به دنبال انتشار اخبار میانجیگری بنسلمان در مذاکرات بین ایران و آمریکا، حدسهایی درباره انگیزههای ولیعهد سعودی برای این کار زده شده است. بنسلمان از طرفی متحد استراتژیک آمریکاست و از سوی دیگر، این امکان وجود دارد که پیشنهاداتی برای سرمایهگذاری به ایران بدهد تا ایران را برای مذاکره راضی کند.
وزیر خارجه آمریکا برای دیدارهای مقدماتی نشست ریاض که قرار است طی آن دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه برای مذاکرات صلح جنگ اوکراین با حضور محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان دیدار کنند به ریاض سفر کرد.
سی ان ان مطلع شده است که «عربستان سعودی مایل به میانجیگری بین دولت ترامپ و ایران برای دستیابی به توافقی جدید در حوزه برنامه هستهای تهران است.»
سرکرده تحریرالشام و «رئیس دوره انتقالی» سوریه پس از دیدار با ولیعهد سعودی به مباحث مطرح شده در این دیدار اشاره کرد.
نئوم طی یک به روزرسانی از تمدید ۱۰۰ساله بازه زمانی ابرپروژه لاین (LINE) خبرداد.
منابع رسمی عربستان از گفت وگوی تلفنی «محمد بن سلمان» ولیعهد این کشور و دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا برای نخستین بار پس از آغاز به کار رسمی وی خبر دادند.
سلسله نشستهای خانۀ گفتارها در شبکۀ اجتماعی کلابهاوس در شامگاه جمعه 28 دی ماه 1403 با حضور محققان و پژوهشگران عرصۀ سیاست، تاریخ و اقتصاد خاورمیانه با موضوع «ده سال پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان و محمدبن سلمان در سعودی؛ وضعیت کنونی و دورنمای روابط ایران و سعودی» برگزار شد.
تغییر مجدد سیاست خارجی عربستان حتی اگر توسط خود بن سلمان صورت نگیرد، می تواند توسط جانشینانش انجام گیرد. به عبارت بهتر، توسعه اقتصادی عربستان می تواند به ابزاری علیه بن سلمان تبدیل شده و وضعیت را برای او وخیم کند.
با توجه به در پیش بودن رویدادهای بزرگی نظیر بازیهای المپیک زمستانی در عربستان و یا اکسپوی جهانی در سال ۲۰۳۰ و برگزاری جام جهانی ۲۰۳۴ در عربستان، این کشور حداقل به مدت یک دهه از توجه تخصصی به حامیان مالی خارجی و البته مردمش دور خواهد بود. درست در همین نقطه است که مردم عربستان امکان دارد با تکانههای سختی رو به رو شوند و از خود بپرسند که کشورشان چطور میخواهد بهای سنگین پروژههای جاهطلبانه در خاک خود را بپردازد.
کاهش حمایت از سلفیگری بخشی از یک تغییر جهت گستردهتر بود که در آن سعودیها به دنبال تقویت روابط با کشورها یا بلوکهایی بودند که ایدئولوژیهای مذهبی را اعمال نمیکردند، مانند کشورهای غربی، و به ویژه کشورهای اروپایی، یا کشورهایی با بازارهای پرسود، مانند چین. این تغییر جهت به سمت تعامل بیشتر اقتصادی و سیاسی، و دور شدن از ترویج آموزههای مذهبی، با تعهد پادشاهی برای کاهش اتکا به هیدروکربنها مرتبط بود.