چرا نام خیابان «مصدق» در سال ۱۳۶۰ به «ولیعصر» تغییر کرد؟ / از اعلامیه جبهه ملی علیه قصاص تا ناآرامی های ۲۵ خرداد
ماجرا از آنجا شروع شد که شورای عالی قضایی با تعیین پنج فقیه «لایحه قصاص» را تهیه کردند؛ جبهه ملي به مقابله با لايحه قصاص برآمد و در پی آن امام خمینی تکلیف جبهه ملی را روشن دانسته و آنها را ضد دین خواندند.
روز پنجشنبه ۲۸ خردادماه ۱۳۶۰ مصادف با ۱۵ شعبان ۱۴۰۱ ه ق بنا بر اطلاعیه وزارت کشور نام خیابان «مصدق» به «ولیعصر» تغییر پیدا کرد. اما این خبر در لابهلای اخبار داغ تابستان ۶۰ از عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا تا زمزمههایی برای طرح عدم کفایت سیاسی او در مجلس و سپس ورود مجاهدین خلق به رویارویی مسلحانه با حاکمیت، چندان به چشم نیامد تا جایی که کیهان دو روز بعد از این اطلاعیه در صفحات میانی خود و تنها در کادری کوچک به درج آن بسنده کرد.
اما چرا باید خیابان پهلوی که بعد از پیروزی انقلاب و به خواست مردم انقلابی از «پهلوی» به «مصدق» تغییر نام داده بود حالا پلاک مصدق را از فراز خود به زیر میکشید؟
برای دستیابی به پاسخ این پرسش نخست باید بر حوادث نیمه دوم خرداد ۶۰ نگاهی بیندازیم، حوادثی که میتوان گفت تغییر نام خیابان «مصدق» تنها یکی از پیامدهای آن بود.
ارائه لایحه قصاص به مجلس
ماجرا از آنجا شروع شد که شورای عالی قضایی با تعیین پنج فقیه: آیتالله بهشتی، جوادی آملی، قدوسی، موسوی اردبیلی و ربانی املشی، «لایحه قصاص» را تهیه و پس از به تصویب رساندن در دولت در قالب یک لایحه به مجلس شورای اسلامی تقدیم کردند.
تقدیم لایحه قصاص به مجلس که در راستای اسلامی کردن قوانین بود، در نخستین گام با واکنش حقوقدانان مواجه شد؛ بیش از یکصد نفر از حقوقدانان طی بیانیهای که در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۳۶۰ در روزنامه «انقلاب اسلامی» منتشر شد، به مخالفت با آن برخاستند و خواهان تجدید نظر کلی در مورد این لایحه شدند.
بیانیه حقوقدانان با طرح لزوم «اجتهاد نو» در اسلام، این لایحه را دارای اشکالات جدی حقوقی و نقایص فقهی دانست که بدون توجه به نظرات حقوقدانان و دستاوردهای علمی جرمشناسی و جامعهشناسی تنظیم شده است.
در میان امضاکنندگان این بیانیه، نام افرادی چون دکتر ناصر کاتوزیان، دکتر علی آزمایش، دکتر جمشید ممتاز، دکتر صدرزاده افشار، دکتر عبدالحمید ابوالحمد، دکتر عبدالکریم لاهیجی و... به چشم میخورد.
در ادامه جبهه ملي نیز به مقابله با لايحه قصاص برآمد و طی اعلامیهای مردم را در اعتراض به آن به راهپمایی در مسیر خیابان انقلاب به سمت دانشگاه تهران (در ساعت ۴ عصر روز دوشنبه ۲۵ خردادماه) فراخواند. بخشی از اعلامیه جبهه ملی به این شرح است:
«...هموطنان شرافتمند، مردم غیور و آزادیخواه ایران، در شرایطی که همه آزادیهای فردی و اجتماعی ..... زیر پا نهاده شده و استقلال مملکت در معرض خطرات جدی قرار دارد... و بالاخره در شرایطی که انقلاب بزرگ ملت را از کلیه هدفهای بنیادی خود منحرف کردهاند از شما دعوت میکنیم که ساعت ۴ بعداز ظهر روز دوشنبه بیستوپنجم خردادماه در گردهمایی و راهپیمایی جبهه ملی بانگ اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانید.»
جبهه ملی همچنین در اعلامیهای دیگر از این لایحه با عنوان «لایحه غیرانسانی» یاد کرد و آن را در تضاد با آزادی و کرامت انسانی دانست.
واکنش امام خمینی به اعلامیه جبهه ملی
صبح روز ۲۵ خرداد ۶۰ یعنی درست همان روزی که قرار بود هواداران جبهه ملی در اعتراض به لایحه قصاص راهپیمایی کنند، امام خمینی در جمع اقشار مختلف مردم اعم از علمای استان مازندران و اهل سنت، جمعی از مردم مشهد، کارکنان شرکت واحد و... با عنوان «درددل» سخنانی را در مورد این جبهه ایراد کرد.
ایشان در آغاز سخنان خود با اشاره به مبارزات دوران انقلاب علیه رژیم شاه گفت: «لکن معالاسف ما در مقابل گروهها و گروهکهایی هستیم که نه به طور صریح میآیند بگویند ما اسلام را قبول نداریم... تا باز ما تکلیفمون معلوم باشد... و نه اینطور است که اینها سر جای خودشان بنشینند و به قوانین مملکت خاضع بشوند...» (کیهان سهشنبه ۲۶ خرداد ۶۰)
امام خمینی سپس به طور مشخص به اعلامیه جبهه ملی و اعتراض آن به لایحه قصاص پرداخت و مقابله با آن را مقابله با نص قرآن قلمداد کرد: «میخواهم ببینم که این راهپیمایی که امروز اعلام شده است اساس این راهپیمایی چیست؟ من دو تا اعلامیه از جبهه ملی که دعوت به راهپیمایی کرده است دیدم در یکی از این دو اعلامیه جز انگیزهای که برای راهپیمایی قرار دادند لایحه قصاص است یعنی مردم ایران را دعوت کردند که مقابل لایحه قصاص بایستند ... در اعلامیه دیگر تعبیر این بود که لایحه غیرانسانی، ملت مسلمان را دعوت میکنند که در مقابل لایحه قصاص راهپیمایی کنند یعنی چه؟ یعنی در مقابل نص قرآن کریم راهپیمایی کنند!...» (کیهان سهشنبه ۲۶ خرداد ۶۰)
ایشان سپس گفت: «در تمام طول سلطنت رضا خان و محمدرضا یک همچه جسارتی به قرآن کریم نشد (گریه حضار)»
امام خمینی در ادامه تکلیف جبهه ملی را روشن دانسته و افزودند که این جبهه «صریحا به ضد اسلام قیام کرد.»
بنیانگذار انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود جبهه ملی را به باد انتقادات دیگری نیز گرفت و آن را از اول باطل خواند و بدون نام بردن از مصدق، ابراز داشت که سردسته جبهه ملی نیز مسلمان نبوده است: «یک گروهی که از اولش باطل بوده است من از آن ریشههایش میدانم، یک گروهی که با اسلام و روحانیت اسلام سرسخت مخالف بودهاند از اولش هم مخالف بودهاند اولش هم وقتی که مرحوم آیتالله کاشانی دید که اینها دارند خلاف میکنند صحبت کرد اینها کاری کردند که یک سگی را نزدیک مجلس عینک بهش زدند اسمش را آیتالله گذاشته بودند. (گریه حضار) این در زمان آن [مصدق] بود که اینها فخر میکنند به وجود او آن [مصدق] هم مسلم نبود. من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگی را عینک زدند و به اسم آیتالله توی خیابانها میگردانند. من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست این سیلی خواهد خورد و طولی نکشید که سیلی را خورد و اگر مانده بود سیلی را بر اسلام میزد اینها تفالههای این جمعیت هستند که حالا قصاص را حکم ضروری اسلام را غیرانسانی»میخوانند؟»
ایشان سپس از نهضت آزادی، رئیسجمهور وقت (بنیصدر) و برخی وکلای مجلس خواست که از این اعلامیه اعلام برائت کنند و جبهه ملی را در صورت پافشاری بر این بیانیه صریحا مرتد خواند: «الان هم من نصیحت میکنم، این جمعیت متدین نهضت آزادی را، و آقای رئیسجمهوری را، الان هم من نصیحت میکنم که آقا شماها دست بردارید از این سنگاندازی جلوی چرخ اسلام، دست بردارید از این تضعیف مجلس و تضعیف روحانیت و تضعیف ملت و تضعیف روحیه ملت، تضعیف روحیه ارتش دست بردارید، از این امور و بیایید در میدان با برادران دیگرتان بنشینید شما رئیسجمهور قانونی باشید و به قوانین عمل کنید. شما وکلایی هستید در مجلس محترم هستید، متدین هستید، جدا کنید حساب را از مرتدها،آنها مرتد هستند، جبهه ملی از امروز محکوم به ارتداد است (تکبیر حضار) بله جبهه ملی هم ممکن است بگوید که ما این اعلامیه را ندادیم اگر آمدند و در رادیو اعلام کردند به اینکه این اطلاعیهای که حکم ضروری مسلمین جمع مسلمین را غیرانسانی خوانده، این اطلاعیه از ما نبوده، اگر اینها اعلام کنند که از ما نبوده، از آنها هم میپذیریم که اسلام در رحمتش باز است به همه مردم... الان... وقت باقی است، تا آن وقتی که پایتان را به گور وارد میکنید در توبه باز است، رحمت خدا واسع است. بیایید توبه کنید بیایید... از دعوت به شورش که کردید از مخالفتهایی که با اسلام کردید بیایید توبه کنید. برگردید. توبه همهتان قبول است...»
