روح مقاومت؛ سردار سلیمانی چطور بیداری ملتها را رقم زد؟
درباره سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بسیار گفته و نوشته شده است، ولی آنچه او را به اسطوره ایران تبدیل کرده، رازی است که در کلام رهبر انقلاب جاری شد: کار بزرگ حاج قاسم، دمیدن روح تازه در جبهه مقاومت بود.
اما سردار سلیمانی چطور روحی تازه در جبهه مقاومت دمید و چگونه فرهنگ مقاومت در جهان اسلام را احیا کرد؟ برای درک پاسخ به این سوال باید کمی به عقب‌تر بازگشت.
مقاومت در فرهنگ دینی
در تاریخ مذهب شیعه، مقاومت امری آشنا و محور امر سیاسی است. تاریخ شیعه سرشار از مقاومت در برابر ظلم و زورگویی است که یکی از مهمترین مظاهر آن در واقعه عاشوراست.
در طول تاریخ شیعیان همواره فرهنگ مقاومت را برای استبدادستیزی زنده نگه داشته و بر ضرورت مقاومت تاکید داشته‌اند و این فرهنگ حتی در دوران غیبت نیز در قامت قیام‌های تمدن‌ساز ادامه داشته است.
پیوند مقاومت با استعمارزدایی
در قرن بیستم فرهنگ مقاومت در جهان اسلام با مفاهیم استعمارزدایی پیوند خورد و ایران نماد دنبال کردن چنین فرهنگی شد. در همین راستا علمای شیعه رای بر استقلال طلبی داده و میرزای شیرازی در عصر قاجار یکی از مهمترین مظاهر مقاومت را در جنبش تنباکو کلید زد.
در سالهای بعد نیز در بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله در ایران، فرهنگ مقاومت شیعی با مفهوم مدرن ناسیونالیسم پیوند خورد و انقلاب‌هایی بزرگ را رقم رد.
هرچند در دوره، نگرش‌های مارکسیستی، مفهوم مبارزه و مقاومت را به خوانشی کمونیستی تقلیل داد، اما با غروب خورشید چپ‌گرایی، بار دیگر فرهنگ شیعه طلایه‌دار گفتمان مقاومت‌طلبی شد.
دفاع از فلسطین، محور مقاومت
آزادی قدس و دفاع از ملت مظلوم فلسطین در نیم قرن اخیر محور اصلی مقاومت در جهان اسلام بوده است.
محافظه‌کاری و انفعال دولتهای عربی از یکسو و نقش صهیونیسم جهانی در استثمار ملتها از سوی دیگر باعث شده است تا محور مقاومت حول موضوع دفاع از مردم فلسطین شکل بگیرد و آزادی قدس، همه مبارزان راه آزادی را همسو کند.
این همگرایی پس از هشت سال دفاع مقدس مردم ایران در برابر جبهه استکبار افزایش یافت و پس از پایان جنگ بود که گروه‌های مقاومت بسیاری با الهام از فرهنگ جهاد و شهادت‌طلبی در ایران رشد کردند.
شکست تروریسم در سایه مقاومت
اما آنچه در سالهای اخیر فرهنگ مقاومت را در برابر هجمه‌های رسانه‌ای و فرهنگی احیا کرد و مرز مقاومت و تروریسم را بر همگان آشکار ساخت، حضور گروه‌های مقاومت در خط مقدم مبارزه با تروریست‌های تکفیری بود که آمریکا برای ایجاد نفاق در سطح منطقه آنها را به‌وجود آورده بود.
هنر سردار سلیمانی، فرماندهی میدانی جنگی چند ملیتی علیه تروریسم و موفقیت و پیروزی در این جنگ بود که همزمان با شکست تروریستها، تصویر اقتدار دولتهای غربی به‌خصوص آمریکا را در جهان اسلام شکست و خودباوری را برای ملتهای مسلمان به ارمغان آورد که اوج آن، نهضت بیداری اسلامی بود.
در واقع کار بزرگ حاج قاسم در احیای مقاومت، نشان دادن این واقعیت بود که چطور می‌توان بدون وابستگی به دولتهای خارجی، اقتدار و امنیت را در منطقه به‌وجود آورد.
فهم همین پدیده و معنابخشی به مجاهدتها در منطقه بود که در نهایت به ترور سردار سلیمانی منتهی شد و همین شهادت، خود سندی بر اثبات این ادعا بود که حاج قاسم مقاومت را وارد دوره‌ای غیرقابل بازگشت کرد.
عهدی که با سردار بستیم
حالا میلیون‌ها مبارز مسلمان با آگاهی از ریشه‌های مقاومت در صدر اسلام، آماده ادامه راه سردار سلیمانی هستند.
نهضتی که برای آزادی قدس شکل گرفته، امروز فرمانده شهیدی دارد که وحدت را در صفوف مبارزان شکل داده و به این ترتیب روح تازه‌ای به پیکره جبهه مقاومت وارد کرده است.
میلیون‌ها "جانفدا" آماده هستند که در ادامه روند تاریخی مقاومت، برای استقرار تمدن نوین اسلامی، از جان خود بگذرند و نظم نوینی در سطح جهان برقرار کنند و همین امید و جهاد، لرزه بر اندام جبهه استکبار انداخته است.
