ترفند دولت برای جلوگیری از مهاجرت؟
دبیر کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت درخصوص افزایش ۳۰ برابری هزینه آزادسازی مدرک تحصیلی دانشگاه گفت: شعبههای دیوان عدالت اداری بر این موضوع صحه گذاشتهاند که وزارت بهداشت و وزارت علوم حق ندارند این موضوع را عطف به ماسبق کنند.
هامون سبطی در واکنش به افزایش هزینه آزادسازی مدارک تحصیلی گفت: موضوع آزادسازی مدارک با اعتراض وسیع دانشجویان و دانشآموختگان همراه بود، از دانشجویان فوق تخصص و متخصص علوم پزشکی گرفته تا دانشجویان وزارت علوم در مقطع لیسانس که همگی از این تصمیم شوکه شدند.
افزایش خزنده هزینه آزادسازی مدارک
وی افزود: این موضوع نشاندهنده بیتدبیری مسئولان در اجرای این تصمیم است. در برخی از رشتهها مانند رشتههای علوم پزشکی روند خزنده افزایش هزینه آزادسازی مدارک آغاز شد و اکنون طبق آخرین گزارشهایی که به ما میرسد، شاهد افزایش بیش از ۳۰ برابری هزینه آزادسازی مدارک هستیم. در گذشته این رقم ۸۰۰ هزار تومان به ازای هر ترم بود، اما اکنون به رقم ۳۰ میلیون تومان یا بیشتر رسیده است.
وزارت بهداشت و وزارت علوم حق ندارند عطف به ماسبق کنند
سبطی گفت: این موضوع از قبل اطلاعرسانی نشد و اگر بایست هزینهها ۳۰ تا ۵۰ برابر افزایش مییافت مجریان قبلی نیز باید پاسخگو باشند که چرا تاکنون این اتفاق نیفتاده و به بیتالمال آسیب رسیده است، و اگر این میزان افزایش غیر معقول است چرا باعث ایجاد نارضایتی در جامعه شدهاند؟ با وجود این اتفاق، حداقل انتظار فارغالتحصیلان که بسیاری از آنها نخبگان کشور هستند این است که قانون عطف به ماسَبَق نشود.
این کار مثل گران کردن بنزین است که نتیجه نداشت
وی ادامه داد: در همه کشورها رابطه بین دولت و ملت رابطه سخاوتمندی دولت نسبت به ملت است، اما با افزایش شدید هزینهها به دانشجویان فشار زیادی وارد میشود و انتظار حداقلی این است که قانون عطف ما سبق نشود و افرادی که در گذشته تحصیل کردهاند شامل این قانون نشوند. شعبههای دیوان عدالت اداری بر این موضوع صحه گذاشتهاند که وزارت بهداشت و وزارت علوم حق ندارند این موضوع را عطف به ماسبق کنند.
دبیر کمیسیون آموزش دیده بان شفافیت و عدالت تصریح کرد: برخی اعلام میکنند که این قانون منجر به کاهش فرار مغزها و خروج نخبگان از کشور میشود. این تصور یادآور آن است که برخی میگفتند با افزایش قیمت بنزین معضل ترافیک کلانشهرها حل میشود، اما متاسفانه دیدیم که با گران شدن بنزین معضل ترافیک حل نشد.
وی گفت: مهاجرت نخبگان یک پدیده مکانیکی نیست که راهحلی مکانیکی داشته باشد و باید منطقی و علمی با آن برخورد کرد. مسائل مکانیک کوانتوم را با فرمولهای مکانیک نیوتونی حل نمیکنند.
در داخل دافعه میآفرینیم در حالی که در خارج جاذبه وجود دارد
سبطی گفت: وقتی تعرفه دستمزد معاینه یک پزشک در کشور ما ۴ دلار است، اما در کشورهای همسایه ـ از شمال دریای خزر گرفته تا کشورهای حاشیه خلیج فارس ـ دستمزد همان پزشک بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ دلار است، این در نگاه علمی نوعی حرکت شبیه حرکت اسمزی از ایران به خارج را شکل میدهد که با موانع مکانیکی قابل توقف نیست.
وی ادامه داد: کشورهای حاشیه خلیج فارس برای پزشکان ایرانی در کنار شغل پردرآمد امکانات زندگی مرفه نیز فراهم میکنند، ولی ما در ایران نمیتوانیم از شأن اجتماعی و امنیت جانی کادر درمان و بهداشت بهدرستی حمایت کنیم، یعنی در داخل دافعه میآفرینیم در حالی که در خارج جاذبه وجود دارد.
فقط دنبال خالی کردن جیب مردم هستند با گرفتن مالیاتهای سنگین از بنگاههای تجاری، با مالیات بر ارزش افزوده، با فروش فیلتر شکن، با جریمههای بی حجابی، با عوارض خروج از کشور و ...
و حالا هم به بهانهی جلو گیری از فرار مغزها با بالا بردن هزینهی آزاد سازی مدرک
یاد اون روایتی افتادم که یکی از این حاکمان زیارت حرم امام حسین را قدغن کرده بود ولی بعدش اجازه داد که با پرداخت خراج به زیارت برند دید که مردم همچنان استقبال میکنند بعد گفت یک دستشون را قطع کنید دید باز مردم استقبال میکنند گفت هر دو دست را قطع کنید باز از زائرین کم نشد تا جایی که گفت جونشون را بگیرد و مردم عاشقِ امام حسین میرفتند زیارت بعدش اعدام میشدند
دیگه دستتون برای همه رو شده طرف عقلش کم نیست که تمام خانواده و اقوام را اینجا ول کنه بره تو یه کشور غریب زندگی کنه! برید ببینید مشکل کجاست اونو حل کنید نه اینکه شب که میخوابید فکر کنید صبح که از خواب پا میشم چجوری جیب ملت را خالی کنم!
فقط مانده بود که تحصیل کرده ها را تیغ بزنند.
۳۰ برابر که هیچ ۳۰۰ برابر نیز کنید کسی که می خواهد از کشور و از دست شما فرار کند ،فرار خواهد کرد.خودتان هم این مسئله را به درستی می دانید.این قانون فقط برای خفت گیری افرادی است که به خاطر گندی که شما به مملکت زده اید مجبورند کشور را ترک و زندگیشان را در جایی دیگر بسازند.
کشوری که رسانه و روزنامه و سایت ملی نداره تا مشکلات ملت شو در خبرها درج کنه مطرح کنه تا حل بشه نه کشوره نه وطن دیدی که کسی بهش اهمیت نمیده اینهمه مهاجرت
مردم رو بدبختر کنید دستمزد و دارو و هزینه بیمارستانی رو 10 برابر کنید تا همه بمیرن از بی پولی و بیماری
مشکل از دستمزد های مردم عادی هستش که خیلیا به دلیل گرونی دست از معتلجه می کشن
تا این تورم و مسولین بی سواد هستند این مشکل پا برجاست
با سلام لطفا کامنت بنده را بی پرده و عیان و بدون هر گونه پوششی منتشر کنید آنهایی که باید ببینند و دلشان بسوزد، اگر بخواهند می توانند ولی اگر نخواهند، گلایه ها و انتقادات هزاران هزار امثال بنده یک لا قبا غیر سیاسی غیر جناحی بدون پشتوانه بدون پارتی، تاثیری بر برگشت از انحراف بوجود آمده و اصلاح روند موجود توسط آنها نخواهد داشت چرا که می گویند انسانی که خواب است می توان بیدار نمود اما کسی که خودش را بخواب زده تا هزاران سال هم نمی توانی از خواب بیدار کنی، مگر با لگد روزگار که خیلی دردناک است!!!. بنده نه معاندم و نه از مملکتم بیزارم اما منتقدم!! منتقد سینه چاک وضعیت کنونی مملکت و رفتارهای سوء و ضد پیشرفت و توسعه حاکمیت و نظام کنونی نسبت به سرمایه های انسانی تحصیلکرده و دانشگاهی و باانگیزه و با تجربه. اگر می نویسم حاکمیت سوء برداشت نشود منظورم مجموعه کلی عیان و نهان تصمیم گیری و مسئولان مدیریت مملکت است و برایم مهم نیست چه کسانی در این دایره گنحانده می شوند زیرا که آنها هم جرئی از این چرخه معیوب هستند. نظام ما از بالاترین تا پایینترین نقطه باید متوجه شده و بپذیرد که کشور در حال پرداخت هزینه های سنگین بی توجهی به نیروهای شایسته و باسواد و کنار گذاشتن آنها از مناصب و پستهای مفید برای آینده مملکت و تخصیص این مناصب به نورچشمان بی دانش و ناشایست است و در حال هدایت سرمایه های انسانی توانمند به سمت بی انگیزگی و انفعال تمام و کمال و در نهایت خروج دردآور از مملکت و تجربه محیطی دیگر برای رسیدن به رفاه و تبلور توانایی های سرکوفت زده شده آنها است. به هر جایی نگاه کنید چنین چیزی را مشاهده خواهید کرد. عده ای که فاقد هر گونه مزیت راهبردی/ کاربردی و خالی از هر گونه فکر و اندیشه/انگیزه تحولی توسعه ساز و اصلاحی هستند صرفا بر اساس سفارش و پارتی و حمایت مهره ها چه در سطح نمایندگان کنونی و ادوار مجلس/ مدیران منصوب در وزارت خانه ها، نهادها سازمانها و ادارات و چه در سطح سیاسیون شناسنامه دار و کلیدی و صاحب نام، به مناصب کلیدی و غیرکلیدی منصوب می گردند. آدم هایی در این وزارت خانه ها و شرکت های دولتی وجود دارد که هِر را از بّر تشحیص نداده و حتی درک درستی از جایگاه مدیریت و حوزه کاری مورد نظر و مرتبط نداشته آنوقت بر اساس سفارش و پارتی به مناصبی می رسند و از امکانات منتسب به آن منصب استفاده می کنند که انسان سرسام می گیرد و بخودش و توانش شک می کند. شکایت به هر جا هم می بری همه بنوعی شاکی هستند و همه صحبت از وجود باند و مافیا می کنند اما معلوم نیست جه کسی باید با این باند و مافیا برخورد و آن را مغلوب کند. هنگامی که می گوییم فساد نهادینه شده و سیستمی است عده ای خرده می گیرند و برافروخته می شوند که این چه حرفی است استغفقار کن! چرا میگویی فساد نهادینه شده و سیستمی است؟ وقتی می گویی فساد نهادینه و سیستمی است داری به اصل نظام و شخص ... توهین می کنی و این کار دشمنان و معاندین است!!!!! مدیر ارشد بازرسی یک دستگاه عریض و طویل دولتی علنا خودش به وجود این مافیا در تصمیم گیری دستگاهش معترف و از آن شاکی است اما نمی گوید که کار و وظیفه او چیست؟ تازه فرد منتقد را توصیه می کند ولش کن خونت را کثیف نکن درست نمیشود!!!!!!!! موارد بسیاری از این دست وجود دارد مثلا در حالی که در درون دستگاهی افراد قابل و جوانی برای راهبری و مدیریت سیستم وجود دارد دست های پشت پرده و مافیایی تلاش کرده و خودشان فردی از بیرون مجموعه و ناآشنا با سیستم و محیط محموعه بعنوان مدیر عامل معرفی می کنند و شما و شماهای جوان و با انگیزه از یک طرف شرم داری که بگی داد بزنی فریاد بزنی آقا من هستم من آماده برای تصدی مسئولیت آن جایگاه و تلاش برای ارتقای سیستم هستم و از طرفی صدات به جایی نمیرسد و اگر هم اعتراض کنی میشنوی که فلانی تصمیم گرفته و لذا ساکت! خوب چکار باید کرد؟ نیروی بانگیزه اما سرکوفت خورده چکار باید بکند؟ درها برویش بسته اما مثل روز روشن می بینند عده ای بدون حتی کوچکترین منفعت فکری و توان مدیریت انگار مهره مار دارند هر دم از این پست به آن پست جابجا می شوند دقیقا مانند قانون بقای انرژی و این مثل که دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد!!!! با سفارش فلانی از این جایگاه به جایگاه دیگر بدون حتی یک صفحه یا حتی سطر ارزیابی عملکرد تاثیرات مدیریتی در جایگاه قبلی. جایی هم برای شکایت نیست، شکایت هم می کنی در درگاه های خدماتی و بازرسی ادارات و دستگاه ها یک هو می بینی که شکایتت از این وضعیت به دست دستگاه اصلی پاسخگویی و پیگیری شکایت نرسیده و سر از استانداری دورقوزآباد در آورده و تلویحا و حتی آشکارا به تو میگویند آقا فایده ای ندارد دنبالش نباش!!! خوب تنها راهی که پیش پای شما جوان بانگیزه سرکوفت خورده می ماند چیست؟ نباید آرزوهایت را در جایی دیگر در بلادی دیگر جستجو نمایی؟! این را هم می دانی که امکان دارد در بلاد دیگر هم به کارهایی گمارده شوی که یا در ارتباط با تخصصت نیست یا کمتر از حد مورد انتظارت است، اما برایت مهم نیست زیرا میدانی و آگاهی که دلخوری و دلسوزی برای خانه و مملکتی که ریشه در آن نداری معنایی ندارد پس صرفا پول و رفاه مهم باید برایت مهم باشد. این را برای آن دسته از نمایندگان به اصطلاح پیگیر و دلسوز مجلس برای جلوگیری از خروج سرمایه های انسانی از مملکت می گویم (البته اگر ببینند و بخوانند): این قصه جلوگیری از مهاجرت و دلایل و راه حل کاهش آن سر دراز دارد اما مطمئنم گوش شنوایی برای آن وجود ندارد و بحث های آسیب شناسی و علل یابی و کاهش آن و .... که می نمایید صرفا برای آرایش رسانه ای و فریب اذهان و افکار عمومی مطرح می گردد. من خودم نمونه بارز و زنده این موضوع هستم و متاسفانه در حال اقدام برای مهاجرت و جستجوی آرزوهایم (که به هیچوجه صرفا مادی نیست که اگر هم صرفا مادی بود ملامتی نخواهد بود) در سرزمینی دیگر با مختصات و الویت های دیگر هستم. من خودم نحسی سیزده هستم!!!! آدرس الکترونیکم را میگذارم که اگر دلسوخته ای یا نهاد مسئولی خواست نمونه داستانی از این ظلم سازمان یافته به سرمایه های انسانی مملکت را که اخیرا شیوع عصیانگری یافته را بداند راوی آن خواهم بود.