کنار آمدن زنان با شوهرانی که سلبریتی اند
در این متن، وقتی میگوییم سلبریتی و یا چهره مشهور، توجهتان صرفاً به سوی بازیگران، خوانندگان یا ورزشکاران معطوف نشود. این روزها در عرصههای مختلف نظیر ادبیات، فلسفه، آشپزی، محیطزیست و غیره شاهد چهره مشهور و سلبریتی هستیم. منظور این نوشته همه این افراد را دربرمی گیرد.
همسران سلبریتیها همواره موضوع جالبی برای پژوهش در عرصه فرهنگ عامهپسند بودهاند. در یک ارزیابی سریع، شاید بتوان این همسران را به سه گروه تقسیم کرد. هر چند بدون تردید این چنین تقسیمبندیهایی نیازمند مطالعات دقیق و روشمند است.
در ابتدا یادآوری میشود که در این متن، وقتی میگوییم سلبریتی و یا چهره مشهور، توجهتان صرفاً به سوی بازیگران، خوانندگان یا ورزشکاران معطوف نشود. این روزها در عرصههای مختلف نظیر ادبیات، فلسفه، آشپزی، محیطزیست و غیره شاهد چهره مشهور و سلبریتی هستیم. منظور این نوشته همه این افراد را دربرمی گیرد.
- برخی زنان وقتی با سلبریتیها ازدواج میکنند دوست ندارند در سایه بمانند. دوست دارند از شهرت همسر، چیزی هم نصیب آنان گردد و به طور مشخص، آنان نیز پرنسس دوربینها شوند. در این شکل از ازدواجها، حتی در دقایق و زمانهایی، به همسران سلبریتیها برمیخورد که مدام در سایه بمانند و تنها نظارهگر شکوفایی مداوم شوهر مشهور خود باشند.
این زنان از ماندن در پیرامون خسته میشوند و علاقه دارند وارد مرکز توجهات شوند و برخی میشوند. هر جا سلبریتی هست آنان نیز هستند، گویی مشغول رقابتی ناخواسته با همسر سلبریتی خودند. آنان از شهرت همسر، سهم خود را میطلبند.
البته باید گفت که در واقعیت، این گروه از زنان حتی زمانی که در مقابل دوربین و در کنار همسر مشهور خود ایستادهاند نیز در حاشیهاند، چرا که فقدان سلبریتی به معنای مرگ آنهاست. آنان هستند تا همیشه از همسر مشهور خود بگویند و هیچ وقت این فرصت به آنها داده نمیشود تا از هستی و روزگار و احوال شخصی خودشان بگویند. این دردناک است به نظرم.
این زنان فاقد فردیتاند و هر آنچه هست و هر آنچه دارند ناشی از همسر مشهورشان است. هم دیگران و هم خودشان همواره آنان را «همسر فلانی» معرفی میکنند.
اگر بخواهیم این موقعیت را با مفاهیم جامعه شناختی توصیف کنیم باید بگوییم که این زنان نه منزلت اکتسابی یعنی خودساخته، بلکه همانند جامعۀ سنتی، منزلت انتسابی(دیگرساخته) دارند. در جوامع سنتی، افراد فاقد هویتهای مستقل بودند.
آنان همواره پسر یا دختر « فلانی» یا متعلق به فلان قبیله یا طایفه خطاب میشدند. در اینجا نیز، خاستگاه منزلت اجتماعی و شهرتی که این زنان دارند چهرهای مشهور(فلانی) است.
این زنان نه تنها زمانی که سلبریتی زنده است بلکه حتی پس از مرگ او، هستند تا روایتگر زندگی او، و نه راوی زندگی خود، باشند. اینان مقابل دوربیناند ولی صدای شاتر دوربینها نه برای آنان بلکه برای کسی که کنار آنها ایستاده به صدا درمی آید.
- در مقابل گروه نخست، زنانی هستند که اساساً حساسیت دارند نسبت به اینکه هر موفقیتی که کسب میکنند به پای شوهر مشهورشان نوشته شود. به زبانی ساده، آنان دوست ندارند به دلیل «دکتر» بودن شوهرانشان «خانم دکتر» خطاب شوند.
آنان از دوربین گریزانند و حتیالامکان ترجیح میدهند در کنار شوهر مشهور نأیستند چون نگرانند هر آنچه بدست آورند به حساب نسبتی گذاشته شود که با شوهر مشهور دارند. این زنان مسیر خودشان را در زندگی دنبال میکنند و آن قدر خودساختهاند که دوست ندارند زیر سایه کسی باشند و نسبت داشتن با نامی مشهور، موفقیت آنان را رقم زند.
آنان به دنبال منزلت اکتسابیاند. تلاش میکنند تا به شکلی مستقل برای خود پایگاه اجتماعی و سرمایه اجتماعی بسازند. زیستن در حالت تعلیق، یعنی هم در سایه بودن و هم در کانون توجه قرار گرفتن(همانند گروه نخست) برای آنان آزاردهنده است.
- گروه سوم از زنان افراد مشهور، زنانی معمولیاند که از دوربینها فاصله میگیرند. آنان از دور نظارهگر پیشرفت شوهر مشهور خود هستند و راضیاند به اینکه نقش پشتیبان خانگی شوهر را داشته باشند.
اگر روزی مستندی درباره شوهر مشهورشان ساخته شود دقایقی در مقابل دوربین ظاهر میشوند و راوی نیکیها، صفات بارز و تلاشهای شوهر مشهور خود میشوند.
آنان دربند خانواده؛ و شوهر مشهور نیز به دنبال تولید اثر و کسب شهرت بیشتر و بیشتر در جامعه است. از این زنان کمتر نامی به میان میآید. آنان هستند فقط؛ تا شوهر مشهور با فراغ بال بتواند مشهور و مشهورتر شود.
بیتردید تنوع زنانی که همسر سلبریتیهایند بیشتر از این سه گروه است و لازم است در پژوهشی مبسوط، شناسایی و درباره آن بحث شود.
در دل چنین پژوهشهایی، میتوان رگههایی از نابرابری، ستم، بهرهکشی و فرصتطلبی سلبریتیها و در مواقعی همسران آنان را درک کرد.
همچنین باید گفت که ارتباط شوهران زنانی که سلبریتی و چهرهای مشهوراند نیز موضوعی شایسته توجه و پژوهش جامعهشناختی است. شاید در نوشتهای دیگر به این موضوع بپردازم.