند پدر نگار خودکشی کرده ولی نگار باور نمی‌کند. می‌فهمد که پدرش را کشته‌اند و از قاتلین با کشتن آن‌ها انتقام می‌گیرد. این همه داستان نگار است که به بدترین شکل ممکن تبدیل به فیلم نشده. فیلم‌ساز ما ظاهراً فیلم‌سازی فراموشش شده. جوان بارها راکورد تصویر را از دست می‌دهد و این برای فیلم‌اولی‌ها هم بد است چه برسد به کارگردان نه‌چندان جوان ما. در سکانس انتقام لااقل چهار بار اسلحه‌ای که دست نگار است عوض می‌شود. این دیگر چه جور کارگردانی کردن است؟

بد من فیلم با بازی برای اولین بار به‌شدت بد مانی حقیقی اصلاً ساخته نشده و این ساخته نشدن نگار را تبدیل به یک عروسک بی‌اراده خوش‌شانس می‌کند که کارگردان دوست دارد همیشه برنده شود. اصلاً دعوای پدر نگار با شوهر خواهرش و حقیقی که مثلاً یک پولدار گردن‌کلفت است بر سر چیست؟ یک کیف مدارک؟ چه مدارکی؟ فیلم هیچ حرفی از ماهیت مدارک نمی‌زند. این کار باعث می‌شود بدمن‌های فیلم کمدی شوند و اکت آن‌ها به جای ترس و هیجان از تماشاگر خنده بگیرد. بزن بزن‌های فیلم و همچنین رابطه نگار با فروتن که روزگاری عاشق نگار بوده ولی به خاطر نادیده گرفته شدن حالا می‌خواهد انتقام بگیرد که دیگر یک فیلم هندی تمام‌عیار است. نگار زورش به مسلح کردن تفنگش هم نمی‌رسد اما چنان لگد می‌زند که بادیگارد های غول‌پیکر حقیقی نقش زمین می‌شوند. بگذریم اوضاع خنده‌دارتر از این است که بشود نقدش کرد...

نگار تازه‌ترین اثر سینمای ایران با قهرمان زن و بدمن مرد است. زنانی که حالا لگدزدن و هفت‌تیر کشیدن هم به ویژگی اشین بودنشان اضافه‌شده و همه سینمای ایران را قبضه کرده‌اند. به مردان که امیدی نیست کاش یک زن پیدا شود و ما را از شر این سینمای ضد مرد نجات دهد.

منبع: فردانیوز

16

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها