تصاویری دردناک از وضعیت زندگی خانوادهای روستایی در بیجار
یکی از مخاطبان خبر فوری با ارسال تصویری وضعیت زندگی یک خانواده در یکی از روستاهای بخش کرانی شهرستان بیجار را روایت کرده است.

در یکی از روستاهای بخش کرانی شهرستان بیجار خانواده ای با پدری ناتوان و بیمار در اتاق امانی ۱۲ متری که فاقد حمام و آشپزخانه می باشد زندگی می کنند که دارای دو فرزند ۸و ۴ساله هستند که متاسفانه، یکی از آنان نیز بیمار است، پیش از این به همّت برخی افراد شناژ یک خانه ی ۶۰ متری جهت احداث و سکونت این عزیزان فراهم آمده است.
22
قابل توجه مسولین ودر راس ان ریاست جمهور خداپدر احمدی نژادرا بیامرزه اقلا از این مسکن های مهر در اختیار چنین افرادی قرارمی داد
آخر چرا مردم متوجه نیستند که همان خدا پدرش را بیامرز باعث شد دلار بعد از سالها ریاست جمهوری دیگران از 1200 برسد به عددی که دیگر هرگز روی 1200 را ندید؟!!
دوست عزیز ناشناس مردم متوجه اند شما متوجه نیستی قبل از احمدی دلار توسط دو دولت هاشمی و خاتمی از 7 تومان به 1200 تومان رسید ! این یعنی چند برابر؟
شما هیچ کدام متوجه نیستید که دلار را کسی گران نکرده و نمی کند ! دلار مال آمریکاست و وقتی کشور شما از خیلی جهت ها ضعیف تر از آمریکا باشد قیمت ریالی دلار بیشتر می شود. دست من و تو هم نیست! آن حرف را آن مثلا کارشناسانی در این مملکت زدند ومی زنند که بدون سواد یا با دروغ ادعا ها می کنند و ما بنده های خدا باور می کنیم و حتی برایشان دست می زنیم.
از این نوع خانواده زیاد هست...
از این بدتر هم داریم این که چیزی نیست
من و خاوادمم همیچنین وضعیتی داریم
سلام ۲۲ سالپیش کارمند یک واحددولتیدر تهران بودمحدودا ۵ هزارتومان حقوق می گرفتم بعداز ظهرهاهم درجاییدیگر هم کارمیکردم .هرانچه حقوقمیگرفتم کفاف اجاره خانهدر تهران آن هم در شهر ری نمی داد.معمولا من زنوبچهبک اتاق اجاره می کردم.زنمهمیشه اینمسئله طاقت نمی آورد.باهمدعوا داشتیم.منکه تمام توانم می گذاشتم.سال که تمام شد .صاحب خانهکرایه دوبرابرکرد.ناچارشدمپاشوم.دنبال خانه یاهمان اتاق در همان شهری می گشتم.پیش املاک های متخلف می رفتم.یک روز یک املاکی گفت چقدر پول پیش داری گفتم ۱۵۰ هزارتومان.مشاوراملاک گفت یکزیر زمین خوب دارم.گفتم برویم ببنیم.خانه یک خانمی بودکه حیاطخانه اش بک چاله درست کرده بود راهداشت زیرخانه اش.رفتن زیر زمین پله نردهبام میله فلزی عمودی بود.وقتیازنردهبام پایین رفتبماز بنگاهپرسیدم.کجاست.این واحد.بنگاهیگفت نمیبینی این اتاقبه بزرگی گفتمآسپزخانه اشکجاست.گفتابنگوشه.چندتاجعبه میوهگذاشته بودگفت این همآسپزخانه.ازنرده بالاآمدم اشکدرچشمانمنجمع شده بود.به صاحب خانههمان خانمگفتمشما مرده شور خانهات اجاره می دهید.ایشانگفتندندارم.مجبور ابنواحداجاره بدهم.دوچبز من تحتتاثیر قرارداد.اولتعریفبنگاه از واحد ایشان.دوم زیر زیر انداختنآن خانمکهگفت ندارم مجبورمابن اجاره بدهم.سوم ابنکه مشکلات خودم.من آنزمان بک دانشجوبودم.نمی توانستم بهاداره بگوبم مندانشجوهستمچونقراردادی بودم.اخراجمانمی کرد.نمی توانستم بهمدیرمن مشکلاتم را بگوبم چون اخراجمی شدم
واقعا"تو یه همچین کشوری با این همه ثروت همچین خانواده هایی زیاد است و دیدن وگفتنش چه فایده