شوهرم زورگیر است، طلاق می‌خواهم
بهاره هنوز به ۳۰ سال نرسیده و تصمیم گرفته از شوهرش جدا شود. این زن جوان درباره دلایل جدایی‌اش توضیح می‌دهد.
*چند سال با همسرت زندگی کردی؟
یک سال.
*چرا با این سرعت می‌خواهی از او جدا شوی؟
سیامک را بازداشت کردند و اتهامش سنگین است. گفته‌اند احتمالاً ۱۵ یا ۲۰ سالی در زندان می‌ماند.
*چرا؟
شوهرم قمه‌کش بود. زورگیری می‌کرد و ما این‌طوری زندگی می‌گذراندیم. چون شاکی زیاد دارد گفته‌اند خیلی طول می‌کشد آزاد شود.
*چطور با او آشنا شدی؟
من قبل از سیامک شوهر دیگری داشتم که در درگیری کشته شد. سیامک دوست داوود بود، بعد از داوود با سیامک ازدواج کردم. می‌گفت عاشق من شده اما شرایط زندگی طور دیگری شد.
*تو هم شوهرت را دوست داشتی؟
من آنقدر بی‌کس و کار هستم که به دوست داشتن فکر نکنم. برایم مهم بود کسی باشد که بتوانم به او تکیه کنم.
*خانواده‌ات کجا هستند؟
پدر که ندارم. برادرهایم ارثم را بالا کشیدند و من هم از شهرمان به تهران آمدم و با داوود آشنا شدم و ازدواج کردم. عاشق داوود هم نبودم، همین که سرپناه داشتم کافی بود.
*شوهر اولت چرا کشته شد؟
با چند نفر درگیر شد، او را کشتند.
*حالا که می‌خواهی طلاق بگیری، سیامک چه نظری دارد؟
به من می‌گوید طلاق نگیر، بیرون می‌آیم اما من تحمل این وضعیت را ندارم.
*طلاق بگیری بعدش چه می‌کنی؟
امیدوارم این بار شوهر درست و حسابی پیدا کنم.
*حالا کجا زندگی می‌کنی؟
در خانه سیامک هستم. ما مستاجر بودیم. باید چند ماه دیگر خانه را تخلیه کنیم. من هم که می‌دانم سیامک زندان است و نیست که پولی بدهد. طلاق می‌گیرم و امیدوارم بتوانم با کسی ازدواج کنم که سرپناهی برایم باشد.
