قرنی که گذشت
کودتای امریکایی علیه مصدق
دکتر مصدق ذیل پرچم جبهه ملی و با حمایت آیت الله کاشانی به مجلس شورای ملی راه مییابد. او پس از موفقیت برای ملی شدن نفت، تحت یک واقعه تاریخی و تقریبا بطور اتفاقی به نخست وزیری میرسد.
طی مدت نخست وزیری، بین مصدق و آیت الله کاشانی جدایی میافتد و در ادامه مصدق تلاش میکند با جلب حمایت دولت وقت امریکا مشکلات داخلی کشور را حل نماید.
امریکا اما به اعتماد و همکاری مصدق خیانت میکند و ژنرال روزولت را جهت کودتا علیه آقای نخست وزیر به تهران میفرستد و کودتای برنامهریزی شده در ۲۹ مرداد منجر به سقوط و حصر مصدق میشود.
توضیحات بیشتر را در این ویدئو ببینید.
اون تموم شدچراکره جنوبی وعربستان که باشرف وغرب رابطه داره رونمیگید
شرق و غرب
اردن هم با شرق و غرب رابطه دارد .
الجزایر هم با شرق و غرب رابطه دارد .
اندونزی هم با شرق و غرب رابطه دارد .
مالزی هم با شرق و غرب رابطه دارد .
بورکینافاسو هم با شرق و غرب رابطه دارد .
نوع رابطه و نفوذ و تسلط شرق و غرب بر آنها مهم است.
وقتی از طرف ارباب به تو با نگاه گاو شیرده دیده شوی هم یک نوع رابطه است .
پایگاه اوکیناوا ژاپن و تجاوز دامنهدار سربازان آمریکایی به دختران این منطقه و جرأت نتلق نکشیدن ژاپن و عدم محاکمه این سربازان در خاک ژاپن و ناتوانی در جمعآوری این پایگاه هم یک نوع رابطه است.
مطلب را خوب نگرفتی ، زررررررر نزن
ایران هم خرشیرده برای روسیه وچینه... فقط شیرش رامیدوشند وپهن هم بهش نمیدند ولی....
مصدق هم شروع به دیکتاتوری کرد...
مصدق مردی وطن پرست به تمام ابعاد بود وصنعت ملی شدن نفت رامدیون ایشان هستیم اگردرکشور روزصنعت ملی شدن نفت ودکترمصدق باهم باشندشایسته تراست البته شاه درآن زمان بدون شک دراین رویداد نقش برجسته وتاثیر گذاری داشته است
همش به اسن مصدق سند خورد
در صورتی که دلسوز واقعی کس دیگه ای بود
به دلیل فقدان احزاب سیاسی مشخص و قدرتمند، فقدان بلوغ سیاسی و مشکلات فرهنگی عمیق ما ایرانی ها، بزرگانی چون مصدق "مجبور" به پناه بردن به این و آن می شوند. بجای توهین به بزرگانی که برای این کشور، همه چیز خود را در دایره ریختند، تغییراتی در خود ایرانیِ مان ایجاد کنیم که لشکر کاغذی و سواران چوبی بزرگان و متفکران ایران نباشیم.
مصدق یک شراب خور حرفه ای بود
قطعا ایشان شراب خواری حرفه ای بودند ولی عمرا تو و امثال تو به شرابی که ایشان نوشیده اند دست پیدا کنید!
ساقی بده آن شراب گلرنگ
مطرب بزن آن نوای بر چنگ
کز زهد ندیدهام فتوحی
تا کی زنم آبگینه بر سنگ
خون شد دل من ندیده کامی
الا که برفت نام با ننگ
عشق آمد و عقل همچو بادی
رفت از بر من هزار فرسنگ
ای زاهد خرقه پوش تا کی
با عاشق خسته دل کنی جنگ
گرد دو جهان بگشته عاشق
زاهد بنگر نشسته دلتنگ
من خرقه فکندهام ز عشقت
باشد که به وصل تو زنم چنگ
سعدی همه روز عشق میباز
تا در دو جهان شوی به یک رنگ
غرب از ترس کمونیستی شدن ایران به مصدق اعتماد نکرد چون با توجه به فعالیت گستره حزب توده در ایران و فرمانبرداری بی چون چرای سران این حزب از سران شوروی کمونیستی ، غرب به این نتیجه رسیده بود که مصدق با شعارهای دمکراسی و ازادی و .... قادر به ایستادن در مقابل هجوم کمونیستها به ایران نیست به همون دلیل ترجیح داد شاه و زاهدی را برای سرکوب حزب توده و ممانعت از کمونیستی شدن ایران ترجیح بدهد !!!
همه این بدبختیها نتیجه نااگاهی مردم در ان دوران بود
البته حزب کمونیست حساسیت غرب را برای منطقه ما بالا برد و در نهایت این ایران بود که متضرر گردید
مصدق یه پوپولیست بود.
مصدق نفت و دولتی کرد نه ملی.