نقشه سرقت دوست پسر برای دختر پولدار تهرانی
دو دوست در حالی به اتهام سرقت مسلحانه از خانه زوج پولدار محاکمه شدند که مدعی هستند بی گناه بازداشت شدهاند و سرقت از سوی یکی از اعضای خانواده این زوج صورت گرفته است.
این زن که ترسیده بود به ماموران گفت: در غیاب همسرعادل و دخترم ،زنگ خانه مان به صدا در آمد. من که گمان می کردم همسرم یا دخترم به خانه باز گشته اند در را گشودم.
اما یک باره با چهار مرد نقابدار روبهرو شدم، آنها به رویم چاقو کشیدند و یکی از آنها با کلتکمری مرا تهدید به مرگ کرد، آنها دست و پایم را بستند و سپس به طبقه بالا که محل نگهداری گاوصندوق بود رفتند .
دزدان نقابدارکلید گاوصندوق را از جیب کت همسرم بیرون آوردند و پول، طلا و دلارهای همسرم به ارزش ۳ میلیارد تومان را سرقت کردند و گریختند.
با این تماس ماموران پلیس به خانه این زن در خیابان نبرد رفتند و پیگیر ماجرا شدند .
ماموران پلیس در نخستین گام از بررسیها به بازبینی دوربین های مداربسته پرداختند و دریافتند چند روز قبل از سرقت مسلحانه یکی از بستگان عادل که پسر ۲۴ ساله ای به نام دارا است، چندین ساعت را مقابل خانه آنها کشیک داده است.
مرد صاحبخانه با دیدن تصویر دارا گفت :این پسر از بستگان دورمان است که سه سال قبل با دخترم رابطه دوستی برقرار کرده و او را فریب داده بود.
اما من او را تهدید کردم تا دست از سر دخترم برداشت.
وی ادامه داد: دارا ساعت ها مقابل خانه مان کشیک داده و شک ندارم در ماجرای سرقت مسلحانه از خانه ام دست داشته باشد.
به این ترتیب دارا که دانشجو بود ردیابی و بازداشت شد .وی که منکر اطلاع از نقشه سرقت مسلحانه بود گفت: یکی از بستگانم به نام حامد که او هم عادل را می شناسد و می داند مرد پولداری است از مدتها قبل از من خواسته بود تا آدرس خانه عادل را به او بدهم تا به خانه شان دستبرد بزند، اما من همیشه این موضوع را به شوخی می گرفتم.
اما آخرین بار مقابل خانه عادل رفتم رفتم و چند ساعت کشیک دادم د و آدرس را به حامد دادم اما از نقشه او اطلاعی نداشتم.
به دنبال اعترافات پسر دانشجو ،حامد 40 ساله نیز ردیابی و بازداشت شد اما مشارکت در سرقت مسلحانه را انکار کرد.
دو متهم در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
در ابتدای جلسه عادل برای متهمان اشد مجازات خواست.
همسر وی گفت: وقتی مردان مسلح به خانه ام حملهور شدند من ترسیده بودم .
اما حامد را از روی .خطی که روی پیشانی اش بود شناسایی کردم من حتی صدای او را شناختم و شک ندارم یکی از دزدان نقاب دار حامد بوده است.
سپس حامد روبه روی قضات ایستاد و گفت: قبول دارم از چند سال قبل به شوخی پیشنهاد سرقت از خانه عادل را مطرح کرده و از دارا خواسته بودم تا نشانی خانه اش را به من بدهد اما من هرگز نقشه سرقت را اجرا نکردم .من نمیدانم چه کسی به خانه عادل دستبرد زده است.اما من بی گناه هستم و بی دلیل بازداشت شده ام، من و دارا به خاطر بدشانسی به عنوان متهم دستگیر شدیم.
وقتی دارا در جایگاه متهم ایستاد اتهام مشارکت در سرقت را نپذیرفت. وی گفت:حامد از من خواسته بود تا نشانی خانه عادل را به او بدهم .
من آن روز مقابل خانه عادل رفتم روی یک پله نشستم و یک پاکت چیپس خوردم. چند ساعت بعد با حامد تماس گرفتم و نشانی خانه عادل را به او دادم .
اما اصلاً از نقشه او برای سرقت سقط اطلاعی نداشتم و بی دلیل بازداشت شدم. من گمان می کنم سرقت از سوی یکی از بستگان نزدیک عادل صورت گرفته باشد و من و اشتباهی بازداشت شده ایم.
سپس محمد شمس، وکیل دارا ، به دفاع پرداخت و گفت : آشنایی دقیق دزدان با خانه شاکی و محل نگهداری پول و طلا ها و آگاهی از محل نگهداری کلید گاوصندوق نشان می دهد احتمالا یکی از آشنایان شاکی ، اطلاعات دقیقی در این خصوص در اختیار دزدان قرار داده است، متهمان منکر سرقت هستند ونمی توانستند به راحتی محل نگهداری پ.ل و طلاها را پیدا کنند.
وی ادامه داد: دارا متهم به معاونت در سرقت است.در حالی که در سرقت حضور نداشته است.
با پایان دفاعیات این وکیل قضات اتهام دارا را از مشارکت به معاونت تبدیل کرده و وارد شور شدند تا برای این پرونده حکم صادر کنند.
منبع: رکنا
68
صدها بار گفتم و باز هم می گویم هرگز هرگز هرگز جزییاتی که باعث شده تبهکاری شناسایی و دستگیر بشه رو ننویسین! هم بدآموزی داره و هم همین خبر می تونه آخرین خبری باشه که توش قربانیان و ماباختگان جان سالم به در برده اند!