به نام خبر، به نام خبرنگار
دکتر وحید ضرابینسب/ فعال رسانه
دیگر عادت شده است هرساله همینروز، یا از شب قبلش، یا روز بعدترش، یا همین حوالی، مدیران و مقامات و مسئولان و وزرا و کلا هرکسی که یکسال از شفافسازی و آگاهی، متواری است و از هر خبرنگار و رسانهای فراری، خبرنگاران را، دستچین، جمع میکند دور هم و خودش وسط مینشیند و در وصف خبر و اوصاف خبرنگار و وصفیّات اطلاعرسانی شفاف، سخنرانیها میکنند.
مطمئن نیستم کدامیک از حاضران در چنین نمایشهایی نازل، به رسالت و پیام و روشنگری میاندیشند، اما میتوانم مطمئن باشم همهی شان، چه آن مقام و مسئول، چه آن روابطعمومی، چه آن خبرنگار و عکاس و … میدانند که حرفهایشان صرفا «حرف» است جهت ثبت و ضبط در جایی، و تقریبا هیچ اعتقاد و «باور»ی پشت آن نیست.
طبق تعریف جهانی رسانه و شبکههای اطلاعاتی و ارتباطی، ما در کشورمان رسانه به معنای «واقعی» نداریم و تنها «هولوگرام»ی از آن را میبینیم. طبیعتا و بهطور سیستماتیک خبرنگار، روزنامهنگار، نویسنده و سردبیر «واقعی» هم. البته شک ندارم تعدادشان کم نیست متخصصان دغدغهمند عرصهی رسانه و فرهنگ و ارتباطات و اطلاعات، که همین روشنگری کجدار و مریز و شفافسازی ترسانلرزان و آگاهیبخشی نصفهونیمه به جامعهای که «دوست ندارد بداند» کار همین شجاعدلان دانا و اندیشمند و کاربلد است. اما وقتی «رسانه» بهمعنای جهانشمول و فرهنگیاش نداریم و فلسفه رسانه و سیاستگذاری رسانه و آزادی رسانه هم بالتبع آن، هم کار «خبر» میشود «خطر» و هم «خیر» و برکتی برای سرزمینش ندارد.
در سالهایی هستیم که نهتنها دیگر رسانه، ضلع چهارم توسعه و دموکراسی و جامعهی مدنیتیافته نیست، که «آتش» فرض میشود (و قاعدتا خبرنگار، آتشبیار)؛ خبر و اطلاعات و آگاهی دیگر «یار» نیستند و «بار»ند؛ و کارشان نه فضیلت که رذیلت… حالا نه تنها هیچکدام از وزارتخانهها و سازمانها و نهادهای دولتی و حاکمیتی و مدیران و مسئولانشان، علاقه و تعلق و اعتقادی به رسانه و خبر ندارند، که با انذار و تبشیر، بگیر و ببند، کارت هدیه یا هر ابزار دیگری، سعی در خنثی کردن آنها دارند، تلاش در خفهگی، کوشش خاموشی. روزنامهی خوب، روزنامهی چاپ نشده است؛ خبر خوب، خبر مخابره نشده است و خبرنگار خوب، خبرنگار مرحوم!
اما پیامآوری باقی است، رسانه نفس میکشد و خبرنگاران و روزنامهنگاران واقعی، مینویسند و بصیرت میدهند و معرفت میافزایند و افشا میکنند و بهراستیکه پیغامبران جامعهاند، کتابت میکنند همهی خوبیها و زیباییها و شایستگیها را؛ مینگارند تمام بدیها و پلشتیها و نابرابریها را؛ «رسولان»ند برای مردمی که باید بیاموزند و آگاه شوند و جهالت را بمیرانند (حتی اگر خود ندانند) و در این راه، جان خود میگذارند و از خود آسایش میستانند و شمسوار، روشنا میبخشند تیرهگی را و نور میاندازند تاریکخانهها را…
به نام «خبر» بهنام «خبرنگار» بهنام «رسولان» روشننگر و روشنگر، میایستیم و در روزشان، تا کمر خم میشویم برای این صلابت و عزم و جهد و تعهدشان… هرکه را افزون «خبر» جانش فزون…
خانوم نیلوفر حامدی روزت مبارک بانو
شما اگر نبودی مردم هیچوقت قصه مهسا رو نمیفهمیدن و عکسی که گرفتی توی بیمارستانو نمیدیدن
به امید آزادی این شیر زن بزرگ
به نام خبر سانسور شده و خبرنگاران زندانی . روزشان مبارک . راهشان پر رهرو.
بزودی سراغت می ایند در این بزمگه بی خبری!
به یاد همه خبر نگاران دربند
خبرنگاران انسانهای متمدن وباشخصیتی هستن خدا برای تک تکشون بسازه قشر زحمت کش و بر عکس سلبریتیهای بی ادعا هستن حق نگهدارتون