تظاهرات مردم علیه اعلامیه جبهه ملی به روایت کیهان
به روایت خبرنگار کیهان مردم تهران روز دوشنبه ۲۵ خرداد ۶۰ «در اجتماعات پرشکوه خود و [با] حضور در صحنه، توطئه راهپیمایی را که از طرف جبهه ملی اعلام شده بود خنثی کردند.» (کیهان ۲۶ خرداد ۶۰)
خبرنگار کیهان درگزارش خود این تظاهرات را لبیک مردم به سخنان امام و حرکتی در جهت خنثی کردن توطئه جبهه ملی خواند و نوشت: «سرتاسر حدفاصل میدان فردوسی تا میدان انقلاب مملو از جمعیت بود ملت یک صدا فریاد میزدند "فرمانده کل قوا خمینی"، پیرمردها، پیرزنها، جوانان پرشور انقلابی، کاسبها، اقشار مختلف مردم، کارگران با شور انقلابی در خیابانهای تهران حاضر شدند تا توطئه جبهه ملی آمریکایی را خنثی کنند.» (کیهان ۲۶ خرداد ۶۰)
از دیگر شعارهای ثابت و پرتکرار مردم در این راهپیمایی به روایت خبرنگار کیهان «خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار» بود. دیگر شعارها نیز که به تعبیر همین گزارش حاکی از اطاعت مردم از ولایت فقیه بود عبارت بودند از: «اگر هدف الله باشد، حزبم حزبالله باشد، رهبر روحالله باشد، بنیصدر و عمالش دیگر جایی ندارند»، «حزب فقط حزبالله رهبر فقط روحالله»، «سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن»، «لبیک لبیک یا امام»، «حزبالله پیشمرگ روحالله»، «ملیها کوشن - تو سوراخ موشن»(کیهان ۲۶ خرداد ۶۰)
گزارش خبرنگار دیگر کیهان حاکیست: «گروه زیادی از مردم برای جلوگیری از برقراری این میتینگ [میتینگ جبهه ملی در اعتراض به لایحه قصاص] در ساعات قبل از موعد تعیینشده در میدان فردوسی اجتماع کردند. اجتماعکنندگان که از خیابانهایی منتهی به میدان فردوسی داخل میدان میشدند، پس از ورود همصدا با افراد مستقر در میدان به دادن شعارهایی میپرداختند. اجتماعکنندگان در میدان فردوسی همراه خود پلاکاردهایی حمل میکردند که مضمون آنها را سخنان اخیر امام تشکیل میداد. آنها در شعارهای خود علت اجتماع خویش را خنثی کردن نقشه ملیگرایان توصیف میکردند. همچنین تصاویری از امام خمینی، آیتالله منتظری و برخی مقامات دولتی به وسیله راهپیمایان حمل میشد.» (کیهان ۲۶ خرداد ۶۰)
این خبرنگار همچنین از نصب دو پرچم بزرگ به رنگهای سبز و قرمز بر فراز مجسمه میدان فردوسی خبر داد. «جمعیت یک صدا در میدان فریاد میکشیدند "با روح خدا هرکه درافتاد برافتاد" و در نقاطی اجتماعکنندگان شعار میدادند "سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن» (کیهان ۲۶ خرداد ۶۰)
به گزارش خبرنگار کیهان: «ساعت حدود ۶ و ۱۵ دقیقه بعدازظهر در حالی که پیشاپیش آنها تعدادی موتورسوار حرکت میکرد شعار میدادند: «صل علی محمد حزباللهی خوش آمد» آنها در حالی که شماره فوقالعاده روزنامه کیهان را در دست داشتند در مقابل مجلس اجتماع کردند. دقایقی بعد رئیس مجلس شورای اسلامی در بالکن حضور یافت و به ابراز احساسات حاضرین و اجتماعکنندگان پاسخ گفت.» (کیهان ۲۶ خرداد ۶۰)
