یونانیان معتقد بودند که اگر کسی اوقات فراغت نداشته باشد اصلاً شهروند خوب به حساب نمیآید چون جدا از میزان توان ذهنی، اوقات فراغت فرصت و زمان اندیشیدن را برای آدمی فراهم میآورد. از نظر نوروساینس، برونسپاریِ «دغدغههای حلنشدنی» به منظور سَبُکسازیِ بارِ شناختیِ مغز، یکی از فواید فرگشتیِ توسل به شبهعلم و خرافه است.
در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ انتقاداتی جدی به تلویزیون ابراز شد. برای نمونه، نیل پستمن درباره ظهور رسانههای الکترونیک گفت که این رسانهها فرهنگ نمایش و فرهنگ فست فودی را ترویج میکنند و این به علم که امری عمیق و جدی است، آسیب میزند.
در روزهای اخیر صفحات مجازی پر شده از ادعاهایی درباره همراستایی سیارات در شامگاه ۶ بهمن و آغاز دورهای تازه در جهان. این ادعاها، از انرژیهای کیهانی شگفتانگیز تا پایان یک چرخه بزرگ در کیهان، ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است. اما آیا این گفتهها پایه علمی دارند یا صرفاً بازتابی از شبهعلم و باورهای باستانی هستند؟ سخنگوی کمیته نجوم آماتوری انجمن نجوم ایران به این پرسش پاسخ میدهد.
پزشکانی که بهخلاف اجماع جامعه پزشکی، واکسیناسیون را برای عموم مردم منع میکردند، نهفقط نامعقول عمل میکردند بلکه رویکردی غیرعلمی داشتند. بسیاری از توصیههای آنها نیز شبهعلمی بود زیرا تلاش میکردند نظرات غیرعلمی خود را در قالب لباس علم به دیگران بقبولانند. برخی از پزشکانی نیز که شغلهای مدیریتی داشتند با اطمینان کامل سخنانی کاملاً نادرست بیان میکردند؛ بهویژه در مورد واکسیناسیون و مباحث اجتماعی پیرامون کووید.
آرای برخی فلاسفه علم چون پل فایرابند نیز که بر شباهت میان علم و اسطوره تاکید دارد و در برداشتی آنارشیستی و نسبیگرایانه معتقد است، تفکیک علم از غیرعلم هم امری تصنعی و هم امری مضر برای پیشرفت دانش است، زمینه را برای گسترش نگرشهای شبهعلمی میگشاید و بدینترتیب گویی در هیاهوی شبهعلم و ضدعلم، آنچه در غبارها گم میشود، علم و نگرش علمی است.
اطباء قدیم براساس یافتههای علمی زمان خود، باورهایی داشتند که بسیاری از آنها برای پزشکی مدرن غیرقابل قبول است با این وجود هنوز عدهای ترجیح میدهند بر همان باورهای گذشته تاکید کرده و یافتههای مدرن را دسیسه بپندارند.
ما معمولاً از روی پوشش، نحوه گام برداشتن یک شخص، زبان بدن او، شیوه سخن گفتنش و دایره واژگان و مفاهیماش و البته چهره و میمیک صورت افراد، در مورد شخصیتاش تفسیرهایی میکنیم.
همیشه هستند افرادی که علاقه به مفاهیم زیبا یا رازآلود شبهعلم دارند و در جوامع پیشرفته نیز یافت میشوند اما دستکم این گونه مفاهیم در آنجا در اجتماع و سیاست نفوذ زیادی ندارد؛ چیزی که در کشور ما به فراوانی یافت میشود.
تلهپاتی پدیدهای روانی است همراه با ارتباط ذهنها که با وجود شبه علم بودن این موضوع نمیتوان آن را غلط پنداشت.
سوگل دانائی/ منجم آماتور