عاملان قتل کارشناس دادگستری به قصاص و حبس محکوم شدند
چهار مردی که متهم هستند یکی از کارشناسان دادگستری را به خاطر اختلاف مالی به قتل رسانده‌اند، به قصاص و حبس محکوم شدند.
۲۱ فروردین سال ۹۸ مأموران کلانتری ۱۲۴ قلهک از ناپدید شدن پیام ۴۸ ساله که کارشناس دادگستری و صاحب املاکی در تهران ، پردیس، بومهن و رودهن بود، باخبر شدند و تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کردند.
با تلاش مأموران و ردیابی تلفن همراه، شاگرد بنگاه او به نام رضا بازداشت شد. رضا در همان بازجویی‌های اولیه به قتل اعتراف کرد و گفت که به دستور مردی به نام داریوش و با همدستی سعید و سلمان، پیام را به قتل رسانده‌اند و جسد را در جاده پردیس داخل گودالی دفن کرده‌اند.
با اقرار‌های متهم و کشف بقایای جسد، مأموران طراح نقشه به نام داریوش ۴۲ساله و سلمان و سعید را بازداشت کردند. داریوش با انکار جرمش گفت: چند سال قبل یک میلیارد و ۵۰۰میلیون تومان از پیام پول نزول گرفتم و در مقابل آن مبایعه‌نامه صوری به مبلغ ۲میلیارد و ۹۰۰میلیون تومان امضا کردم.
با آن پول شروع به ساخت‌وساز کردم تا اینکه موعد پرداخت بدهی‌ام رسید. مجبور شدم هشت دستگاه آپارتمان ۱۵۰متری را به قیمت روز بدهم، اما با گرانی خانه‌ها ضرر زیادی کردم. با پیام اختلاف داشتم، اما دستور قتل نداده‌ام.
سعید و سلمان نیز جرم‌شان را انکار کردند؛ بنابراین رضا بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: «سال ۹۶ از یکی از روستا‌های همدان به تهران آمدم و در رودهن کنار سلمان مشغول به کار شدم.
سپس با مقتول آشنا و شاگرد مغازه بنگاه املاکش شدم. داریوش را در بنگاه شناختم که می‌گفت مقتول چند واحد از آپارتمان‌هایش را خریده، اما پول آن‌ها را کامل نپرداخته است. این شد که پیشنهاد داد برای گرفتن اثر انگشت مقتول پای مبایعه‌نامه‌هایش ۱۰۰میلیون تومان پول نقد و یک واحد آپارتمان به ارزش یک میلیارد تومان به من می‌دهد که پیشنهادش را قبول کردم. سلمان نیز با مقتول اختلاف حساب ۱۰۰ میلیون تومانی داشت و شب حادثه در بنگاه قرار ملاقات داشت.
همان شب داریوش با برادرزنش به نام سعید آمد و من طبق نقشه ۱۰ عدد قرص خواب را در یک نسکافه ریختم و به مقتول دادم که نیمه بی‌هوش شد. سپس همراه سعید در خودروی مقتول نشستیم و به سوله مورد نظر رفتیم. سعید اثر انگشتان پیام را پای چندین برگه مبایعه‌نامه و چند سفته گرفت. حین بازگشت او ناگهان یک سرنگ داد و خواست پیام را بکشم.
متهم در خصوص قتل گفت: سعید می‌گفت مقتول کارشناس دادگستری است و باید بمیرد. از ترس سرنگ را پر از هوا کردم و به گردن راست مقتول زدم. سپس برای اینکه او را آرام کنم با لنگی که در ماشین بود گردنش را فشار دادم. بعد جسد را در گودالی حوالی پردیس دفن کردیم و گریختیم.
بدین‌ترتیب رضا به اتهام مباشرت در قتل، مشارکت در آدم‌ربایی و معاونت در اخذ اثر انگشت و سه متهم دیگر نیز به اتهام معاونت در قتل، مشارکت در آدم‌ربایی و معاونت در اخذ اثر انگشت روانه زندان شدند. متهمان در اولین جلسه محاکمه مقابل هیئت قضایی شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفتند.
در آن جلسه، رضا بعد از درخواست قصاص از سوی اولیای دم ماجرا را شرح داد، اما سه متهم دیگر که به خاطر شرایط کرونا در زندان با قرار وثیقه آزاد بودند، جرم‌شان را انکار کردند.
در پایان به دستور ریاست دادگاه، متهمان بازداشت و راهی زندان شدند و پرونده نیز به دادگاه تجدیدنظر ارسال شد.
دومین جلسه بعد از بررسی اوراق پرونده بار دیگر در همان شعبه تشکیل شد. در ابتدای جلسه، رضا با اقرار به جرمش درخواست گذشت کرد، اما سه متهم بار دیگر جرم‌شان را انکار کردند.
در پایان هیئت قضایی، رضا را به اتهام قتل عمد به قصاص و به اتهام آدم‌ربایی به پنج سال حبس و سه متهم دیگر را هر کدام به خاطر معاونت در قتل و آدم‌ربایی به ۲۷ سال حبس محکوم کرد.
منبع: روزنامه جوان
68