بر اساس همین گزارش «راهپیمایان به هنگام عبور از مسیر خیابان مصدق پلاکهای این خیابان را کنده و به حالت وارونه روی دست حمل میکردند.» (کیهان ۲۶ خرداد ۶۰)
تظاهرات به روایت جبهه ملی
دکتر مهدی مویدزاده عضو هیات اجرایی جبهه ملی که در آن سالها مسئول سازمان جوانان بود در جزوه جبهه ملی ایران در دهه ۶۰ درباره تظاهرات روز ۲۵ خرداد، چنین روایت میکند:
«از بامداد روز بیستوپنجم گروهگروه از علاقهمندان به جبهه ملی به سوی میدان فردوسی به حرکت درآمدند و از طرف دیگر همه نیروهای کمیتهها و افراد مسلح معروف به حزباللهی مراکز مختلف تهران را در کنترل خود گرفتند........... صدها نفر بازداشت و بیمارستانها مملو از مجروحین بود. خبرگزاریهای جهانی اجتماعکنندگان در مرکز تهران و بازار را بیش از یک میلیون گزارش کردند. ..... میدان فردوسی صحنه جنگ و گریز بود هواداران و اعضای جبهه ملی که توانسته بودند به میدان برسند با گروهی به رهبری آقای هادی غفاری، روحانی مشهور و قاضی خشن دادگاههای انقلاب، مواجه شدند. او در حالی که سلاح گرمی بر شال کمر خود داشت با ماشین ژیانی به میدان فردوسی آمد و بر بالای سکویی ایستاد و به حمله بر شرکتکنندگان در تظاهرات جبهه ملی فرمان میداد و مکرر بر ارتداد جبهه ملی حکم میراند. بسیاری از جوانان و دانشجویان وابسته به جبهه ملی که مسئولیت انتظامات را در صورت برگزاری تظاهرات داشتند از سوی اطرافیان هادی غفاری مورد بازرسی بدنی قرار گرفته درصورت کوچکترین تردید به شدت کتک میخوردند و ....»
نام خیابان مصدق تهران به ولیعصر تغییر یافت
دو روز بعد از این حوادث یعنی در روز پنجشنبه ۲۸ خردادماه ۱۳۶۰ وزارت کشور جمهوری اسلامی با انتشار اطلاعیهای تغییر نام خیابان «مصدق» را اعلام و آن را خواست مردم در واکنش «به اعلامیههای منافقانه گروهکها و توطئهگران داخلی» خواند. متن اطلاعیه وزارت کشور به این شرح بود:
«به دنبال راهپیمایی عظیم میلیونی روز ۲۵ خرداد جاری مردم تهران در پاسخ به اعلامیهها منافقانه گروهکها و توطئهگران داخلی که نهایتا منجر به کنده شدن تعداد زیادی از پلاکهای اسامی خیابانهای شهر تهران گردید. بدین منظور و با توجه به خجسته سالروز حضرت بقیهالله العظیم ارواحنا فدا و بنا به پیشنهاد شهردار تهران و اختیارات قانونی وزارت کشور نام خیابان مصدق حدفاصل میدان راهآهن تا میدان تجریش به ولی عصر تغییر مییابد. ضمنا تعداد دیگری از خیابانهای تهران در شورای شهر تهران در حال بررسی است که پس از تایید در وزارت کشور به اطلاع عموم خواهد رسید. [امضا] وزیر کشور، محمدرضا مهدوی کنی» (کیهان: ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ ص ۴)
منبع: انتخاب
24