نگاهی به حواشی اخبار بازگشت سلبریتی ها به تلویزیون
بسیاری از برنامههای تلویزیونی با حضور سلبریتیها برگزار میشوند که برای بسیاری از آنها، این یک بازگشت دوباره است.
صرفا با بازگشت چند چهره، چه درست و چه غلط- نمیتوان به هدف اصلی یعنی جذب مخاطب و بازگشت جایگاه گذشته تلویزیون امیدوار بود! چه بسا برخی از این بازگشتها اثراتی به شدت مخربتر از گذشته بر اعتماد مخاطب به جا بگذارند.
چند روزی است بحث حضور دوباره برخی چهرهها در تلویزیون، چه در فضای مجازی و چه در رسانههای رسمی کشور داغ شده است؛ در واقع صحبت از بازگشت برخیها به قاب تلویزیون و رفتن برخی دیگر از این قاب است. رسانهها هر کدام در این رابطه نظری دادهاند و حتی کمپینهایی در این رابطه نیز راهاندازی شده است.
بدون تردید، این اتفاقات و بزرگ شدن آن تأثیر مثبتی بر روی افکار و اذهان مردم نخواهد داشت و بیش از پیش، ذهن آنها را درگیر موضوعی میکند که اهمیت چندانی ندارد، اما آن چیزی که مهم است این نکته است که با چه راهکاری می توان محبوبیت رسانه ملی را در بین سلایق مختلف مردم بالا برد؟
آیا تنها بازگشتِ چند چهره ولو سرشناس و سلبریتیطور می تواند این محبوبیت و مخاطبپسندی را بالا ببرد یا خیر؟ در اینکه سیما باید برای جذب مخاطب عزمی جدی داشته و در این رابطه اقدامات جدی انجام دهد شکی نیست، اما باید این اقدامات پایهای تر و اصولی تر باشد. زیرا آمدن و رفتن چهرهها درد چندانی را دوا نخواهد کرد.
در تمام دنیا، مخاطبان قصه شنیدن در قالب تلویزیون را از هر چیز دیگر بیشتر دوست دارند زیرا شنیدن قصه با ذات و فطرت انسان عجین شده است. روزگاری این قصهگویی از زبان یک پدربزرگ و مادربزرگ بود و بعد از آن، کتاب و این روزها در قالب فیلم و سریال. بدون شک بهتر است تلویزیون بیش از پیش تمرکزش را روی سریالسازی گذاشته و از هنرمندانی که اتفاقا تخصص خوبی در این زمینه داشته و امتحان خود را بارها پس داده اند، دعوت کند و دستشان را برای تولید بازتر بگذارد.
مدتی پس از ناآرامی های سال قبل بود که سریال «لیسانسهها» از شبکه آی فیلم بازپخش شد و بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت، به طوری که حتی تکه کلامهای این سریال دوباره در جامعه رواج پیدا کرد و بین مردم بازگو می شد. این سریال نشان داد که حتی در چنین شرایطی نیز تلویزیون می تواند مهمان خانه های مردم باشد.
به شرط اینکه از افراد متخصص نه لزوما سلبریتی و چهره، استفاده کند. افرادی متخصص که اتفاقا نبودشان و کار نکردنشان برای بسیاری سوال شده است. بازگشت چنین هنرمندانی که بارها چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی و چه حتی در برنامههای تلویزیونی امتحان خود را به خوبی پس داده اند و همیشه مردم کارهایشان را دوست دارند، قطعا به چشم مردم میآید.
نباید از یاد برد که صرفا با بازگشت چند چهره – چه درست، چه غلط – نمی توان به هدف اصلی یعنی جذب مخاطب و بازگشت جایگاه واقعی و گذشته تلویزیون امیدوار بود! چه بسا برخی از این بازگشتها اثراتی به شدت مخربتر از گذشته بر اعتماد مخاطب به جا بگذارند.
وقتی میگی اغتساشات مطلبت ارزش خواندن ندارد